رعنا زیباترین دختر دنیا

0 views
0%

داشتم ازکتابخونه برمیگشتم خونه طبق روال هر روز باید از پارک رد میشدم یه وسطای پارک رسیده بودم که دیدم دوتا دختر از روبرو به سمتم میان دوتا دختر کم سن وسال و ازون دخمرایی که تازه جوجوهاش دراومده یکیشون چشم ابرو مشکی و نمکین سبزه و اون یکی یه دختر مانکن فوق العاده ناز سفیدو قد بلند با چشمای درشت سیاهو لبای تقریا درشت و بینی تراشیده که با نظر اول آدم به جراح زیباییش احسنت میگفت اما بعدا فهمیدم که جراحش خدا بوده و چه چیزی خلق کرده چند قدمی که جلوتر رفتم نگاهم تو نگاهشون گره خورد دختر اولی قصه ما بهم نگاه کرد و خندید اما اون فرشته زیبا نگام کرد و سرش انداخت پایین از همون ابتدا من عاشق دخترایی بودم که تو نگاه اول یه جورایی خودشون ازم میدزدیدن بودم از کنارم رد شدن اما من عزم و جزم کرده بودم که اونروز اون ماهی زیبا رو توی تور خودم داشته باشم بنابراین تغییر مسیر دادم ازسمت دیکه پارک رفتم تا دوباره مسیرمون بهم تلاقی کنه اینبار که بهشون رسیدم سلام کردم و اون دختر سبزه که بعدها فهمیدم اسمش مریم بوده نیشش تا بناگوش باز شده بهم سلام کرد اما من نگاهم به سمت دختر زیبای قصمون بردم و دوباره سلام کردم ایندفعه نگام کرد و اروم گفت سلام لان که یاد اونروز می افتم قلبم سریعتر میزنه بعد از کمی مقدمه چینی شمارم بهش دادم و به امید تماس اون راهی خونه شدم یکی دو روز گذشت ساعت سه ظهر بود که یه شماره غریبه روی گوشیم افتاد از ابتدای شماره مشخص بود که مال منطقه خودمونه قند توی دلم آب شد به امید اینکه اون باشه جواب دادم سلام سلام بفرمایید آقا حمید بله شما من رعنا هستم اون شب توی پارک یادتونه وای که توی پوست خودم نمی گنجیدم شروع کردم به صحبت کردن و تمام فنونی که توی چندسال دختربازی یادگرفته بودم رو کردم تا به قول گفتنی همون اول میخم سفت کوبیده باشم و چون به قول دوستام مخ زن ماهری هستم مثل همیشه توکارم موفق بودم جلب شدن رضایتش توی صداش میفهمیدم یه نیم ساعتی باهم حرف زدیم و بعد خداحافظی کردیم و من از مخی که زده بوم به خودم احسنت میگفتم روزها و هفته ها گذشت و من با تمام وجود تلاش میکردو که خودم بیشتر توی دل رعنا جاکنم از مدرسه که تعطیل میشد اولین کاری که میکرد این بود که با من تماس بگیره و کلی باهام حرف بزنه یه خورده که بیشتر صمیمی شدیم ککم کم سر شوخی رو باز کردم براش جکای سکسی میفرستادم اوایل جوابم نمیداد اما خوب بلد بودم که چیکار کنم یا وقتی میرفتیم بیرون دستم مینداختم دور گردنش دزدکی سینه های کوچیک اما سفتشو میمالیدم کم کم داشت رامم میشد واقعا توی خط آوردن دختری که آدم اولین دوست پسرش باشه واقع دشواره اما زمان و ممارست تمام کارارو آسون میکنه دیگه شبا موقع خواب جوری با اس ام اسام دیونش میکردم که ارزو میکرد اونموقع تمام زیباییهاش در اختیارم بذاره یادمه اولین فیلم پورنویی که بهش دادم فیلم بازیگر نقش زهره بود ازون روز به به بعد سوالات مختلفی بود که ازم میپرسید راجع به اندام تناسلی و سکس از جلو یا سکس از پشت و من با ح صله به تمام سوالاش پاسخ میدادم دولین باری که رفتیم سینما خوب یادمه فیلمی بود که محمدرضا فروتن توش نقش یه آدم عقب افتاده رو بازی میکرد گلاب آدینه هم همبازیش بود اما من فکرم جای دیگه بود ومیخواستم نهایت استفاده رو ازون موقعییت ببرم جایی که واسه نشستن انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود تقربیا گوشه ی انتهایی سالن و طوری که یه ستون بین ما و بقیه تماشاچی هاقرار داشت دستم انداختم دور گردنش و کم کم شروع کردم به مالیدن جوجوهاش وای که چه کیفی داشت اروم دکمه بالای مانتوش باز کردم ابتدا مخالفت کرد و گفت مردم میبینن اما دستش پس زدم دکمه رو باز کردم و اروم دستم بردم داخل تاپش وای که چه حرارتی داشت وای چه پوست لطیف ونرمی دیگه داشتم از خود بیخود میشدم شروع کردم به مالیدنشون وای بافت چربی رو زیر اون پوست نرم احساس میکردم نگام افتاد به رعنا چشاش بسته بود آروم لباش میخورد جراتم بیشتر شد دستم گذاشتم لای پاش اروم دستم لای پاش فشار دادم دیگه از خود خود بیخود شده بود اروم دکمه شلوارش باز کردم به سختی دستم وارد شلوارش کردم شورتش به همین زودی خیس خیس شده بود و کاملا به بدنش چسبیده بود وای الان که یادش می افتم دلم بد هواش میکنه دستم بردم داخل شورتش وای چه لعبتی بود اولین باری بود که لمسش میکردم یه کس تپل و داغ دستم گذاشتم رو چوچولش واروم فشار دادم دیگه اصلا حواسم نبود که کجا هستم و این همه آدم اطرافم کمربندم باز کردم و دستش بردم داخل شورتم کاملا مشخص بود که برای بار اول که داره کیری رو لمس میکنه توی چشماش شرم و ترس و شهوت رو میشد کاملا دید واقعا لمس کردن یه هلوی 14 ساله به تمام نعمت های دنبا می ارزه دختری که واقعا دلم رو برده بود دستم گذاشتم رو دستش و دستش رو کیرم فشار دادم وای حرارت کیرم داشت از دست اون رد میشد به دستت خودم میرسید با اشاره بهم فهموند که سینه هاش بمالم شروع کردم به مالیدن اون جوجوهای بهشتی اما توی فکرم چیز دیگه ای بود به این فکر میکزدم که آیا میشه این لبای زیبا کیر تشنه و سرکش من لمس کنه اروم گفتم رعنا جوووووونم این پسررو میخوری وای نه خواهش میکنم رعنا یه نگاهی به دور و ورش کرد گفتک کسی حواسش نیست دیدم سرش خم کرد روی پام کیر داغم ازتوی شرتم درآورد شروع کرد به بوسیدنش دیگه داشتم از حال میرفتم برای اینکه جلب توجه نکنیم بسته چیپس برداشتم و شروع کردم به خوردن من چیپس میخوردم و رعنام کیر من میدونستم که از تمام خوردنی های دنیا واسش خوشمزه تره سر کیر کلفتم تو دهن رعنام بود با چه حدتی مک میزد گاهی دندوناش فرو میرفت و دردم میگرفت آخه بار اولش بود داشت از تجربه کردنش لذت میبرد و من از لذت بردن اون بیشتر سرش رو کیرم فشار دادم تا جایی که جا داره کیرم داخل دهنش فرو بره داشت عق میزد دستم از رو سرش برداشتم دیگه داشت یاد میگرفت که چطور بخوره من به شخصه عاشق اینم که واسم ساک بزنم وبعدها رعنارو طوری بار آوردم که بهترین ساک دنیارو برام میزد دوست داشتم اون لحظه هرگز تموم نشه دیگه داشتم حرکت آب توی کیرم احساس میکردم دهن رعنا از پیش اب من پر شده بود اروم سرم به گوشش نزدیک کردم گفتم عزیزم به این میگن پیش آب این وقتی بیاد پشت بندش سیل میاد با حرفم محکمتر کیرم خورد با دستش تخمام میمالید ای جان که چه لذتی داشت کم کم احساس کردم که سیل داره تمام سدهای جلوش میشکنه گفتم رعنا داره میادا با علامت سرش فهمیدم که بذار بیاد وای چشاش پر از شهوت بود چشایی که من عاشقشون بوم و هستم وای داشت دیگه آبم می اومد کیرم مثل سنگ سفت شده بود رعنا تند تند سر کیرم فرو میکرد داخل دهنش و تا نصفش پیش میرفت داشتم طوری بدنم تنظیم میکردم تا وقتی کیرم تا نصفه رفت تو آبم خالی کنم واااااااااااااااای ی ی ی ی رعنا داره میاد انگار تمام وجودم ازتوی کیرم اومده بود بیرون آخ که چه لذتی داشت وای دیگه داشتم از حال میرفتم رعنا خواست از تو دهنش دربیاره که گفتم بذار کامل بیاد اونم بعد از چند ثانیه صبر دراورد و تمام ابم توی پاکت چیپسی که دستم بود خالی کرد تازه یادم اومد که دارم داخل سینما این کارارو میکنیم اما وقتی که کیر آدم راست میشه دیگه جا و مکان و موقعییت مفهومی نداره این اولین باری بود که می نویسم امیدوارم که فرصتی باشه تا باقی ماجراهام با رعنارو واستون تعریف کنم منتظر نظرات شما دوستان هستم نوشته

Date: August 5, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *