سختی کارتان بخاطر همکارهایتان نیست

0 views
0%

سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان بکن و بده ک توی شهوانی پلاسن این خاطره مربوط به من نیست ولی خیلی جالبه و واقعا از آنچه که شما فکرشو بکنید جالب تر و متفاوت تره کمی هم جنبه طنز داره اما بد برداشت نکنید مسخره نیست خاطررو سه بار میخونم و اصلاح میکنم لطفا فش ندید یذره فرهنگ داشته باشید یکی از پسرعمه هام ک الان 29سالشه کار ساختمونی میکردن و همه کاری تو ساختمون کرده بود از کارگری ساده تا بنایی وگچ کاری کاشی کاری خلاصه هر کاری ی مدتی بود ک با ی پیمانکاری قرار داد بسته بود و کارهای آرماتور بندی ایشون رو انجام میداد گفتش ک بعد دوماهی که از شروع کارمون گذشت یه پسره نوزده ساله ک از سربازی تازه برگشته بود برای کار به ما پیوست پسره یسال زودتر داوطلب شده بود و زودتر از خدمت برگشته بود این پسره ک هیچی بلد نبوده کارای سبکو بهش میدادن مثل ابپاشی بتونها و گرم کردن غذا و وردست اینو اون وسیله جابجا کردن و هرکار سبکی که توی ساختمان میشه انجام داد پسره چند ماهی اونجا کار میکنه تا یه روز ک پسره موقع ناهار میره ی اتاقی ک گازپیکنیک بوده تا غذا هارو گرم کنه که از چشم کارگرای دیگ دور بوده و بیاره یذره دیر میکنه این پسر عمه ماهم گرسنش بوده بدون اینکه به بقیه چیزی بگه میره ببینه این پسره چیکار میکنه پسرعمم گفتش ک پشتش ب من بود داشت دستشو تند تند تکون میداد اول فک کردم داره اش دوستمونو هم میزنه اونروز گویا یکی از کارگرا برای همه آش اورده ک نذری خودشون بوده اما فکر کردم ن حتما داره نمک میریزه تو غذا ک تند تند داره دستشو تکون میده اما دقت کردمو چند قدم دیگ جلو رفتم ک دیدم کسکشه مادر به خطا داره جق میزنه ک آبشو بریزه تو غذا پسره ک متوجه حضور پسر عمه ما نشده بود و مشغول جق زدنش بود پسرعمه ما ازش فیلم گرفته بود و زود رفته بود پیش بقیه و قبل اینکه پسره برگرده بهشون میگه اکیپ اینا هشت کارگر بودن و با خود پسره نه تا میشدن هشتاشون گفتن غذا رو اورد میخوریم ک انرژی داشته باشیم معلوم نیست چنبار دیگم این مادر جنده به خوردمون داده بله القصه همه این اتفاقای بعد فهمیدن پسر عمم تو پنج دیقه میفته و تصمیم میگیرن ادبش کنن اساااااسی پسره با غذا ها میاد و میشینن غذا رو میخورن و سیر سیر شکماشون پر میکنن بعد به پسره که اسمش مجتبی بوده میگن مجتبی چی ریختی تو غذا اونم میگه هیچی بازم میپرسن کسکش چی ریختی توغذا اونم جرات نداره جواب فهشارم بده حتی بازم میگه هیچی چنتا فهش ناموس بش میدن هی انکار میکنه تا فیلمو بش نشون میدن ک میخواد فرار کنه میگیرنش شلوارشو میکشن پایین دونه دونه کونش میزارن هشت نفر به نوبت اول از کون کردنش بعد یذره مونده بود که آبشون بیاد خالی میکردن تو دهنش بعدم میشاشیدن تو دهنش همگی دوبار اون کارو باهاش کردن پسر عمم میگفت که نمیتونست رو پاش بایسته هشت تا کیر کلفت کون ندیده پارش کرده بودن اونم نفری دوبار ینی شانزده دفه روش ارضا شدن اب ریختن دهنش و شاشیدن دهنشو شاشیدن روش خخخخ میگفت صاحب کارمون ک ولکنش نبود آخر کاری ی میل گردو با گریس چرب کرد انقد تو کونش عقب جلو کرد تا کلی خون ازش نرفت ولش نکرد برای آخرین تنبیهشم دوتا تخم مرغ ابپز داغ میزارن کونش و اخرش بعد چهل دیقه تخم مرغارو از کونش درمیارن لباساشو بهش میدن و پول اون چند وقت کارشم بهش میدن و با ی کون پاره اخراجش میکنن خخخخ حالا یکی کام میزاره خودت نباشی ن دوستان خودم نبودم از اینجا اعلام میکنم خواهشا فش ندید ی داستان سکسی خیلی جذاب ک بر اساس واقعیته اما خودم یچیزایی بهش اضافه میکنم تو راه دارم ک بیشتر رمانه تا داستان اولین داستانم بود ایناج اما در کل دست به قلمم خوبه اسم اون داستانه ک در اینده مینویسم براتون متفاوت تر از آنچه خوانده اید ه ک واقعا متفاوته اصلا فکرشم نمیکنیدکه چجوریه و چه اتفاقایی ک توش میفته واقعا عالی میشه اگه حمایت کنید میزارم اگ نکنید خودت ن ضرر میکنید انصافا و خداوکیلی خودتون از دستش میدید پس فش ندید ببخشید وقتتونو گرفتم دوستان حشری و عزیز نوشته

Date: March 3, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *