زنی که تا خود صبح لنگش بالا بود ۱

0 views
0%

شهرام هستم 40 ساله از تهران داستانی رو که براتون میگم کاملاً واقعیه و مربوط به دو سال پیش ایام عید دو سال پیش بود همه خانواده رفته بودن سفر و من تنها بودم شب بود تنها توی خونه نشسته بودم تلفن زنگ خورد مهران بود یکی از دوستان که همیشه با هم بودیم بعد از سلام و احوالپرسی گفت کجائی جواب دادم خونه ام حوصله هم ندارم داشتم خداحافطی می کردم گفت خره قطع نکن بیا خونه ما برات یه سورپرایز دارم پرسیدم چیه گفت تو بیا پشیمون نمیشی قول میدم گفتم باشه اگه حوصله داشتم میام گفت اگه نیای تا آخر عمرت پشیمون میشی یه دوش گرفتم و راه افتادم بارون ملایمی می بارید به آرومی خیابون ها رو طی کردم تا به خونه مهران رسیدم ماشین رو دم در پارک کردم و رفتم بالا در زدم مهران در رو باز کرد وقتی وارد خونه شدم صحنه ای رو دیدم که برق از سرم پرید زنی حدود 35 ساله که دستاش و دهنش بسته شده بود و اونو به صندلی بسته بودن راستش تعجب کردم چون مهران دوستم نه این کاره بود و نه تخم این کارها رو داشت واسه همین خیلی جا خوردم به علامت تعجب و پرسش سری تکون دادم و چشمکی به مهران زدم مهران هم با تکون دادن سر منو به طرف آشپزخونه هدایت کرد باهاش رفتم پشت دیوار آشپزخونه آروم در گوشش گفتم کون گشاد این کیه این چه وضعیه جواب داد شهرام جان نمیخوام برات خیلی توضیح بدم اما خلاصه بهت بگم این خانم به من از نظر مالی کیر زده و قسم خوردم تا صبح با رفقا بکنیمش پرسیدم جریان چیه گفت سر همون موضوع شرکت بود پارسال بهت گفتم این پتیاره که شریک من در دبی بود 300 میلیون سر من کلاه گذاشت و رفت کانادا پولمو که نداد هیچی چند نفر رو هم فرستاد اساسی کتکم زدن یادم اومد که مهران همچین کیری از یه زن خورده بود و اتفاقاً به همین دلیل یعنی بی پول شدن مهران من هم به طلبم از مهران نرسیدم و 40 میلیونم رفت رو هوا گفتم چه جوری آوردیش اینجا گفت با زبون چرب گفتم جالا برنامت چیه گفت تو فقط صبر داشته باش چند دقیقه گذشت دیدم مهران شبیه تلفنی که به من زده بود به چند نفر دیگه زنگ زد خدایا چی قراره بشه سرتونو درد نیارم در کمتر از 2 ساعت 3 نفر دیگه اومدن محمود و کامیار دوستان مشترک من و شهر و یه غریبه به نام شاهین که ندیده بودمش به مهران گفتم برنامه چیه گفت هیچی نگو ما قراره انتقام سنگینی از این مادر جنده بگیریم گفتم چه جوری گفت قسم خوردم کاری کنم تا صبح لنگای این کوسکش پائین نیاد سریع گرفتم چی گفت ولی عذاب وجدان داشتم مخصوصاً وقتی دیدم خانمه با چشمام بهم التماس می کرد رفتم از آبسردکن یخچال لیوان آب رو پر کردم اومدم کنار صندلی دهنشو باز کردم لیوان آب رو بردم طرف دهنش اونم با عطش زیاد آب رو تا آخر خورد با لحنی ملتمسانه بهم گفت تو آدم خوبی هستی میشه خواهش کنم منو فراری بدی 40 میلیونم که یادم افتاد دوباره دهنشو بستم رفتم داخل اتاق دیدم بچه ها دارن مشروب می خورن مهران بچه ها را عمداً مست کرده بود منم یه پیک ریختم و به سلامتی بقیه بالا رفتم به مهران گفتم آقا شاهین رو معرفی نکردی گفت ایشون از کیر کلفت های اهل حاله بچه ها دوست دارم روتون به هم باز بشه لطفاً لباساتونو در بیارین بچه ها یکی پس از دیگری لخت شدن منم که مثلاً مأخوذ به حیا بودم راهی جز این ندیدم منم لخت شدم حالا شده بودیم 5 تا کیر لخت و تشنه با زنی با دو سوراخ سکوت عجیبی حاکم شده بود مهران سکوت رو شکست و گفت بچه ها می خوام هنرتونو ببینم خوب بگائینش یه دفعه دیدم خودش رفت دستای خانم رو باز کرد و آوردش توی اتاق خوابوندش و به جونش افتاد از پاهاش شروع کرد به لیسیدن ما هم این صحنه رو نگاه می کردیم کیرمون راست شده بود و تشنه و منتظر مونده بودیم که مهران چه غلطی می خواد بکنه بعد از چند دقیقه لیس زدن مهران پاهای خانم رو باز کرد و انگشتشو کرد تو کوسش و شروع کرد به چرخوندن محمود داد زد خوارکوسده چه کار می کنی کیرم ترکید بعد رفت دهن خانم رو باز کرد و کیرشو برد طرف دهنش اونم التماس می کرد اونجا بود که متوجه اسم زنه شدم چون مهران گفت نیلوفر به نفعته براس ساک بزنی نیلوفر هم هی صورتشو می چرخوند که کیر محمود نره توش ولی محمود یه چک بهش زد گفت جنده با من شوخی نکن باید بخوریش بالاخره کیر محمود رفت تو دهن نیلوفر مهران هم از فرصت استفاده کرد و کیرشو تا ته کرد تو کوس نیلوفر و طوری قرار گرفت که یه نفر هم از کون بکندش به من اشاره کرد که برو سراغ کونش منم رفتم کمی تف به سوراخ کونش زدم و آروم آروم کیرمو فرستادم توش حالا شده بودی سه نفر کامیار و شاهین هم سرپا وایساده بودن و کیرشونو می مالیدن نیم ساعتی تلمبه زدیم احساس کردم نیلوفر کم کم داره لذت می بره چون دیگه مقاومت نمی کرد داشت آبم می اومد بلند شدم شاهین هم بدون معطلی اومد پشت نیلوفر قرار گرفت و شروع کرد به کوبیدن روی کونش اسپنک چند تا ضربه زد و کیرشو با کرمی که دستش بود چرب کرد و گذاشت تو کونش محمود که کیرش تو دهن نیلوفر بود گفت جنده آبم داره میاد بخورش با چند تا ضربه آبشو ریخت تو دهن نیلوفر مهران و شاهین هم کشیدن بیرون که پوزیشن رو عوض کنن کامیار که انگار تشنه بود رفت کنار نیلوفر کیرشو کرد تو دهنش مهران گفت بچه ها عجله نکنین تا صبح مال شماست کامیار هم چند دقیقه دهنشو گائید مهران زود یه تشک آورد پهن کرد به نیلوفر گفت جنده تک تک به همه کوس میدی نیلوفر التماس می کرد تو رو خدا مهران محکم زدش زمین پاهاشو باز کرد و شروع کرد به گائیدن حالا نکن کی بکن کرد و کرد صدای شلق شلق پیچیده بود توی آپارتمان مهران بلند شد گفت نفر بعد شاهین که تو صف بود افتاد رو نیلوفر شروع کرد به گائیدن اونم طولانی شاهین هم با دستور مهران بلند شد نفر بعد صف کامیار بود اونم افتاد روش و اساسی گائیدش مونده بود من و محمود محمود که انگار تشنه تر از من بود افتاد روی نیلوفر تا تونست کرد مهران گفت محمود جون پاشو محمود پاشد و من شروع کردم می دیدم که نیلوفر دیگه حال نداره از بس گائیده شده بود رمق نداشت مهران گفت بچه ها آماده اید آبمونو بریزیم روش همه موافق بودن مهران یه چک بهش زد گفت کوسکش زانو بزن التماس کن نیلوفر هم که انگار از ادامه این وضع خسته شوده بود واسه اینکه تمومش کنه زانو زد صورتشو آورد جلو مهران گفت کوسکش التماست کو نیلوفر گفت التماس می کنم خواهش می کنم ما پنج نفری حلقه زده بودیم دورش و داشتیم کیمونو می مالیدیم اول مهران کیرشو کرد تو دهنش با ساک نیلوفر و مالیدن خودش آبش اومد و همه رو ریخت رو صورت نیلوفر کامیار هم فوری آبش اومد از فرق سرش تا روی سینه هاش خالی کرد تموم سر و صورتش خیس شده بود شاهین هم کیرشو تو آب اونا می مالید با چند تا ضربه با کیرش به صورت نیلوفر آب اونم اومد محمود هم اومد جلو چند تا تلمبه به کیرش زد و آبشو خالی کرد نیلوفر دیگه حتی نمی تونست ببینه با همون چشم بسته گفت تموم شد نامردا یه دفعه آب منم اومد منم ریختم رو صورتش پنج نفری بی حال افتادیم نیلوفر توی آب ما داشت غلت می خورد صورتشو تمیز کرد گفت اجازه میدید برم یه دوش بگیرم مهران بهش گفت برو ولی تا صبح کارت همینه جنده تا نیلوفر دوش گرفت ما چند تا پیک دیگه زدیم و اساسی مست شدیم نیلوفر اومد بیرون از حموم وقتی پیک ها رو دست ما دید گفت نامردا واسه منم بریزین یه پیک واسش ریختیم و آروم آروم خورد روش نمی شد تو صورت ما نگاه کنه یه نگاه کردم دیدم کیر همه باز راست شده محمود رفت کنار نیلوفر نشست سر نیلوفر رو خم کرد و گفت ساک بزن جنده نیلوفر هم که انگار شهوتی شده بود و باورش شده بود که امشب ول کنش نیستیم شروع کرد به ساک زدن صحنه ساک زدن نیلوفر خیلی شهوت انگیز بود مثل پورن استارها می خورد محمود هم آخ و اوخ می کرد کون نیلوفر طرف من بود هوس کردم سوراخ کونشو لیس بزنم و شروع کردم به این کار آب کوس نیلوفر بدجور راه افتاده بود دیدم قمبل کرد فهمیدم می خواد بکنمش آروم کیرمو هل دادم تو کوسش داگی داشت واسه محمود می خورد منم داشتم می کردمش چند دقیقه کردم مهران داد زد کونکش بسه نوبت بقیه است تا بلند شدم دیدم باز پشت سرم صف کشیدن مهران گفت محمود ساک واسه تو هم بسه هرکی از کوسش می کشه بیرون بره جلو بکنه تو دهنش کامیار کرد تو کوسش و من رفتم جلو کیرمو کردم تو دهنش با همین حالت باز همه کردن مهران گفت بچه ها یه پیشنهاد دارم جنده رو دراز کنید همه با هم آبتونو خالی کنید روی همه اعضای بدنش بعد نیلوفر رو هل داد پرتش کرد رو تشک گفت جنده تکون نخور مثل وحشی ها همه دورش حلقه زدیم و کیرمونو میمالیدیم شاهین و محمود با هم آبشون اومد و ریختن رو بدن نیلوفر مهران بعدش اومد اونم ریخت سرو سینه ها و شکم نیلوفر کامل خیس و پرآب شده بود مونده بود من و کامیار کامیار هم بعد از چند دقیقه مالیدن آب داد تموم آبشو ریخت رو سر و صورت نیلوفر من هر کاری کردم آبم نمی اومد نیلوفر رو برگردوندم گفتم جنده کونتو بلرزون باسن هاش خیلی قشنگ و برجسته بود شروع کرد به لرزوندن چند لحظه گذشت آب منم اومد ریختم رو بدنش باز همه شل افتادیم نیلوفر پا شد از سر و روش آب می اومد پائین دیگه انگار باورش شده بود امشب کار همینه بدون حرف زدن رفت طرف حموم چند دقیقه گذشت اومد با بدنی لخت و موهائی خیس بدون سوال و جواب با حوله ای که دستش بود موهاشو خشک می کرد به مهران گفت نامرد سشوار داری مهرداد هم بلند شد رفت واسش سشوار آورد نیلوفر هم شروع کرد به خشک کردن موهاش گنج تا مرد و یک زن لخت داخل اتاق نشسته بودیم و انگار حرفی برای گفتن نداشتیم باز طبق معمول محمود پیشقدم شد و بلند شد رفت کنار نیلوفر گفت جنده ساک می خوام نیلوفر گفت بابا تو رو خدا بس کنید خسته شدم خوابم میاد محمود هم یک چک محکم زد تو گوش نیلوفر و به زور نشوندش گفت جند زانو بزن نیلوفر هم بدون مقاومت کیر محمود رو گرفت شروع کرد به خوردن ما هم باز رفتیم دورشون حلقه زدیم و موندیم توی نوبت ساک نیلوفر که کیر محمود رو اساسی خورده بود خودش کیر منو گرفت و شروع کرد به خوردن بعد هم کیر مهران و کامیار و شاهین همینجوری مال همه را یکی یکی لیس می زد یاد فیلم های پورن گروهی افتادم دیگه از کت و کول افتادیم تو عمرم اینقدر ارضاء نشده بودم چند دقیقه همینجوری نوبتی کیر همه رو به دهنم گرفت محمود گفت بچه ها حاضرین می خوام با هم خیسش کنیم صورت نیلوفر طرف من بود محمود داشت کیرشو می مالید زود موهای نیلوفر رو گرفت سرشو برگردوند طرف خودش تموم آبشو خالی کرد رو صورت نیلوفر شاهین هم بعدش اومد بعد هم کامیار و مهران صحنه خیلی حشر آدمو می زد بالا وقتی صورت نیلوفر رو برگردوندم دیدم کامل سفید و خیسه داشتم از فرط شهوت می ترکیدم کمی کیرمو مالیدم آبم داشت می اومد داد زدم جنده دهنو وا کن نیلوفر هم مثل برده های مطیع باز کرد تموم آبمو ریختم رو زبونش مثل صحنه قبل نیلوفر بلند شد و این بار بدون اینکه حرفی بزنه رفت طرف حموم هر پنج نفر شل شده بودیم ساعت حدود 3 بود گفتم مهران جان نمی خوای تمومش کنی این بنده خدا داغون شد مهران جواب داد داداش اگه خسته شدی بگو تا صبح 5 ساعت مونده گفتم بابا کمر برامون نموند جون مهران بس کن محمد گفت من که هنوز کمر دارم شما رو نمی دونم چند دقیقه گذشت نیلوفر اومد و روی کاناپه نشست دیدم سناریو داره تکراری میشه و تا چند دقیقه دیگه همه راست می کنن که بدبختو بکنن گفتم بچه ها یه پیشنهاد پرسیدند چی گفتم می خواین از تکرار در بیایم مثلاً بریم استخر خونه ما آخه خونه ما 4 واحد داشا همش هم مال خودمون بود اون شب هم هیچکی توی ساختمان نبود و همه سفر خارج بودن محمود گفت بچه میخوای بدبختمون کنی گفتم نه محمود خان کلید دست خودمه مهران گفت عالیه جمع کنید بریم لباس پوشیدیم نیلوفر هم فهمید راهی جز اومدن نداره لباس هاشو پوشید ادامه دارد نوشته

Date: May 20, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *