سلام دوستان من الان حدود 42 سالمه زنمم حدود 4 سال ازم کوچکتره و حدود 15 ساله که ازدواج کردیم کیر من نزدیک 10 سانته و زنم هم خیلی خوشگله ولی سینه های کوچیکی داره و از حدود 7 و 8 سال پیش که رومون بیشتر به هم باز شد موقع سکس و وقتی شهوتی هستیم و داره آبش میاد بهش میگم کیر گنده میخوای کیر کلفت میخوای اولاش هیچی نمیگفت اما بعد از یکی دو سال موقعی که اینو بهش میگفتم و داشت آبش میومد میگفت آره و از اونطرف من هم عاشق سینه بزرگ بودم و اونم میدونست تو موقع کس دادن میگفت میخواستی سینم بزرگ بود و کیرتو میذاشتی لای سینم و منم میگفتم آره چند وقتی به همین منوال گذشت و اینو هم بگم که هم اون عاشق منه و هم من عاشق اون برای همین میخواستم حداقل یه بار هم شده مزه کیر بزرگ و کلفت و بچشه و یه بار که رفته بودم استخر به طور اتفاقی تو رختکن یه پسر حدوداً 35 ساله رو دیدم که از روی شورتش معلوم بود کیر بزرگی داره و یه آن رفتم تو فکر زنم و برای همین با پسره طرح دوستی ریختم و گفت که زن داشته و جدا شده و بعد از چند بار دیدن در استخر یه بار برای شام دعوتش کردم خونمون ساعت حدود 8 شب اومد و بعد از کلی صحبت شامی رو که از بیرون سفارش داده بودم با ودکا خوردیم و چون اونم بیشتر از همه خورده بود رفت توی اطاق کار من رو مبل خوابید تا بعد که یه کم سرحال شد بره و من و زنم هم که مشروب خورده بودیم رفتیم تو اطاق خواب و مشغول شدیم و وقتی داشتم میکردمش تو همون حالت بهش گفتم کیر کلفت میخوای میخواستی الان یه کیر گنده بکنتت که اون هم آره آره میگفت و قبل از اینکه ارضاء بشه کیرمو از کسش در آوردم و تو همون حال بردمش تو اطاق کارم و دستشو گذاشتم رو کیر بردیا و اینو هم بگم که قبلش هم یه دوربین تو اطاق کار گذاشته بودم چون خودمم دوست داشتم ببینم زنم با یه کیر بزرگ چطوری داره حال میکنه و دوربین رو روشن کردم از اطاق اومدم بیرون و این ماجرایی رو که تعریف میکنم بعداً از روی فیلم دیدم وقتی من اومدم بیرون زنم که خیلی حشری شده بود یه کم که با کیر بردیا بازی کرد بردیا بیدار شد و چون هنوز مستی از سرش نپریده بود از افسانه پرسید کیان یعنی من کجاست که افسانه هم بهش گفت مشروب خورده و خوابش برده خلاصه افسانه که تا اون موقع باکیر بردیا بازی میکرد زیپ شلوار کیانو باز کرد و یه کیر خیلی بزرگ ازش زد بیرون و افسانه همونطور شروع به خوردنش کرد و بعد از یکی دو دقیقه بلند شد و لباسای خودشو درآورد و بردیا هم لخت شد و بعد از کلی خوردن همدیگه کیر بردیا که حالا راست راست شده بود و بزرگیش هم بیشتر نمایان شده بود افسانه نشست روی مبل و بردیا هم یه کوسن مبل رو گذاشت زیر زانوشو یواش یواش کیرشو کرد تو کس افسانه و من دیدم که چشمهای افسانه خمار شد و هی میگفت منو بکن بردیا کیرت تمام کسمو پر کرده کسم پر پره تا دسته بکن و بعد از چند بار گفتن این جملات یه کم لرزید و ارضاء شد و بردیا هم چند تا تلمبه دیگه زد و یهو کیرشو درآورد و آبش رو پاشید روی ناف و سینه و حتی موی افسانه و بردیا که اون لحظه مستیش کم شده بود یه دفعه بخودش اومد و فوری لباسشو پوشید و رفت و من هم که تا اون موقع تو اطاق خواب دراز کشیده بودم با صدای بسته شدن در خونه رفتم فیلم رو برداشتم و برای پخش کردن روی تلویزین اطاق خواب گذاشتم و افسانه رو آوردم تو اطاق و فیلم رو از اول گذاشتم و با همون فیلم من هم یه بار کردمش و اون با دیدن فیلم و وقتی داشتم میکردمش یه بار دیگه هم آبش اومد و بقیه داستان رو که افسانه چجوری برام جبران کرد و بردیا چی شد و اون خانم سینه بزرگ چه شد اگه دوستان بخوان در قسمت بعدی تعریف میکنم نوشته
0 views
Date: August 26, 2018