رویای خواهر زن

0 views
0%

باسلام من محمود هستم 30ساله قدم 175وزنم 75 حدود 5 ساله که ازدواج کردم زنم سه سال ازمن کوچکتره نسبتا خوشگله قدش165 و لاغر اندام ولی کون خوش فرمی داره که من عاشق همین کونشم که زیاد هم نمیزاره به خواسته ام برسم من یه خواهر زن دارم با قدی متوسط هیکلی توپر وبدنی سفید مثل برف از خانم من هم خوشگلتره و از من سه سال بزرگتره از روزی که من نامزد کرد چشم دنبال خواهر زنمه اوایل خیلی باهام راحت بود و لباسای بازی جلوم میپوشید ولی از روزی که فهمید چشم دنبالشه خودشا میگیره منم همیشه سعی میکنم یه جوری باهاش حال کنم مثلا تو مهمونی ها وجشن ها سعی میکنم وقتی از کنارش رد میشم خودما بمالم بهش چند دفه دستما مالیدم به کونش وای درجا راست کردم اونم متوجه میشد ولی به روم نمی اورد همینطوری تو کفش بودم که یه روز که سرکار بودم زنگ زدوگفت که احساس میکنه شوهرش باکسی رابطه داره از من خواست کمکش کنم منم امارشا در اوردم دیدم باهمکارش ریخته روهم ویه چند باری هم همکارشا کرده من به خواهر زنم قضیه را دقیق گفتم اونم گفت که اون حتی منم نمیتونه ارضا کنه چه برسه به همکارش خلاصه چند وقتی باهم تلفنی در ارتباط بودیم و من چند بار بهش پیشنهاد دوستی دادم ولی اون قبول نمیکرد ومیگفت دوست ندارم خیانت کنم با اسرار من قبول کرد در حد تلفنی باهم باشیم چند روزی گذشت یه شب که باجناقم شیفت بود خواهر زنم ودوتا بچه اش برای شب نشینی امدن خونه ما وتا اخر شب نشستن بعد به اصرار خانم من شب موندنی شدن اونشب من تو یه اتاق خوابیدم اونا تو یه اتاق دیگه قبل از خواب کلی رویا داشتم که کاش امشب میتونستم یه حالی با خواهر زنم بکنم تو همین فکرا بودم که خوابم برد نصفه شبی احساس کردم یکی داره شلوارکما میکشه پایین خودما زدم به خواب دیدم اروم دست نرم ولطیفشا کشید رو کیرم بعد با دستش گرفتش وکرد تو دهنش وای چی میدیدم یعنی به رویام رسیده بودم دوست نداشتم چشاما باز کنم همینطور که ساک میزد کیرم شق شد ودیگه درست تو دهنش نمیرفت منم تعجب کردم اروم چشما باز کردم وای چی میدیدم خواهر زنم نبود بلکه دخترش بود که چهارده سال بیشتر نداشت خیلی جا خوردم ترسدم کاری بکنم اون جیق بزنه بقیه بیدار شن دوباره چشاما بستم اونم دید کیرم تو دهنش نمیره شروع کرد سرشا لیس زدن وای چه حالی میداد اززیر کیرم زبون میکشید تا سرش دورشا لیس میزد داشتم میمردم بعدش بلند شد فکر کردم داره میره چشاما باز کردم دیدم داره شلوارشا در میاره چه بدن نازی داشت خیلی لاغر بود ولی پوستش مثل مامانش سفید بود دوباره چشماما بستم اونم نشست وبا زبونش سر کیرماخیس کرد بعد پشت به من رو پاهاش نشست واروم کیرما میمالد به کسش قشنگ میتونستم احساس کنم کسش کوچیک بود ولی خیس خیس یکم مالید بعد سرکیرما گذاشت رو سوراخ کونش یکم فشار داد معلوم بود دردش گرفت دوباره مالید درکسش دوباره حشری شد وباز گذاشت رو سوراخ کونش یکم بیشتر فشار داد سرش رفت تو وای که چقدر تنگ وداغ بود دوباره درش اورد فهمیدم به خاطر پرده نمیکنه جلو ولی خودشا حشری میکنه تا بکنش عقب چند بار این کارا تکرار کرد تا اخرش کردش داخل بعد یکم صبر کرد دردش اروم بشه کیرم داشت میسوخت چقدر داغ بود بلند شد دوباره نشست روش که تا دسته رفت تو نزدیک بود ابم بیاد که دیگه نتونستم صبر کنم دو دستی محکم بغلش کردم و خوابوندمش تو بغلم گفتم تکون بخوری ابم میاد هیچی نگفت فکر کنم میدونسته من بیدارم دستما بردم لا پاهاش و شروع کردم بالای کسشا مالیدن یواش یواش هم تو کونش تلنبه میزدم که دیدم بدنش سفت شد و شروع کرد به لرزیدن منم با چندتا حرکت حال امدم و ابما خالی کردم تو کونش من چشم دنبال مامانش بود ولی دختره را کردم ببخشید اگه بد نوشتم دوستان نظر بدن نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *