زن سکسیم مریم جون

0 views
0%

سلام من فراز هستم 32 ساله و زنم مریم 29 ساله تپل و گوشتی اندام خیلی سکسی داره با کون واقعا جذاب و رونهای پر و گوشتی من خودم عاشق سکس ضربدری هستم یا دوست دارم یکی زنمو بکنه ولی تا حالا عملی نشده اوایل خیلی ترس داشتم در این مورد به زنم چیزی بگم ولی تو سکس که داغ و حشری میشد یواش یواش گفتم تا جایی که الان خیلی راحت میگه دوست دارم کیر فلان دوستت تو کوسم بود یا اینکه چجوری کیر غریبه ها رو راست میکنه برام میگه و منم حشری میشم البته فقط تو سکس و تو حالت عادی جرات حرف زدن در موردشو نداریم بگذریم میخوام چند تا از خاطرات صحنه های سکسی زنمو بگم امیدوارم خوشتون بیاد من تو یه خونه ای زندگی میکنم که طبقه اول من هستم و طبقه دوم صاحبخونه الان چند ساله تو این خونه هستم ولی هر بار پایان قرار داد صاحبخانه خیلی مشتقانه تمدید میکنه علتش اینه که تو خونمون پاسیو داریم از پشت بام که نگاه کنی کاملا داخل خونه ها دیده میشه چند بار دیدم که صاحبخونمون از اونجا داره زنمو نگاه میکنه ولی من چیزی نگفتم از دید زدن زنم هم لذت میبرم حتی چند بار هم شده که تو حالت سکس بازنم بودم و کاملا متوجه بودم داره ما رو نگاه میکنه واقعا لذت بخشه وقتی میبینم یکی داره لختی زنمو میبینه به خاطر همین دوست نداره مارو از دست بده واقعا زنم از لحاظ زیبایی محشره اندام خیلی سکسی داره و اونم نمیخواد ما از اینجا بریم یک روز زنمو همین همسایه بالایی برا مراسم تولد دعوت کرده بود زنم به خودش رسید و ارایش کردو با یک تاپ و دامن کوتاه اماده شد بره واقعا من خودم براش راست کرده بودم با اون کون بزرگش یک دستی به کونش کشیدم و گفتم مواظب باش کونتو چشم میزنن اونم لبخندی زد و گفت نترس همش ماله تویه خلاصه رفت منم نشستم داشتم تی وی میدیدم که یه لحظه به ذهنم رسید به پسر خالم بگم بیاد یخورده بشینیم منم تنها بودم زنگ زدم بهش گفت مهمون دارم از دوستان دانشگاهیم هست اومده کار داره مهمونه منه گفتم باشه اونم بیار مشکلی نیست بعد نیم ساعت اومدن و نشستیم و یخورده از اینور و اونور صحبت کردیم ولی صدای موسیقی که تو مراسم پخش میشد واقعا خیلی زیاد بود یه لحظه دیدم پسر خالم میگه بابا یه سوراخی پیدا میکردی ماهم از مراسم فیض میبردیم اخه اینم بگم منو پسر خالم خیلی با هم راحتیم و شوخی های زیادی باهم در مورد زنمون میکنیم یا عکس های زنهامونو به هم نشون میدیم و خلاصه خیلی راحتیم تا اینو گفت یهو به ذهنم اومد بریم پشت بام از محل روشنایی پاسیو دید بزنیم گفتم از دوستت بد نشه گفت نه بابا این مجرده خیلی تو کفه اینطوری ثواب هم کردی گفتم باشه پاشید بریم پشت بام میدونستم صاحبخونمون شیفت بود و هوا هم کم کم تاریک شده بود راحت میتونستیم ببینیم خلاصه رفتیم پشت بام وای چی میدیدیم یکی از یکی خوشکلتر داشتیم همینطور نگاه میکردیم که چشممون افتاد به زنم وای واقعا محشر بود عجب کونی داشت خوردنی و کردنی پسر خالم یه نگاه به من کرد سریع من بهش چشمک زدم و گفتم چیزی نگو خلاصه چشم هرسه تامون به زنم بود از پسره پرسیدم کدوم و دوست داری سریع گفت همون زن که تاپ پوشیده با دامن کوتاه عجب جیگره وای کونشو ببین قربون سینه های بلوریت برم گفتم الان اگه اون پیشت بود چیکار میکردی گفت ما از این شانس ها نداریم ولی واقعا لیسیدنیه سرتا پاشو لیس میزدم سوراخ کونشو میلیسیدم دیدم همینطور داره میگه و باکیرش بازی میکنه منم واقعا حشری شده بودم که یکی پیش خودم داره زنمو نگاه میکنه و این حرفا رو میزنه تو این حرفا بودیم که زنم پا شد برقصه وای دیگه نگو واقعا سنگکوب کرده بودیم عجب کونش و قر میداد دیدم پسره خیلی تو کفه داره میمیره گفتم اقا میخواین بک جق دسته جمعی بزنیم البته به شوخی دیدم اون پسره خیلی زود استقبال کرد و پسر خالم یه نگاه به من کردو منم بهش چشمک زدم اخه با پسر خالم خیلی راحتیم و اخلاق همو میدونیم خلاصه شروع کردیم به جق زدن درست وقتی که زنم داشت میرقصید خیلی زود هرسه تا ارضا شدیمو ابمون ریختیم بعدش که رقص زنم تموم شد یه چند دقیقه ای هم نگاه کردیم و اومدیم پایین خلاصه واقعا یه خاطره موندگار شدن برام بعدها به زنم تعریف کردم و اونم از شنیدن حرفام حشری تر شد و همیشه تو سکس از اون شب میپرسه و میگه اون پسره برام چی میگفت و وقتی منم بهش میگم خیلی زود ابش میاد و داغ میشه ببخشید دوستان البته این داستان نبود یه خاطره برام بود البته باز هم از این لحظه های سکسی در مورد زنم دارم بعدا تعریف میکنم نوشته

Date: March 21, 2020

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *