ساده راحت عاشقشم

سلام به همه ی دوستان عزیز شهوانی امیدوارم تا اینجای تابستون بهتون خوش گذشته باشه ما اهوازیا که پختیم از گرما معرفی من آرشم الکی مستعاره قدم 180 هیکلمم معمولیه صورتمم معمولیه جیزمونم معمولیه 14 15 اقا معمولی نیست هسته خرماس والا و دیگه اها 25سالمه اسم خانوممون هم میذارم آتنا اسمش فقط باهاش هم وزنه خخخ اینم مستعاره خانومم 175قدشه سینه هاشم 70 هیکلشم معمولیه عین این جنده ها هم لباس نمی پوشه بره به این و اون بده خیلی نجیبه بخاطرهمینم عاشقش شدم شرمنده تا اینجا هم سرتونو درد آوردم خو به درک خخخخ می خوام ماجرای یکی از جالب ترین سکسامون رو براتون تعریف کنم خب دیگه بریم سراغ داستان پسرعمه ی من که باهم مثل دوتا برادر بودیم ازبچگی هم با هم بزرگ شدیم قرار بود ازدواج کنه با یه دختر خیلی خوشگل نجیب عین خانوم خودم ولی جذاب ترش خیلی هم خوش رفتار و صمیمی برخورد می کنه بگذریم اقا وقتش بود اقا دوماد بره دنبال عروس خانوم و ما که نفهمیدیم نیم ساعت اون بالا داشتن چیکار میکردن بغلش کرده بود اوردش پایین نشوندش تو ماشین ماستنگ کروکی کرایه کرده بود اونایی که خوزستانن میدونن قضیه چیه من رفتم کنار پسرعمم در گوشش گفتم دهنت سرویس امشب جنیفر داری برای خودت پسرعمم_ چشم نزن حالا اقا راه افتادن و ارایشگاه زیتون بود ماهم دنبالشون و بوق پسرعمومم هم دیوونه بازی جلو ماشین عروسی هی 360 یا 90 90 میزد خلاصه بعد کلی استرس و خوشحالی رسیدیم تالار خاطره بعد از ترمینال تپس دارم ادرس میدم بعد نگین دروغه و اینا رسیدن و رفتن داخل و منم ماشینو یه جا پارک کردم و با خانومم پیاده شدیم خانومم لباس شب جلفی نپوشید دمش گرم عاشق این کاراشم که خودش رعایت می کنه یه لباس شب آبی رنگ بلند و پوشیده بود که تا زیر گردنش بود وارد ما سالن بالایی رو گرفته بودیم رفتیم بالا و خانومم رفت سمت خانوما منم سمت مردا روبوسی و سلام علیک و یه نشست و شام و من رفتم پیش خانو مم که ببینم چیزی نیاز نداره و _آرش جونم _یادته 3سال پیش رو مگه میشه یادم بره ناموسا یادم رفته بود خخخخ گذشت و دیگه همه قاطی شده بودن و منم با خانومم وسط داشتیم میرقصیدیم اون پسرعمو دریفترمون هم از دبی یه مشت مشروب و ویسکی و از این چیزا اورده بود والا من زیاد نمی خورم سر در نمیارم خوردیم و داغ کردیم و فاز گرفتیم دیگه تو اوج رقص و عشق و حال بودیم جای همتون هم خالی بعد رقص همه کم کم رفتن سراغ ماشینا که برن بدرقه ماشین عروس رفتیم نشستیم تو ماشین دیدم آتنا هی این پا اون پا میکنه و لباشو اروم گاز میگیره یه نگاش کردم گفتم الووو خانمی وایسا برسیم خونه برای منم نگه دار عههه خفه شو بیشعور حشری _من حشریم خوشگل خانم اره تو تو تو زیر فکشو گرفتم و شروع کردیم لب گرفتن جفتمون داغ بودیم که با صدای بوق بوق ماشینای دیگه به خودمون اومدیم سریع بک گرفتم و افتادیم دنبال ماشین عروس و یه جشن دیگه هم داخل خونه دوماد بود ساعت3 4 شب بود که دیگه رفتیم بالاخره رسیدیم خونه منم شروع کردم کراواتو و کت و در آوردن آتنا هم به کمک من لباسش رو در آورد یه سوتین و شرت فقط تنش بود تیز کردم حیره شده بودم به بدنش که گفت _عههه وایسا برم دوش بگیرم بعد با نگات بخورم نمی خوای باهمدیگه دوش بگیرم _نههه برو بیرون اقا ما رو از اتاق انداخت بیرون یه حموم داخل اتاق بود رفتم نشستم پا من و تو شبکه نیم داشت میذاشت دیگه صدای اب نمی اومد پیش خودم گفتم حتما حمومش تموم شده برم پیشش خواستم برم داخل اول از جا کلیدی در اتاق یه نگاه انداختم دیدم حوله دور موهاش پیچیده و شرت و سوتین مشکی پوشیده یدفعه در باز کردم یه جیغ کوچیک کشید خواست دوباره حرف بزنه که من سریع رفتم سمتش و چسبوندمش به در کمد دیوار و شروع کردم لب گرفتن اون شب به شکل وحشتناکی حشری شده بود و همراهی می کرد بغلش کردم انداختمش رو تخت و باید برای سکس امادش می کردم صحبت نوازش ابراز علاقه و بعد از این کارا دیگه خمار خمار شده بود دوباره لب گرفتن رو شروع کردیم و کم کم شروع کردم گردنش رو خوردن و نفس های عمیق کشیدن قبل ازاینکه با لبام گردنش رو لمس کنم سعی می کردم با نفسام حرارت زیادی به بدنش برسونم که باعث میشد ناله هاش بیشتره بشه خیلی اروم اومدم بالا و دوباره یه لب گرفتم و رفتم سراغ لاله گوشش زیبا ترین و نجیب ترین زن دنیا تسلیم من شده فقط اروم آه و ناله میکرد دوبارع اروم اروم با یع بوس روی گونش و یه لب کوچیک و لیسیدن گردنش اومدم سراغ سینه هاش و شروع کردم ماساژ دادن و نگاشون کردن از روی سوتین جوووون اینا مال کین خوشگله واییی همش مال آرشمه همراه با آه و ناله کمرش رو اورد بالا و سوتینش رو باز کردم و یه لیس کشیدم روی ممه ی راستش و با دست چپم ممه ی چپش رو ماساژ میدادم یا نوک سینش رو فشار میدادم با تمام قدرتم میمکیدمش و اروم نوکش رو گاز میگرفتم دیگه اه نالش کل اتاق و پر کرده بود داشت اون اتیش زنانش شعله میگرفت همین کارا هم برای ممه ی چپ کردم و با دست راست سینه ی راستش رو ماساژ میدادم بین ممه هاشو یه لیس کشیدم که یه آه عمیقی کشید اروم اروم با بوسیدن بدنش اومدم پایین از بین سینه هاش تا کسش رو بوسیدم به کسش که رسیدم پاهاش رو یکم چسبوند بهم وقتی این کارو میکنه انتظار داره که من ناز بکشم اروم برگشتم بالا سراغ لباش و یه لب گرفتم و اونم لبامو گاز میگرفت و دستاش رو روی کمرم حرکت میداد و منم دستم و روی پهلو هاش میکشیدم و زبون بازی مون شروع شد و زبونشو میمکیدم و میخوردم که دوباره شل شد و برگشتم سراغ کسش شرتش رو از پاش در اوردم و پاهاش رو باز کردم یه زبون کشیدم روش که صدای اتنا در اومد _اههه وایییی ارش جونه ارش نفسم شروع کردم با زبون بازی کردن با چوچولشو و مکیدنش زبونمو روی کسش زیک زاکی میبردم بالا و میاوردم پایین ئ میکردم تو و در میاوردم دیگه اتنا دیگه داشت دیوونه میشد از شهوت تو خودش میپیچید اونقدر براش نخوردم که ارضا بشه دوباره اومدم بالا و یه لب گرفتیمو بهش راه دادم که از زیرم در بیاد ایندفعه اون اومد روی من و یه لب گرفت واز سینم تا کیرم و بوسید وقتی به کیرم رسید چرخید و کونش رو به طرف من کرد و پاهاشو چسبونده بود بهم و کسش مثل هلو اومده بود بیرون و خونمایی میکرد شروع کرد ساک زدن اول سر کیرمو بوسید و اروم اروم میکرد تو دهنش کیرم به نظر خودم کلفته یه بار قطرش رو گ رفتم 5سانت بود تمام کیرم تو هنش بود و حسابی میمکیدش انگار که جون ادم از سر کیرش می خواد بزنه بیرون یک دو دقیقه ساک زد و منم با انگشت شصتم چوچولشو میمالوندم بلند شد و چرخید طرفم و اروم کیرمو کرد تو کسش و همینطور که میرفت تو اونم هی بیشتر اه میکشید و ناله هاش بلند تر شده بود دیگه تا ته رفته بود تو کسش و اروم بالا پایین میپرید و منم سینه هاشو تو چنگم می گرفتم کمرشو گرفتم اوردمش پایین و ازش لب میگرفتم _جووون دوسش داری همش مال خودته خانومم اههه ارش می خوامت می خوامتتتتتت _تو جون بخواه عشقم دیگه منم بالا پایین میکردم و 2 3دقیقع ای تو همین حالت بودیم که بلند شد و رو کمر خوابید پاهاشو باز کردم و کیرم رو روی لبه کسش بالا پایین میکردم و روی چوچولش میمالوندم دیگه داشت جیغ میکشید جییییغ اههههه ارش ارش بکنم جرم بده کیرتو می خوام اروم کیرمو کردم تو کسش و پستوناشو گرفتم و رفتم پایین نزدیک لباش همزمان تنبله هم میزدم خودمونیما چقدر کار می کردم همزمان خخخخخ جوووون چه کس تنگی داری دیوونه ی اندامتم عشقم دوباره اه و نالش بلند شد و کمرمو گرفته بود و چند میزد ینی داره کم کم ارضا میشه پاهاشو گرفتم و محکم تلنبه میزدم که دیگه ارضا شدم و همه ی منیم رو توی کس اتنا خالی کردم ولی به تلنبه زدنم ادامه دادم که اتنا یه جیغ کشید و یکم هولم داد منم کیرمو کشیدم بیرون و اب کس اتنا ریخت بیرون سریع بغلش کردم و لبامو گذاشتم رو لباش و اونم حسابی لبامو می خورد و نفس نفس میزد _عزیزم تو فوق العاده ای هیچکی برام تو نمیشه عاشقتم اینجا با دوباره با تمام وجودم ازش لب گرفتم ارش مال خودمی زندگیم دوباره لب گرفتیم افتادم کنارش و رو به خودم اومد تو بغلم تا لنگ ظهر فرداش خوابیدیم عروسی پنج شنبه بود خوب اینم از داستان یکی از شب های من و خانومم شاید فانتزی و این چیزا نبود ولی می خوام چندتا مطلب بگم 1 خود ارضایی نکنید همسر آیندتون بی گناهه برای چی خودتون عامل زود اراضییتون میشین 2 وقتی ازدواج می کنین از همه چشم بردارین فقط و فقط همسرم همین خیانت نکنین عاشق همسرتون باشین 3 داداشا سکس با زن فیلم سوپر نیست بکنی منی بخوره تمام نه عزیز من باید کلمات عاشقانه موقع سکس بهش بگی نوازشش کنی نازشو بکشی ببینی چیا دوست داره اون کارو براش انجام بده 4 داداشا الت تناسلی بالای 9سانت تا15سانت استاندارده خودتونو سرزنش نکنین اگر بین این اندازه ها هستین شک نکنین اگر با حرفاتون و کاراتون بتونین اتیش همسرتون رو شعله ور کنین دخول نقش خیلی اندکی رو بازی میکنه کلام اخر شبه جمعه ها برین لب ساحل با شلوارک جوج بخورین با نوشابه ستاره بچینین باعشقتون رویا ببینین خیانت نکنین فداتون بوس بوس نوشته عاشق بی