سلام یه روز تو لاینو تانگو چرخ میزدم دیدم یکی از دوستام یه دوجنسه رو لایک کرده منم کنجکاو شدم رفتم پروفایله دوجنسه رو نگاه کنم همینطوری تو چتش یه سلام نوشتم جمعه صبح بود که اونم جواب داد اوه یهوی بدنم داغ شد اخه خیلی دوست داشتم با ترنسا سکس کنم خلاصه صحبت کردیم گفت تجربشو داری گفتم نه با ترنسا ندارم گفت پس نمیشه گفتم چرا گفت من امروز تو مود کردنم گفتم اوکیه من میدم گفت چرت میگی فقط میخوای بیای بکنی گفتم نه من دادن رو هم دوست دارم راست میگم گفت تا حالا دادی گفتم نه ولی موز و خیارو اینچیزا زیاد کردم بخودم گفت باشه بیا گفتم پول چی چقدر بیارم بهش برخورد گفت گمشو بلاکیو گفتم بابا غلط کردم بیخیال شو حلاصه گفت بیا بستنی عمو مشتی تو شهر ارا ببینمت حال کردم باهم میریم خونخ من گفتم کی همین الان همین الان اره فقط نمیای بگو نه حتما میام اباس پوشیدمو اماده شدم یخوردم رسیدم بخودم رفتم تو راه همش ترس اینو داشتم خفتم نکنن داستان نشه مرد نباشن خیلی ترس داشتم رسید سر قرار یه پراید سفید امد یه زنه توش بود گفت احسان گفتم اره گفت حله بیا دمبالم رفتم تا سر یه کوچه زد بغل گفت ماشینتو پارک کن با ماشین من بریم تو پارکینگ در پارکینگ و زد گفت سرتو بزار رو کیر من کسی نبیندت منم کردم اوه لامصب از رو شلوار هم گنده بود خلاصه رفتیم تو و سوار اسانسور شدیم تا طبقه پیاده شدیم و رفتیم تو تو خونه پر بود از لباس زنونه ولی من هنوز استرس داشتم رفتم اتاقا رو ببینم داستان خفت گیری نباشه گفت قشنگ بگرد استرست بریزه اساسی حال کنیم خیالم راحت شد خودش لخت شد رفت تو اتاق گفت هر وقت خواستی بیا منم اباسامو بیرون در اوردم رفتم تو وای کیرس ی داشت سفید بزرگ بدن تمیز عجب ممه هایی هیکل توپ یعنی کیره فقط زیادی بود گفت برام بخور کیرم بزرگ شه منم شروع کردم هی میگفت دندون نزن عوضی بررگ که شد گفت بخواب بکنمت گفتم شوخی میکنی من بکنمت گفت امروز مود دادن ندارم بخواب خوابیدم تاق باز امد بین دوتا پام توف زد به کیرشو گزاشت دم سوراخم با یه فشار داد تو عجب حرفه ای بود خیلی تلمبه زدو مادر جنده ابشم نمیومد گفت بیا لب تخت قمبل کن منم کردم رفت پشتم سر پا کیرشو کرد تو سوراخ کونم دست رو دوشم تلمبه میزد هی میگفت امدی بکنی ها اما داری میدی بدبخت تندتر میزد کیرشم وجدانن گنده بود اصلا حال نمیکردم فقط میسوخت گفت ابم بیاد بریزم توش گفتم نه کیر منم داشت میترکید گرفت تو دستش برام همینطوری که تلمبه میزد جق زد ابم پاشید رو تختش فهمید یهو شروع کرد به لرزیدن و نعره زدن که کیرشو در اورد و ابشو پاشید رو من نوشته
0 views
Date: April 8, 2019