زنی بنام اشرف

سلام من آرا هستم از یکی از شهرای اطراف بوشهر 18سالمه و بلند قد و لاغرم و از نظر ظاهری فقط لباس خوب میپوشم ولی تو کار برداشتن ابرو و این حرفا نیستم خانواده ما به یه خانواده ک همسایمون بود خیلی کمک میکردن شوهرش کارگر بود و سه تا بچه کوچیک داشت که دوتا دبستانی و یکیشون کودک بود و اشرف 35 ساله هم برخلاف شوهرش یه زن خوشگل و با کون و ممه ی بزرگ و بدنی سبزه بود ک بخاطر همسایگی با ما و کمک های ما بهشون با ما خیلی خوب بود با من صمیمی بود ولی هیچ وقت فکر کردنش نبودم چون خیلی نیازمند بودن تا رسید اول مهر و من مدرسم تموم بود و اشرف بچه هاش میخاستن برن مدرسه و به پول نیاز داشت و روش نمیشد تا اینکه یکم بهش کمک کردن و لوازم بچه هارو خرید و روونه مدرسشون کرد یبار ک براش یه مقدار گوشت برده بودم رفتیم تو خونشون و نشستم پیشش و درد دل کرد ک وضعشون خوب نیست و لوازم بچه ها رو بزور خریده و شوهرشم همش پولا رو میده پای بدهی و تا شب سرکاره و داره تو فقیری خودشو فدا میکنه و اخرش گفت نیازای منم برطرف نمیشه ک گفتم کدوم نیازا مثلا گفت علی شوهرش دیر میاد خونه و خستس و خستگی نمیزاره بهش توجه کنه ک من دوزاریم افتاد ک علی نمیکنتش و بعد گفت همه ی پولا رو میدم رای بچه ها و برام هیچی نمیمونه ک خرج کنم برا خودم گفتم درست میشه و رفتم خونه همش توی ذهنم بود ک اشرف نیاز جنسی داره و پول هم میخاد پس باید بهش پیشنهاد بدم تا فردا هزار جور فکر کردم و تصمیم گرفتم بهش پیشنهاد سکس پولی بدم و خوابیدم فردا رفتم خونشون داشت غذا درست میکرد گفتم اشرف گفت بله گفتم دیروز ی چیزایی گفتی بهم و برات یه پیشنهاد دارم ک جوابش فقط دو حرفه آره یا نه اگر اره بود ک خوبه ولی اگر نه بود فکر کن چیزی نفهمیدی گفت بگو گوش میکنم گفتم من 18 سالمه و نیاز جنسی دارم و دنبال یکیم ک نیازامو برطرف کنه توهم نیاز جنسی داری میتونیم نیاز جنسی هم دیگه رو برطرف کنیم گفت من هرزه نیستم گفتم نه پیش خودت فکر بد نکن من نمیگم هرزگی کن تو داری جوونیتو هدر میدی حداقل میتونی از نظر جنسی راحت باشی منم ک غریب ه نیستم و این بین خودمون میمونه در ضمن ماهی 100 تومن بهت میدم ک خرج کنی برای خودت ولی بدون من نمیخام ازت سوءاستفاده کنم فقط یه چیزی میگم ک به نفع هردومونه هیچی نمیگفت ک بلند شدم و رفتم خونه و دم در بهش گفتم ک به حرفام فکر کن و بعد بهم پیام بده و رفتم سه روزی نرفتم طرفش ک ی روز صبح اومد در خونه و به مامانم گفت تا من براش لامپ گیر کنم من فهمیدم اوکی شده خوشحال رفتم خونشون گفت به حرفات فکر کردم قبوله ولی یه شرطی دارم گفتم بگو گفت هیچکس نباید با خبر بشه گفتم قبوله گفتم از کی شروع کنیم گفت هرموقع خاستی ک من پریدم تو بغلش و لبمو رو لبش گزاشتم و لباشو خوردم و ب عد لختش کردم و رو دشکش بردمش وااااای یه زن شوهردار لخت با بدن توپر تنظیم جلوم بود کیرم 18 سانته ک کامل شق شده بود ممه های بزرگشو خوردم و کسشو ک خیس خیس بود با دست مالیدم صدای نالش بلند شده بود وقتی کسشو مالیدم دیگه کیر میخاست و طلب کیر میکرد ک گفتم کاندوم داری گفت اره و از تو کمد یکی بهم داد ک گذاشتم سر کیرم و به کمر خوابوندمش و روش خوابیدم و کیرمو تو کس تنگ و داغش کردم ک یه آه بلند کشید و گفت زود باش تند تند بکن ک دارم میمیرم و من شروع به تلمبه زدن کردم کسش تنگ بود پنج دقیقه کردمش و گفتم ابم داره میاد گفت تند ترش کن ک با تمام قدرت تلمبه تو کسش زدم و ابم تو کاندوم اومد و اونم لرزید و ارضا شد بعد بلند شدم ک گفت نمیای حموم گفتم ممکنه کسی بیاد یا شک کنن بهمون و لباسامو پوشیدم و لب ازش گرفتم و رفتم خونه و حموم کردم و دلخوش از اینکه هم حال کردم هم بهش حال دادم و هم بهش کمک مالی میخام بکنم بعد از اولین سکس سر ماه بهش پول میدادم و اونم لباسای سکسی میخرید و ارایش میکرد تا خودشو زیبا تر کنه یبارم یکی از دخترای کوچه رو برام جور کرد و منم بهش 200 تومن دادم و دیگه باهام بجز سکس دوستی صمیمانه ای درست کرده هنوز باهاش هفته ای سه بار سکس میکنم و راضی هستیم و کسیم بویی نبرده مرسی ک داستان رو خوندید داستان واقعی هست و من بیکار نیستم ک خیال پردازی کنم امیدوارم کیرتون همیشه تو کسش کمرتون همیشه سفت و سکستون دلچسب باشه نوشته