سلام ,واقعانميدونم چرا فكر ميكنين اين داستانهادروغن سكس همينه! يه روزخونه تنهابودم كانالهاروكه بالاپائين كردم ديدم اي بابامنم دلم ميخوادمخصوصاكاش جاي زنه بودم,يه دوست پسرازقبل براخودم جوركرده بودم.براش اسمس زدم سلام جوني بياكه تنهام دلمم خيلي ميخوادت.جواب دادباشه حتما.سريع پريدم حموم حسابي صافوصوف كردم .يه نيم ساعتي طول كشيد.بعدازحموم يه لباس يكدست مشكي كه تابالاي رون كوتاهه روكه واسه خانومم خريده بودم پوشيدم به نظرخودم كه گوشت خوبي شدم .لباس روكه پوشيدم بدنم حسابي ازهم وارفت,واقعن يكي روميخواستم نازموبكشه ونوازشم كنه.
توخواب و بيداري بودم كه دوستم زنگ زد. درو بازكردم اومد تو منو كه ديد گفت سلام عزيز ببخشيد ديرشد.گفتم مرسي اومدي .ميخواي يه دوش بگيري ؟گفت آره حتما.حموم كه رفت منم روكاناپه ولوشدم.يكربع بعدترتميزاومدحوله روانداخت رو دوشش نشست كنارم منم معطل نكردم درحين نگاه كردن به تلويزيون پاهاموانداختم رو پاهاش اونم كه عادتمو ميدونست شروع به نوازشم كرد. البته داشتيم راجع به مسائل مختلف حرف ميزديم كه پاهاموچسبوند به سينه اش و اينقدرنوازشم كردكه داشتم بيحال ميشدم. گفت عزيزم اگه دوست داري بخواب گفتم توكه ميدوني من چه مدلي ميخوابم .اينوكه گفتم منوبه شكم روزمين خوابونديه بالش گذاشت زيرباسنم كه يكم بالاتربياددستاشوچرب كردوشروع به ماليدن پاهام كرديه كم بعدبه آرومي شرتموكه البته توري ومال خانمم بودودرآورددامنمو كمي دادبالاتروحسابي ماساژم دادحدودده دقيقه اي همينطورادامه دادوهي قربون صدقه ام رفت منم كم كم داشتم بيهوش ميشدم ژل بيحسي هم كارخودشوكردبرگشتم يه نگاه بيحال بهش انداختم گفتم عزيزتوكه منو كشتي پس كي شروع ميكني ؟گفت راستش مال من زيادحال نداره .گفتم بده ببينم اين ديگه وظيفه ي منه يه ليس كه به كيرش زدم يكم سرحال اومديكدفعه يادعكسهاي زنم افتادم بلندشدم سي دي روروشن كردم تاچندتاازعكسهاي نيمه لخت زنمونشونش بدم بلكه سرحال بيادگفت ازنظرتومشكلي نداره.گفتم من كه مال توباشم خوب زنمم خودبخودمال توهم هست.كه ديدم بله بايكم ليس زدن حسابي سرحال اومدمن مشغول ساك زدن بودم كه گفت باباالآن آبم ميادگفتم خيلي ممنون ولي آبت واسه جاي ديگه هست يه خورده تف سركيرش باقي گذاشتموسوراخمم كه قبلش حسابي بيحس بودوژل زدمونشستم روكيرش يكم روبغلش بالاپائين رفتم كه ايندفعه منوبه شكم خوابونددامنموزدبالاوكونموروبالش گذاشتوآروم كردتو منم پاهاموحسابي براش بازكردم كه راحت باشه هرچنددفعه درمياوردودوباره فروميكرديه بارتوهمين حين يه بادي ازم خارج شدگفتم اينقدربادم نكن ,البته ته دلم خوشم ميومدكمي بعدمنوبه پشت برگردوندطوري كه رونام روسينش قرارميگرفت منم خيلي ازين حالت خوشم ميومدهردوتامون ناله ميكرديم گفتم عزيزم حالاقبول داري من زنتم؟گفت :آره خانومي .خيلي هم خانومي چه دقيقه اي به تلمبه زدن گذشت من ارضاشدم .گفتم عزيزم آبتوبريزتوش دلم ميخواد.
گفت چشم.درحاليكه لنگام روهوا وتو بغلش بود آبشو تو من خالي كرد. يه ده دقيقه اي تو بغلش خوابم برد منو گذاشت زمين رفت دوش گرفت . ازحموم كه اومد منم لباسموعوض كردم و بايه تاپ ودامن كوتاه نشستم روكاناپه .گفت ديگه بايدبرم گفتم ممنونم سكس خوبي بود فقط تورو خدا من هرهفته دلم ميخوادگفت اگه وقت كنم چشم. بعدخداحافظي كرد و رفت.منم موندم منتظرتاسكس بعدي.