ساک نطلبیده در اتوبوس

0 views
0%

سلام و عرض احترام خدمت دوستان شهاب هستم 29 ساله این خاطره مربوط میشه به دوران سربازیم یک روز بعد از اینکه مرخصیم تموم شده بود با حالی خراب و روحیه ای افسرده سوار اتوبوس شدم که برم ارومیه پادگان استارا که رسیدیم 2 تا زن با 1 دختر سوار اتوبوس شدن اتوبوس از درب عقب به بعد خالی بود منم همین جلوی درب صندلی اول نشسته بودم خلاصه این 3 نفر خیلی حرف میزدن سیگار میکشیدن اصلا یه اوضاعی درست کرده بودن من در تعجب بودم که چرا راننده به اینا تذکر نمیده که سیگار نکشید اخر سر فهمیدم اون زنی که دختر داشت زن سیغه ای راننده است بگذریم شب شد حدود ساعت 11 30 یا 12 من گیج خواب بودم سرم هم به شیشه تکیه داده بودم که یهو احساس کردم یه دست خورد بهم برگشتم دیدم یکی از اون 3 نفر که دوست زن راننده بود پشتم دراز کشیده رو 2تا صندلی پیش خودم گفتم که شاید پرده رو خواسته باز کنه دستش خورده تو همین فکر بودم که دیدم بازوی منو گرفت فشار داد من جا خوردم برگشتم گفتم بله کاری دارید گفت میشه کیرتو بمالم من گفتم چیییییییی گفت با کیرت بازی کنم منم که از خدا خواسته گفتم چرا که نه ولی اخه چطوری ولی داشتم سکته میکردم اخه مگه میشه بی مقدمه بدون اشنایی همچین درخواستی از کسی بکنی خلاصه گفت بیا پیش من بشیم منم اروم بدون سر و صدا رفتم پیشش نشستم شلوارمو باز کرد کیرمو دراورد اول مالید تا بزرگ بشه بعد شروع کرد به ساک زدن الان نزن پس کی بزن داشتم میمردم چقدر ناز میخورد بعد چند دقیقه گفتم داره میاد محکم مک زد ابمو ریخت تو دهنش تا قطره اخر خورد بعد تا صبح سرم رو سینه هاش بود خوابیدم چاقم بود نرم حال میداد ادم روش لم بده بخوابه وقتی رسیدیم مقصد رفت و دیگه ندیدمش امید وارم هر جا که هست کوسش توپول موپول باشه چون به من خیلی حال داد اون شب ببخشید وقت همتونو گرفتم شاد باشید

Date: April 29, 2022

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *