زورگیریم وسط بیابون

0 views
0%

سلام حمید هستم ۲۷ سالمه اول اینو بگم که من دوست داشتم زن میشدم چون عاشق ارایش کردنو لباس زنونه پوشیدنم چند ساله پیش برا کاری میخواستم برم تهران ماشین بابامو گرفتم کیف لباسامو لوازمم هم بردم از اونجا که تنها بودم وسطای راه کیفمو دیدم حوس کردم ی خورده ارایش کنم زدم کنار نزدیک ی دکه ی خورده ارایش کردم و راه افتادم ی رژ خیلی قرمز پنکک هم زده بودم ریمل و خط چشمم کشیده بودم البته خیلی کم غلیظ نزده بودم فقط منتظر این بودم که برسم عوارضی اون که پول میگیره منو ببینه ببینم چه رفتاری میکنه بلاخره رسیدم ب ی عوارضی پولو که دادم ی جوری نگام کرد گفت قابل نداره گفتم ممنون پولو که بهم داد رو قبض شمارشو بهم داد گفت بهم زنگ بزن برگشتی ازت پول نگیرم گفتم باشه ی چشمک زدم براش ی لبخند زد ی نیم ساعتی داشتم میرفتم که یهو دیدم آمپر آب رفت بالا انقدر رفت بالا که رسید ب اون قرمزه انقدر کلافه شدم که نگو از ی طرف میترسیدم بزنم کنار از ی طرف نمیشد نزنم ماشین بگا میرفت بلاخره رفتم کنار تو ی پارکینگ ۲ تا ماشین سنگینم اونجا بودن رفتم تا نزدیکشون وایسادم انقدر کلافه بودم که حواسم نبود ارایش کرده بودم زدم کنار رفتم پایین کاپوتو دادم بالا داشتم اب میریختم رو رادیاتش که دیدم ینفر داره میاد سمتم اومد جلو گفت چی شده گفتم جوش اورده گفت روشن کن بیا نزدیک ماشینمون ببینم چشه اونجا لامپ دارم تاریک بود زیاد همو ندیدیم خلاصه رفتم جلو دیدم ۳ نفر نشستن دارن شام میخورن پیاده شدم رفتم جلو سلام دادم اوناهم سلام دادن رفتم کاپوتو دادم بالا یکیشون اومد جلو گفت چی شده نگاش کردم که بگم جوش اورده دیدم ی جوری نگام کرد ی نیش خند زدو رفت اونجا فعمیدم ای وای ارایش داشتم من دیدم رفت در گوش رفیقاش ی چیزی گفتو ۳ تایی اومدن سمتم منم سرمو کرده بودم زیر کاپوت اومدن جلو گفتن چی شده هیچ عقبو نگاه نکردم گفتم هیچی جوش اورده درست میشه شما بفرمایید یهو دیدم دست یکیشون اومد سمت کونم دستشو گذاشت رو کونم گفت بیا خودم درستش میکنم گفتم دستتو بردار بابا گفت ناراحت نشو میخوایم کمکت کنیم گفتم نمیخوام اینسری اومد خودشو چسبوند بهم خواستم هی بدمش اونور نشد گفت ببین ما ادمای بدی نیستیم اگه بودیم الان ماشینتو ازت میگرفتیم بیا میش ما بشین تا ماشینت خنک شه منم دیدم بخوام زیادی روداری کنم غات میزنن رفتم نشستم پیششون عرق داشتن اوردن بخورم نخوردم گفتم ممنون سوئیچ رو زمین بود که یکیشو برش داشت گفت بیا بریم ماشینتو روشن کنیم گفتم باشه رفتیم نزدیک ماشین در رادیاتو باز کرد گفت ابش کمه از تو ماشین من برو اب بیار رفتم اب بیارم دیدم پشت سرم اومد بالا از پشت گرفت منو گفتم چیکار میکنی گفت چند دقیقه با ما بااااش گفتم ترو خدا اذیت نکن گفت اگه حال ندی اذیتت میکنیم الان کاری نداریم باهات دیدم اون یکی رفیقاشم اومدن بالا درو بستن از این ماشینا که پشتش خیلی بزرگه برا خواب ۲ نفر جا گذاشتن هیچی دیگه هی خواستم از زیر دستشون در بیام که گرفته بودنم ۳ تاشونم با شلوار کردی بودن از ی طرف ترسیده بودم از ی طرف حشرم زده بود بالا شده بودم مثل این فیلما بلاخره ب زود لباسمو دراوردن انقدر باهام ور رفتن که کیر خودمم بلند شد یکیشون برگشت گفت این خودشم دلشه بلند کرده کیراشنو دراوردن گفتن ساک بزن گفتم نه یکیشو اصبانی شد گفت میگم ساک بزن منم ترسیده بودن گفتم فقط ساکااااا گفتن باشه ساک زدم براشون ی ۵ دقیقه ای که یکیشو گفت برگرد گفتم نه نمیخوام بزور برگردوندنم شانس من یکیم نمیومد تو پارکینگه از اونجا که اب دهنم کش اومده بود کیرشون لیز لیز بود هر کدوم ۲۰ سانت داشتن یواش گذاشت در سوراخم فشار داد گفتم آااااخ گفت جون زد رفت تو درد داشت شدید ی چند دقیقه ای زد اونیکی گفت نوبت منه اومد کنار اون یکی اومد رد کرد تو ی چند مین هم اون زد نفر سوم که اومد بکنه قبلی نرفت گفت بیا باهم بکنیم گفتم نه درد داره گفت خفه شو بزود بالا سرم گفت جا تنگه برا وایسادن خوابید منم گذاشت رو کیرش اون یکی از پشت یواش یواش فشار داد تو داشتم پاره میشدم ولی از اونجا که زیاد با خیار و موز و بادمجون این کارو کرده بودم بهم انقدر معلوم نمیکرد هیچی فشار دادن دوتاشون هم مزه میداد هم درد داشت برا اونیکیم ساک میزدم یکیشو گفت ابمو چیکار کنم منم دیگه زدم تو فاز جندگی گفتم بریز دهنم ی چند مین بعد گشید بیرون ریخت تو دهنم گفت بخور منم قورتش دادم اونیکیم اومد ریخت تو دهنم برا اون که ساک میزدم بلند شد رفت پشتم کرد تو ی چند مینم اون کرد ولی ابشو ریخت توم همشون آش و لاش افتادن رو هم اب اخری که اومد اب منم اومد بزور از جام پاشدم اومدم سمت ماشین یکیشو اومد گفت ببخشید اگه اذیتت کردیم منم گفتم پدرمو دراوردین دیدم ۱۰۰ تومن گذاشت رو داشبرد گفت ببخشید کمه گفتم نمیخوام گفت بده پول بنزینت سوار شدم برگشتم سمت عوارضی زنگ زدم ب اون یادرو عوارضیه بگم هم ماجرارو هم ماشینه باز داغ کرده زنگ زدم گفت وایسا اومدم اومد تو ماشین دید چه وضعی دارم رژم پاک شده بود دور دهنم قرمز شده بود گفت برو اونجا خودتو تمیز کن بیا تو کانکس رفتم شستمو اومدم تو کانکس دیدم نشسته گفت پسر خوب تو جاده همینجوری میرن کنار کسای دیگه گفتم من چه میدونم گفت خوب با اون سرو وضعت بایدم بلند میکردن گفتم حواسم نبود اومد نزدیکم دیدم بلند کرده تابلو بود اومد گفت ب همه حال دادی الا من گفتم نکنه توام میخوای گفت اره ولی ب جاش ماشینتو درست میکنم دستمو گرفتم از کیرش کشید پایین خلاصه اونم قشنگ کرد ولی میگفت ناکسا خیلی گشادت کردن ابشم ریخت تو دهنمو پاشدیم رفتیم ماشین درست کردن امید وارم شما این کارو نکنید نوشته زنانه

Date: May 18, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *