سلام دوستان این یه خاطره است که چند سال پیش واسم اتفاق افتاده من آرش هستم و 34 سالمه چند سال پیش قبل از اینکه ازدواج کنم تو یاهو مسنجر با یه زنی اشنا شدم به اسم الهام رابطه مون کلا معمولی بود و فقط در حد چت و حرفهای روزانه کم کم از خودش بیشتر گفت فهمیدم شوهرش کار ازاد داره و یه جورایی هم سر گوش شوهره میجنبه همین باعث شد رابطه منو الهام گرم تر بشه تا اینکه بعد از چند ماه واسه اولین بار قرار گذاشتیم خیلی دوست داشتم ببینم چجوره البته من قبلش عکس خودمو نشونش داده بودم وقتی دیدمش چهره جذابی داشت و کلا به دل مینشست قد متوسط با یه اندام متوسط وقتی دیدمش اول از دور از کنارش رد شدم تا خوب براندازش کنم خواستم اگه چیز مالی نبود یا حال بهم زن بود بی خیالش بشم ولی اونجوری بود که دوست داشتم رفتم اونور تر و بهش زنگ زدم بیا دنبالم یه جای خلوت رفتم پیشش و خودمو معرفی کردم و بهش سلام کردم و رابطه ما دیگه وارد مرحله جدید شد بعد از یه مدت وابستگی ما بهم بیشتر شد و راحت تر شدیم با هم و دیگه حتی میگفت کی با شوهرش سکس داشت کی نداشت کلا شوهر گرمی هم داشت ناکس تا اینکه بعد شش ماه اولین بار اومد خونه پیشم وقتی اوردمش تو اتاق اول اون هدیه ای که براش خریده بودم رو بهش دادم و بعد نسشتم کنارش شاید عطش این شش ماه تو وجودم بود چون حسابی بی تابش بودم لبم رو گذاشتم رو لباش و همونجور دراز کشیدیم سر تخت و شروع کردم به خوردن و مکیدن لباش چشاشو بسته بود هر چند که اتاق هم تاریک بود و اروم اروم بدن منو نوازش میکرد یواش یواش لباسای همو در اوردیم و غرق در لیسیدنش شدم از لب لپ گردن زبونمو دایره وار دور گردنش تاب میدادم و حسابی میخوردمش انقد گردنش رو لیس زده بودم که حسابی خیس شده بود صدای نفسهای تند تندش گوشمو پر کرده بود با نک انگشتم نک سینشو گرفتم و ارووم تاب دادم میکشیدمش فشارش میدادم مثل اناری ابش میکردم بعد هم نک سینشو گرفتم بین لبام و فشارشون دادم اروم گازش میگرفتم و لیسش میزدم مکش میزدم و بعد یواش یواش رفتم سراغ کوسش وای که مثل پنبه نرم و لطیف بود مدل شصت نه نشستیم هم اون کیر منو ساک میزد هم من واسه اون کوسش رو با زبونم میخوردم بعد گفت انگشتت رو هم همزمان فرو کن توووو منم همونجور که میخوردم انگشتمو ارووم کردم تو کوسشش و یواش یواش تابش میدادم دیگه طاقت نیورد و ارضا شد و گفت کیرت رو میخوام منم پاهاشو باز کردم و نسشتم وسط پاهاش و اروم کیرمو گذاشتم لای کوسش و یکم باهاش بازی کردم سعی کردم تشنه اش کنم بعد یواش فروش کردمممم تووووو نفسش بند اومده بوددد اروم کشیدمش بیرون دوباره کردمش تووو و شروع کردم عقب جلو کردن و سنگینی بدنم رو انداختم رو بدنش و مثل یه پیچک دور هم تاب میخوردیم بعد من دراز کشیدم اون نشست رو کیرم و شروع به بالا پایین کردن کرد که دیدم دارم ارضاع میشم واسه همین دوباره رو کمر خوابوندمش و دوباره فرو کردم تووو تا اخرر و تند تند تلمبه زدم وقتی ایم اومد کشیدم بیرون و ریختم رو سینش سکس ای ما تا قبل از متاهل شدنم ادامه داشت ولی الان از اون روزا فقط خاطره اش مونده امیدوارم هر جا هست خوش باشه نوشته
0 views
Date: February 27, 2020