زنم دوست نداشت بده

داستان من از اونجا شروع شد که من چند سالی با سایت شهوانی آشنام ودوسش دارم مجرد بودم شهوتی شدید بودم بعد از سر بازیم اومدم و زن گرفتم زنم دختر خالمه خوشکل نازه سفید پوسته کون برجسته گوشتی قشنگی داره واقعا محشره از شدت دوستاشتن زیاد میفتم رو کونش بو میکنم بوس میکنم خیلی خوش فرمه سینه هاش75قدش متوسط اما بی پدر هفته ای دو دفعه مست میشه ولی وقتی مست میشه کیرمو میگیره حسابی میخوره البته من کمرم سفته براحتی ارضا نمیشم منم تیپ ورزشکاری دارم کیرم13سانتی میشه اما سفید خوشکله عاشق کیرمه زنم از حرزه بودن خوشش نمیاد حاظرم قسم بخورم به کسی نداده تا حالا منو خیلی دوستداره زندگی خوب خوشی داریم زنم چادری هست که گفتم چادر به هزار بدبختی کنار گذاشت یه لباسهای تنگی میخرم واسش کون کوس میزنه بیرون کیر سیخ میکنه حسابی برادرمم لاشی ها دوستدارن بکننش اما کور خوندن یه شب بهش درمیون گذاشتم بیا به یه نفر دیگه هم بده ناراحت شد چه جورم و بحث ما تموم شد تا یه دوست دختر پیدا کردم نامزد داشت طلاق گرفته بود یه 6ماهی بکوب میکردمش خیلی مست بود زنمم بهم میگفت حال کنیم منم میگفتم خسته ام از این چیزا تا یه روز بهم گفت خیلی مستم منو بکن منم گفتم نمیتونم بده بکننت ناراحت شد تمام تا یه روز بهم گفت بیا امروز یه پسره بهم شماره داده اینم شمارش اگه نکنی میگم بیاد بکنه منو خندیدم گفتم مبارکه گفت بکن منو نمیدم بهش گفتم باید بدی بهش گفت فردا بری سرکار بهش زنگ میزنم گفتم بزن صبح شد کارم ازاده گفتم نمیرم سرکار دوستدارم کردنتو ببینم البته باورم نمیشد زنم داره این حرفارو میزنه ماکنج خونمون یه گنجه داریم بهش گفتم من پشت گنجه قایم میشم تا ببینم چطوری میکندت یه سوراخ کوچیک کردم گنجه رو توش یه عالمه شکستنی بود آروم رفتم پشتش و خانومم به پسره زنگ زد هماهنگ کرد بیاد البته زنم شبش حموم ساف سوف ارایش لباس سکسی قرمز مینی جوبشو پوشید که سینه هاش دیده میشد بدون سوتی ان بایه شرت ابی توری قشنگ کوس صورتیش محشره بلخره زنگ زد رفت در باز کرد زنم دیونه شده بود دم در زیپ شلوارشو پایین کشید دست کرد در اورد کیرش خوابده بود اندازه کیرمن بود تا شروع کرد به ساک زدن که دیدم شد حدود25سانت که زنم تعجب کرده بود از یه طرف مست از یه طرف یه کیر بزرگ اخه از کیر بزرگ میترسه حسابی منم که عاشق کیرش شدم بره توش پسره لب گرفت یکم مالش خودشم مست بود شرت ابی کشید پایین به پشت زنم خوابید پاهاشو گذاشت دور کمرش یه مالشی دمش داد که زنم از شدت مستی بی حال شد که یه دفعه کرد توش باورتون نمیشه یه اخ کوچیکی زد و پسره رو بقل کرد یه دندون سینشو گرفت فشار داد بهش گفت بکش بیرون حالم خراب شد پسره اصلا گوش نداد تلمبه میزد زنم گریش در امد اصلا گوش نمیداد که ده دفیقه گذشت که گریه تبدیل به اخ اوف شد حسابی تلمبه میزد حتما قرص خورده بود منم خودمو خراب کردم از لذت اووووووففففففف بعد زنم ارضا شد برش گردوند به شکم دوتا بالشت زیر باسنس کرد از پشت کرد تو کوسش بالشتو تو دهنش فشار میداده بعد چند دقیقه دوباره لرزید ارضا شد ولی اب طرف نمیومد قطع کردن زنم رفت یه چای بذاره براش میگفت خیلی تشنه مه یه ترامادول200خوردم لباس خشک بود چای خورد چسبید به زنم به کردن بکن که میکنی20دقیقه طول نکشید که داد زد ابشو خالی کرد تو کسش ساعت نزدیکایی4بعدظهر شده بود که زنم بهش گفت برو الان شوهرم میاد یه لب گرفت لباسهاشو پوشید به زنم گفت بهترین کوس بود که کردم تاحالا و رفت بعد اومدم بیرون کوسشو دیدم باز شده بود که نگو گفت حسابی حال کردم منم چسبیدم بکنمش نذاشت اما بزور کدمش خیلی گشاد بی مزه شده بود بهم گفت اون کیر بود نه کیر تو کیر بچه است13سانت این داستان ساخته تخیل خودم بود البته خیلی دوستدارم بده اما نمیده خوش باشید امیدوارم لذت برده باشید نوشته