فروشگاه لباس زیر زنانه داشتم رفتم انبار که جنس بیارم پرده فروشگاه را کنار زدم و به فروشندم که اونم آره و اینا گفتم اینها را خالی کن تو ویترین بعد اون طرف بیا کار باهات دارم فروشگاه کنارم گفت آقای اصلانی این خانوم یه مدلی میخواستند گفتم لباس زیره گفت آره گفتم خوب بگید به فروشنده براتون میارن گفت حالا میام اون طرف به خودتون میگم اومد اون طرف و گفتم بفرمایید چی میخواستین گفت از این شورت و سوتین بندی ها طوری که میخواستم که بدن توش پیدا باشه گفتم برای بزرگ ساله گفت آره برای خودمه منم کاغذ بهش دادم و گفتم سایزتون را بنویسید و یه کارت هم بهش دادم و گفتم این شماره خودمه اوایل اون هفته بار جدید میاد بهم زنگ بزنید تشکر کرد و دیدم به آخر هفته نکشیده بود زنگ زد و گفت آوردین برام گفتم خانوم عجله نکنید اویل اون هفته زنگ بزنید میارم گفت آقا من عجله دارم دارم میرم مسافرت حتما نیاز دارم گفتم واقعا اینقدر واجبه گفت خیلی بهش نیاز دارم گفتم شما عصر بیاین ببینم تو انبار هست یا نه وایساده بود دمه فروشگاه و بهم زنگ زد و گفت من دمه فروشگاه هستم میتونیم بریم انبار یه نگاه کردم بیرون و یه دستی تکون داد و خلاصه با ماشینش رفتیم تا دمه انبار بعد کلی گشتن مدل مورد علاقش را پیدا کرد و گفت یعنی اندازم هست گفتم خانوم دیگه لباس زیر که پرو نداره که بپوشید و بعد پس بدید بلاخره بدن میکروب داره و نمیشه به مشتری دیگه داد گفت اشکالی نداره من پولش را حساب میکنم گفتم آخه اینجا پرو نداریم که گفت اشکالی نداره همین جا عوضش میکنم منم دیدم داره همه ی لباس هاش را در میاره سرم پایین بود و یک دفعه گفت آقا قیمتش چنده گفتم ماشالله شما چقدر وسواس دارید برای یه لباس زیر دیدم شورت و سوتین خودش را در آورد و دیدم وای عجب چیزی کیرم شق کرد بد مصب یه دستی روی کیرم کشیدم و اومد جلو و توی فاصله نیم متری گفت آقا بدنم توش خوب وایساده گفت آخه این شورت ها یه بدی داره توی پریود نمیشه پوشیدش چون خانوم ها پوشک میگذارن و از این حرفها گفت نه اون موقع از این شورت گیاهی میپوشم همین طور که وایساده بود با همون وضع گفت از اون گیاهی هم مدل جدیدی دارین گفتم آره تو اون قفسه هست برید خودتون بیارین بد چیزی بود لامصب شهوت تموم جونم را گرفت رفتم کنارش دستم رو بردم به سمت شورتش و گفتم بدنش اذیتتون نکنه گفت اگه میشه برام بازش کنید گفتم باشه خانوم مشکلی نیست رفتم پوشتش و یکم بهش چسبیدم و آروم براش بند شورتش را باز کردم و در آوردم و براش گذاشتم روی قفسه و این بار از پشتش بهش بیشتر چسبیدم و دستم را انداختم دور شکمش و بغلش کردم و گفتم سوتین را هم براتون باز کنم گفت مرسی از لطفتون گفتم با کمال میل باز که کردم سوتینش را همون جا افتاد روی زمین با دستم در حالی که بهش چسبیده بودم و با کیر شقم که میمالید به کونش سینه هاش را می مالوندم براش و اون هم دست را آورد عقب و کیرم را سفت گرفت گفت می خای بهت حال بدم گفتم با کمال میل برگشت و نشست و زیپ شلوار را کشید پایین و کمربند را باز کرد و شلوارم را کشید پایین و کیرم را که دید گفت اه چرا موهاش را نزدی حالم بهم خورد نمیتونم برات ساک بزنم همون بکون توش منم شلوار و شورتم را انداختم کنار و از پشت دوباره مالیدم در کونش و سینه هاش را می مالوندم حال میکرد ستم را اوردم پایین و کوسش را براش یکم مالوندم و برعکسش کردم و کیرم را مالوندم دمه کوسش و بهم گفت حتما موهای سینت را هم نزدی مثل این پشمالوها گفتم نه اون جا را همیشه میزنم پیرهنم را هم در آوردم و کیرم را مالوندم و کردم توی کسش یک دفعه خم شد رو به جلو و کیرم از توی کسش در آومد گفتم پس چرا این جوری هستی گفت نمیتونم خیلی حشری هستم گفتم بپوش بریم خونه ما الان خانومم سر کار هست سریع پوشیدیم و بردمش خونه خودم و اون جا یه حالی بهش دادم که درس عبرتی بشه برای سایرین نوشته
0 views
Date: December 12, 2019
سلام خوبی
سلام
سلامنة