سه تا دختر رو تو شمال کردم

0 views
0%

سلام
این خاطر که براتون می نویسم مربوط به عید سال 87 هستش . من جنوبیم اسمم مهرداد ه 32 سالم امده بودم تهران منزل پدرم برای عید دیدنی تمام خانواده جمع شده بودیم .دوروز که گذشت یکی از دوستام هم برای تفریح امد تهران با ماشین خودش . اسمش رضاست بهم زنگ زد منم تعارفش کردم خونه زمانی که امد خونه رضا پیشنهاد داد بریم شمال من براش شرط گذاشتم که مقصدی رو مشخص نکنه .همینطوری بزنیم جاده خلاصه به خونه گفتم که برای کاری داریم میریم شمال از قضا برادرم پیشنهاد ماشین خودشو داد دادشم دوتا ماشین داره ماشین خودشو پیشنهاد داد یه ماشین پرادو رنگ سفید ماشین رضا را گذاشتیم تو خونه و فرداش راافتادیم صبح ساعت 4 .

خلاصه سر از جایی دراوردیم بنام ولش دریاچه ولش تو شمال دریاچه زیبا .. غروب شده بود . تقریبا چند متری که ایستاده بودیم یه چادر هم به پا شده بود و یه ماشین کمری مشکی هم کنارش بود . به رضا گفتم بریم پیششون ببینم اینجا برای شب خطرناک نیست بمونیم که دیدم یه خانم زیبا از تو چادر با بلویز و شلوار بدون روسری بیرون امد . رفت طرف ماشین . من هم بطرفش رفتم سلامی کردمو گفتم من از جنوبم امدم برای تفریح و اینجا رو به خوبی بلد نیستم . می تونید راهنمایی کنید . اسمم هم مهرداده و دوستم رضا . اون با خوشرویی تحویل گرفت و خودشو مینا معرفی کرد و گفت نه اتفاقا جای اروم و خوبی اتفاقا منهم با دو تا از دوستانم امدم بهتره که شما هم بیان کنار ما چادور بزنید . گفتم مینا خانم ما چادر نداریم چونکه ما امده بودیم ویلا بگیریم یا اتاقی .همینطوری سر از اینجا در اوردیم و خلاصه گرفتار صحبت بودیم که دو تا از دوستاش هم صداش کردن و امدن بیرون .باورتون نمیشه چیزی که دیدم چشم منو رضا ثابت مونده بود هرکدومشون از یکی زیباتر گفتن مینا این اقابون کی هستن نمی خوای معرفی کنی . مینا گفت مهردا و رضا بچه های جنوب هستند امدن برای تفریح سر از اینجا دراوردن داشتن از من اطلاعات می گرفتن .

خلاصه کنم شب دعوتمون کردن تو چادور با هم با کمب تعاروف نه مزاحم میشیمو انطور درست نیست اخه مهمان ناخونده . رفتیم تو چادور چادور شش نفره بود .گرفتار صحبت بودیم شام حاضر شده دیدم کنارش یه شیشه ویسکی هم اوردن راستی اسم یک از دوستان مینا پریسا بود یکی دیگش نرگس. نرگس گفت اقایون که اهل ابکی هستند وسیگار من که اهل سیگار نبودم ویسکس رو قبول کردم . خلاصه گرفتار خوردن بودیم چند ساعتی طول کشید . من بد مست نیستم کاملا زمان خوردن هوشیارهستم بعدش هم همینطور . رضا گفت مهرداد چه کنیم بریم یا بمونیم گفتم رضا ببینم اونا چی میگن تو این حرفها بودیم که نرگس خودشو ولو کرد روی من با مستی گفت مهرداد تو که جنوبی هستی چرا سیا ه نیستی و خندیدن فکر می کرد هر چه جنوبی سیاه هستند . هیچ دیدم مینا رفت سراغ پریسا و از پریسا شروع کرد لب گرفتن . منو رضا مونده بودیم چکار کنیم . می ترسیدیم که کسی بیاد . به مینا که مشغول لیز بود گفتم اینجا درست نیست ممکنه کسی بیاد دردسر بشه گفت مشکلی نداره میریم ویلا کلیدشو اوردم . گفتم مگه ویلا اینجا دارید . گفت اره همین نزدیکیا ست ما امده بودیم کنار دریاچه حال کنیم خلاصه جمع کردیم رضا پشت ماشین اونا نشست من هم با ماشین خدمون نرگس هم امد پیش من تارسیدیم ویلا نرگس کیر منو ول نکرد مرتب دستش تو شلوار من بو اون م مست . کیرم داشت می ترکید . واقعا نرگس قشنگ بود قدش هم بلند . 28 سالش بود مهندسی صنایع خونده بود . خلاصه رفتیم تو ویلا زمانی که رفتیم تو خونه تازه شروع شد سی دی گذاشتن و شروع کردن به رقصیدن دیگه کاملا لخت شده بودن فقط با یه شرت بودن رضا هم داشت حال می کرد . دیدم مینا با پریسا رفتن تو اتاق خبری ازشون نشد . به نرگس گفتم نکنه حالشون بهم خورده رضابرو ببین چه خبره رضا رفت گفت بابا بیا اینجا ببین چه خبره . منو نرگی رفتیم به به دیدم هردشون لخت و دارن بصورت 69 به هم حال می دن داشتیم نگاه می کردم که دیدم نرگس زانو زد و دست گذاشت رو زیپ شلوار من وباز کرد و روی شرت شروع به لیسیدن کرد زمانی که رضا منو دید خندید بهش اشاره کردم گفتم بیا اینجا ایستادیم گیش هم و نرگسو متوجه رضا کردم خودش حرفه ای بود شروع کرد با کیر رضا هم بازی کردن چندقیه ای طول نکشیده بود که همه لخت بودیم ونرگس هم داشت برای من ساک می زد و هم ببرای رضا . نرگست مست مست بود گفتم نرگس باید چطور ی بهت حال بدم از عقب یا جلو گفت هر دو طرف ازادی . خلاصه برگردوندمش واز پشت کردم تو کسش و شروع به تلمبه زدن کردم و نرگس هم داشت برای رضا ساک می زد. همچنان مینا با پریسا گرفتار بودند . نبوت دادم به رضا و رضا شروع کرد به تلمبه زدن . ومن گرمو جا دادم تو دهن نرگس که برام ساک بزن خیلی حرفه ای ساک می زد رضا هم حشری شده بود و خرکی تلبه می زد . یه اشاره به رضا کردم و گفتم بیا سرخپوستی نرگسو بکنیم نرگس گفت این چه شکلی . نرگی رو رضا خوابید و رضا کیرشو تو کس نرگس جاداد منم با اب کس نرگس سواراخ کونشو خیس کردم و کیرمو گذاشتم سر سوراخ نرگس و شرع کردم فشار دادن اهی کشید خلاصه ته رفت تو و شروع کردیم هردو تلبه زدن و نرگس از حشری بودنش جیغ می زد . دیدم مینا و پریسا دست کشیدن و دارن مارو نگاه می کنن هردوشون امدن روسر نرگس و با پستوناش حال کردن خلاصه کیرم داشت می ترکید تو کون نرگس که رضا گفت من که داره ابم میاد دراورد دیدم پریسا رفت براش ساک زد اونم نامردی نکرد همشو ریخت تو دهن پریسا . منم داشت میومد که گفتم بریم کجا مینا هم امد کرد تو دهنش و گرفتار سا ک زدن بود که تمام اب کیرمو خور و نرپس هم بیحال افتاده روی زمین بعد از کمی استراحت دیدم نرگس گفت مینا چه حالی کردم شما هم تجربه کنیین . مینا هم امد شروع کرد به حال کردن با کیر من و پریسا هم رفت با کیر رضا حال کردن یه دست من هم به کون نرگس حال می داد خلاصه جاتون خالی تا صبح مرتب بین منو رضا عوض می شدند . و حال می کردیم 3روز انجا بودیم . و به همگی خیلی خوش گذشت . هنوز هم با هم رفیقیم پریسا و نرگس ازدواج کردن ولی هنوز ما همدیگرو می بینیم و و بهم حال می دیم .

Date: May 15, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *