با سلام خدمت دوستان شهوانیم این داستانی که میخوام براتون بگم برمیگرده به یه سال قبل یعنی سال 94 کل داستان هم واقعیه و بدون دستکاری نوشتم اول بزارید از خودم بگم اسمم میلاده با قدی کشیده و 190و با وزنی معادل65کیلو و 22سالمه من یک مهندس هستم حالا بماند چه شغلی من از 16سالگی با دیدن یه فیلم گی به سکس گی عللاقه مند شدم کم کم با بالا رفتن سنم احساس نیاز میکردم و تو سایتها و فضاهای مجازی دنبال یه کیس مناسب واسه خودم میگشتم خیلیارو پیدا کردم ولی همشون فاعل بودن تا این که یه روز تو فضای مجازی داشتم میگشتم که عکس پروفایل یه نفر نظرمو جلب کرد رو عکس پروفایلش نوشته بود اگه مردی بیا پی وی تا بلاکت کنم منم افتاد رو دنده لجم گفتم به جهنم یه بلاکه دیگه رفتم پی وی بعد سلام و احوال پرسی گفتم پس چرا بلاک نمیکنی گفت از این طریق واسه خودم رفیقای خوب پیدا میکنم و از هر کی خوشم بیاد باهاش دوس میشم خلاصه از ما اصل خواست و دادیم و گفتم شمام اصل بده که گفت اسمش سعید و 17سالشه بمن گفت میشه عکستو ببینم منم عکسمو فرستادم و منم ازش خواستم عکسشو بفرسته که فرستاد ولی یه لحظه کپ کردم وایییییییییییی خدای من این که همشهریمه و همونی که من سالها تو کفش بودم بزارید از سعید براتون بگم قدش تقریبا 170وزنش50_60 و سنش هم که 17 این اقا سهید ما خیلی کون خوش تراشی داره و همه همشهریام دنبالشن خب بگذریم خلاصه من و اقا سعید با هم رابطه ساختیم و رابطمون طوری شد که هفته ای دو سه بار با هم میرفتیم استخر ببخشید که طولانی شد حالا بریم سر ماجرای سکسمون یک شب ساعت ده بود که دیدم یه اس ام اس اومد واسم سلام عزیزم خوبی خوابی یا بیدار البته با یه شماره ناشناس خلاصه بعد کلی پی ام هایی که فرستاد جواب ندادم چون به شماره ناشناس سخت جواب میدم نگو این اقا سعید ماس منم خبر ندارم گذشت و ساعت دوازده شب بود که دیدم تلگرام پی ام اومد که کجایی گفتم خونه گفت اهل مشروب هستی منم مثلا خودمو مومن نشون بدم گفتم نه گفت اگه میخوای بیا بخوریم و قلیونو بسازیم بابام اینا رفتن مسافرت واسه یک هفته تا اینو شنیدم انگار یکی با مشت زد تو سرم گفت پاشو که وقتشه خلاصه بعد کلی اصراری که کرد قبول کردم برم خونشون تا خونه ما بیست دقیقه راه بود رسیدم خونشون دیدم ساعت 1شبه خلاصه درو زدم و واکرد و گفت بیا بالا رفتم دیدم قلیونو بار گذاشته داره میکشه رفتم رو زمین کنارش نشستم و گفت بیا بکش تا من برم بیارم گرفتم کشیدم و رفت مشروبو اورد یه دونه شامپاین اصل که منم دیوونشم خلاصه ریخت پیک اولو و خوردیم منم تعریف نباشه جنبم بالاست و با یه دو پیک نمیگیره ولی بعد سه پیک خودمو زدم به مستی و دیدم که اونم مسته فرصتو مناسب دیدم دستشو گرفتم و بهش گفتم عشق منی اونم گفت منم دوستت دارم کشیدمش بغلم و سرشو گذاشتم رو سینم و نازش کردم برگشت بهم گفت میلاد من واسه فردا ۱۰۰هزار تومن پول لازم دا م منم از جیبم دراوردم بهش دادم و برگشت بعنوان تشکر منو بوسید واییییییییییی خدای من همونی که من تو کفشم منو بوسید منم به همین بهانه بوسش کردم و کم کم پایینتر اومدم و رسیدم لباش که دیدم داره نگام میکنه و بهم گفت تو چته گفتم سعید تو عشق منی من عاشقتم و فرصت ندادم بهشو لبامو گذاشتم رو لباش اونم مقاومتی نکرد کم کم دیدم اونم داره همراهیم میکنه که دیدم وفتشه پیرهنشو دراوردم و وایییییییییی چه سینه هایی داشت شروع کردم سینه هاشو خوردن که دیدم اونم حشرش زده بالا و داره پیرهن منو درمیاره بهم گفت پاشو وایستا فک کردم نمیخواد ولی دیدم شلوارمو باز کرد و کیرمو گرفت دستش کیر منم ۱۹ سانته و کلفت یه لحظه جا خورد و با یه صدای حشری گفت قربونش برم من تا اومدم بگم سعید برام بخورش دیدم کیرمو کرده دهنش وایییییی چه ساکی میزد مثل حرفه ایها منم قبل اومدن یدونه ترامادول بالا انداخته بودم چون میدونستم چخبره و حالا حالا ابم نمیومد بهش گفتم سعید میخوام کونتو بگام اولش گفت فقط لاپایی ولی بعد اصرار من گفت فقط یواش بکنیا منم گفتم به چشم و درازش کردم بهش گفتم وازلین یا روغن زیتون داری که گفت تو یخچال هست رفتم زیتونو اوردم و سعید و لختش کردم شروع کردم ماساژ دانش سعید اخ و اوخش خونه رو ورداشته بود خودمم کانل لخت شدم و یبار دیگه کیرمو کردم دهمش و تا ته رفت تو حلقش یچبعد درواردم اومدم پشتش که دراز کش بود رو زمین اول یه چند دقیقه لاپایی زدم بعد گفتم اماده ای گفت ففط یواش سر کیرمو گذاشتم دم سوراخش که دیدم نه بابا تنگ تر از ایناس و دیدم داره دردش میاد شروع کردم انگشت کردنش که جیغ زد یواااااااشاششششششش خلاصه بعد یه دقیقه رفتم پشتش ولی هر کاری کردم تا سر کیرم میرفت تو دادش بلند میشد دیددم نمیشه که دوتا شونشو گرفتمو و کیرمو گذاشتم دم سوراخشو و تا ته هل دادم تو یا خدا صداش تت مغزم صوت کشید و زود دستمو گرفتم دهنش بیچاره داشت تقلا میکرد از زیرم دربره ولی نمیتونست من حشری شدم و نفهمیدم چی میشه و تند تند شروع کردم تلنبه زدن بعد دو دقیقه دیدم صداش درنمیاد و فقط اه اه میکنه که فهمیدم داره حال میکنه یکم که کردمش برگشت پاهاشو انداخت رپشونم و کردم تو وایییییییسیس چه لذتی میداد خلاصه هر کاری میکردم ابم نمیومد تا اینکه خسته شدم و خوابیدم زمین گفتم ساک بزنی زود میاد تا سرشو نزدیک کیرم کرد گرفتم سرشو و کیرمو تا ته کردم دهنش که داشت خفه میشد حشری شده بودم و حالیم نبود یه لحظه برگشتم و سرش موند زیرم و تند تند دهنش تلنبه میزدم و اونم دست و پا میزد که دیدم ابم داره میاد گفت بریز دهنم منم یه فشار دادم و کیرم تا ته رفت تو حلقش و ابمو خالی کردم و کیرمو کشیدم بیرون که دیدم دهنش پر شده و داره میریزه بیرون بعد دهنشو تمیز کرد و بهم گفت مرسی منم ازش تشکر کردم گفت از ا ین به بعد هر روز با همیم منم هر روز طرفای عصر سوارش میکردم و میرفتیم و کارمونو انجام میدادیمو و میومدیم امیدوارم خوشتون اومده باشه نوشته میلاد گی
0 views
Date: August 23, 2018