سالها پیش

0 views
0%

سلام دوستان می دونم همتون منتظر داستان قشنگی وخاطره انگیز ونوستالیژک هستید زمانهایی که من صحبت ازش خواهم کرد گی به معنایی که الان هست نبود و اگر بود ما نمی دونستیم اولین بار 11سالم بود که رفته بودیم شمال کنار رودخونه که یه از محلی های که مال همون جا بود گفت بیا تو آب هواتو دارم خوب رفتم تو آب به من شنا کردن یاد داد از پشت کیر راست شده اشو بهم میمالید ولی خوب من کونم گوشتی بود و هیچ حسی نداشتم فقط فکر شنا کردن بودم وبس اون چند روز که اونجا بودیم من شنا یاد گرفتم و اون حال می کرد ولی برای من نه حسی داشت نه مهم بود 15سالم بود از بچه ها کونکونک بازی ومالیدن این چیزها شنیده بودم ولی خوب خودم انجام نداده بودم تا اینکه یه روز با پسره همسایه داشتیم شوخی خرکی می کردیم گردنشو گرفته بودم داشتم خفش می کردم که اومد خودش آزاد کنه کونو ش چسبید به کیرم به ثانیه نشد راست کردم دیدم داره خودشو میماله به من که ولش کنم شل شدم یه دفعه دیدم مالیدن کون اون به کیرم بیشتر شد با خنده گفت منو آزاد کن انگار زندانی من بود از این بهتر بهت حال می دم با خنده و تر س گفتم چطوری کلک می خوای فرار کنی گفت نه به جون مادرم خونه خالی شد خبرت میکنم بیای از خجالت در میام با اکراه آزادش کردم اون شب خیلی حس عجیبی داشتم مادرش با مادر من دوست بودن داشتن می رفتن مشهد که به مادرم سفارش کرد حواسش به امیر باشه در این حین شب اول مادرم غذا که من واسه امیر ببرم یه حس عجیبی داشتم بحرحال می دونستم خونه اش خالیه وامکان داره اتفاقی بیافته خونشون دقیقا یه در با خونه ما فاصله داشت نمی تونستم وقت زیادی اونجا باشم همه افراد خانواده من خونه بودن دوست نداشتم بهم شک کنند بحرحال زنگ زدم گفت کیه گفتم امیر منم مامانم غذا فرستاده در زد رفتم تو یه در آلومینیومی داشتن ورودی حیاط 2تا زدم بهش و باز کردم امیر اومد سراغم خیلی تشکر کرد از مادرم وتعارف وووو منم خیالم راحت شد خبری نیست غذا رو گذاشت تو آشپزخانه با صدای باز کردن همون در از آشپزخانه داد زد وایسا کارت دارم گفتم چیکار داری گفت می خواهم به قولم عمل کنم دلم از شور تاپ تاپش رسید به دهنم با ترس لرز گفتم مادرم اینا منتظرن ولی خوب از در بیرون نرفتم اومد سمتم دستمو گرفت از روبه رو همدیگه رو بغل کردیم با دستش کیرمو میمالید راست کردم وقتی فهمید راست کردم از پشت که یه کون تخت وسفت داشت چسبوند به کیرم محکم بغلش کردم گفتم آگه دیر کنم شک می کنند گفت فردا من دو ساعت آخر ورزش دارم می پیچونمم منم گفتم یه جوری می پیچونم بودم گفتم باشه هماهنگ کردیم واسه فردا ساعت 11 چشم بهم زدم ساعت 11بود و من زنگ خونه اونا رو می زدم طوری که مادرم اینا نبینند چون می تونستم تا دو خونه امیر اینا باشم در وا کرد رفتم تو خیلی سریع خودمو به پذیرایی شون رسوندم امیر با یه شلوارک و رکابی حاضر بود اومد سمتم هنوز لباس مدرسه تنم بود که دوباره منو بغل کرد شروع کرد به مالیدن کیرم بلند شد دوباره از پشت خودشو مالوند شرتش نازک بود کیرمو باور می کرد لای لمپن کونش شلوارم کندم شرت به شرت شدیم دیگه داشتم حسش می کردم که خوابید وسط پذیرایی منم روش خوابیدم خودش شرتشو کند من بودم با یه کون سبزه و خوش فرم منم شرتمو در آوردم خوابیدم روش کیر متوسط و شاید 12یا 13سانتی من روی لپهای کونش بود خوابیدم روش فقط راست بود که امیر گفت چیکار می کنی بکن تو سوراخ گفتم چطوری گفت مگه بلد نیستی گفتم خوب نه که بلند شد منم یه وری شدم گفتم چرا بلند شدی گفت وایسا یاد بگیر بعد بیا یه کم با کیرم بازی کن دستم با کراهت بردم سمتش لوله کردم دورش راست شد اندازه کیر خودم کله درشتر و سبزه تر اومد سمت من همون جور یه وری انگشتم کرد کونم و می مالید منم خوشم اومده بود تند تند براش بالا پایین می کردم که با لبخندی خاص منو خواباند لپهای کونمو گرفت باز کرد از نزدیک یه تف سنگین کرد توش گفتم این کثیف بازیها چیه که صدای یه تف دیگه اومد که اون و مالوند به کیرش بعدشم گفت دادم بلد نبودی میکنمت یاد بگیری کردن چیه گفت خودتو شل کن دردت نیاد خودمو شل کردم و در اختیار اون با دستاش نگه داشت و سرش فرو کرد سوزشی شدیدی داشتم پرتش کردم پایین و بلند شدم یه دور توی خونه زدم از درد انگشت کردم تو کونم خیال کردم خون اومده با زبون رامم کرد اولین بار همینه و درد داره منم باید این درد تحمل کنمو تو هم می کنی نترس منو خواباند یه تف دیگه به کونم زد دوباره شل کردم منتظر یه درد شید بودم سرشو کیرش که اومد رو سوراخم منتظر دردی مثل آمپول بودم ولی چون خودمم اینکار می خواستم بکنم چشمام بستم و تحمل کردم گفت حاظری منم گفتم سریعتر تمومش کن آرام سرشو هل داد تو سوزش کمی اومد قابل تحمل بود شاید بخاطر تف زیادی بود که زده بود با زمزمه پشت لاله گوشم که گفت تازه اولشه حس کردم یه چیزی کونمو فتح کرد دردی نداشتم گفت چطوری گفتم خوبم چند ثانیه وایساد بقول خودش جا باز کرد و بعد شروع کرد به تلمبه زدن پاهام شل تر کردم ران پام بی حس شده بود یه جوری خودمو ریلکس در اختیارش گذاشته بودم تلمبه هاش آرام بود و با حالت خاصی می گفت عشق منی تو قربون کونت برم کونی من و گفت بلند شو بلند شدم گفتم نوبت منه گفت نه بابا وایسا دستاتو بزار رو دیوار و خم شو همون کار براش کردم دوباره تف زد انداخت به راحتی رفت تو دیگه داشتم حال می کردم اونم داشت حال می کرد دیگه خودم تو بغلش ول کردم گفتم لامصب این چیه چه حالی می ده دستامو از دیوار جدا کردم و خودمو بهش چسبوندم دیگه تلمبه نزد دستشو آورد جلو دهنم گفت یه تف بریز ریختم تو همون حالت مالید به کیرم و با هاش شروع کرد به ور رفتن حالم چند برابر شد خودمو بیشتر بهش فشار می دادم تا اون موقع آب خالی نکرده بودم بیست مین با کیرم ور رفت تا این که هم از طرف کون و هم آنطرف کیرم یه حال عجیبی حس کردم آب سفیدی از کیرم در اومد همراه با لرزش شدید که تو این حال اونم سفت منو بغل کرد خوابیدم رو زمین امیرم رو خوابید گفتم امیر چه حالی داد دمت گرم داداش گفت دادش شل کن خودتو منم یه حالی بکنم دیگه خوابیدم امیر بعد از 5دیقه سوراخم با آبش گرم کرد یکم رو خوابید رفتم دستشویی خودمو تمیز کردم اومدم هنوز وقت داشتم خوابومدش منم سوراخش واسه وا کردم یه چند سالی با هم بودیم تا اینکه رفتم خدمت اکثر اوقات که حال می کردیم بهش می دادم ولی بعضی اوقات هم می کردم ولی خوب دوران خوبی بود بعد خدمت هم یه بار دیگه بهش دادم که آخرین بار عشق و حال من با یه پسر بود الانم خیلی وقته ندیدمش اینم بود داستان گذشته ما ببخشید اگه بلند بود نوشته

Date: March 18, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *