سکسم با مرد رویاهام

0 views
0%

سلام من روشنکم الان 24 سالمه این داستانی که واستون می نویسم خاطره شیرینی بود که حالا به تلخی تبدیل شده خوب من سال 88 دانشجوی دامغان بودم همیشه از بچه گی ارزو داشتم مورد علاقه ام تک پسر باشه پولدار مهندس عمران اونجا تو خوابگاه بودیم 3 تا دوست بودیم روشنک و پری مریم پری دوست پسرای فاب داشتند و با 10 نفر دیگم رفیق می شدن ولی من تا اون موقع فقط یکیو دوست داشتم اونم رفت خارج دوست پسری نداشتم اونجوری در حد تلفنی چون خانواده مذهبی داشتم و خیلی پر استرس پر تنش ترم 1 پر احساس پر عشق شروع کردیم به اتو زدن و دوست شدن یکی لاشی بود یکی متاهل و ادمای مختلف 1 ماهی گذشت و من با یه پسره 69 رفیق شدم بچه تهران بود و اسمش شایان قیافش معمولی بود فقط مهندس عمران تازه داشتیم با هم صمیمی می شدیم که انتقالیش جور شد و رفت قزوین بهش وابسته شدم ولی نه زیاد اینم بگم در کنارش با کسای دیگم دوست می شدم جالب اینجا بود همه ام بچه های عمران بودن تا اینکه یه روز با پری داشتیم راه می رفتیم یه سی ئلو جلومون نگه داشت ما هم سوار شدیم من جلو پری عقب 2 نفر بودیم اونام 2 نفر با هم رفتیم شام بیرون جالب بود اسم اینم شایان بود شایان همه معیارامو داشت و64 بود همونی بود که می خواستم 1ماهی گذشت خیلی رابطمون خوب بود یه روز اومد دنبالم اخر خدافظی ازم لب گرفت منم فقط نگاش می کردم گفت پس تو چی منم بلد نبودم منم یکم لباشو خوردم طعم لباشو دست داشتم یه حسه عجیبی که تا به حال نداشتم برام اشنا بود انگار یه عمر می شناختمش از اون شب به بعد همش حرفای سکسی میزد می گفت بریم خونه منم محکم می گفتم نمیام 2 هفته رابطمون و تموم کردیم بعد دوباره برگشت گفت دوست دارم منم که عاشقش شده بودم یه روز اومد خوابگاه دنبالم قرار بود بریم خونه خواهرش حرف بزنیم گفت باهات کاری نمی کنم منم بعد 2 هفته دلم واسه دیدنش یه ذره شده بود اومد دنبالم وقتی سوار ماشین شدم خیلی خوشگل کرده بود به خودش عطر زده بود منم به خودم رسیده بودم رفتیم خونه خواهرش اونا مسافرت بودن رسیدیم خونه اول بوسم کرد ولبای همو مثله وحشیا می خوردیم گفت راحت باش روسری تو لباساتو در بیار اولش برام خیلی سخت بود و گفتم نه بعد در اوردم یه تاپ طوسی قرمز تنم بود با شلوار لی مو هامم فر بود تا کمرم بغلم کرد گذاشتمی رو اپن شروع کرد به لب گرفتن و سینه هامو مالوندن یهو بغلم کرد و برد تو اتاق خواب گفتم نه شایان من نیستم تو قول دادی گفت دیونه کاری نمی کنیم مگه دوسم نداری گفتم چرا گفت من تا اخرش باهاتم خره شروع کرد به خوردن لبام وای ی ی ی حسو حالم داشت عوض می شد دستاشو میکرد تو مو هام با اون دستش سینه هامو می مالوند لبامو می خورد و دو تایی خیس عرق بودیم بعد لباسامو در اورد فقط شرت و سوتین تنم بود گفتم تو نمی خوای لباساتو در بیاری گفت جون ن ن ن تو واسم در بیار چشاش سرخ شده بود حشرش زده بود بالا من تی شرت و شلوارشو در اوردم بعد محکم بغلم کرد لبای هم و می خوریم و خودشو بهم می مالوند نفس نفس می زدیم با تموم عشق لبای همو می خوردیم گردنمو خورد و سینه هامو می مالوند بعد سوتینمو باز کردو سینه هامو تو دهنش گذاشت چشای منم شهلا شده بود اوف ف داشتم دیونه میشدم حسی که تا به حال هیچ وقت نداشتم دستشو کرد تو شرتم گفت تو نمی خوای بگیریش دلش تو رو می خواد منم دستم کردم تو شرتش چقدر بزرگ بود اولین باری بود داشتم کیره واقعی می دیدم یهو مثله دیونه ها شرتمو تو پام پاره کرد شروع کرد به خوردن کسم و با چوچولش بازی می کرد و زبونشو تا ته می کرد تو ناله من و نفسام تندتر می شد اه ه ه ه ه ه ه شایان دوست دارم اونم بلند می گفت عاشقتم واییییییییی سکس اونم با همه عشقو وجودت می خوای تموم نشه نگاهشو با اون چشای سرخش بیشتر دیونم می کرد کسم خیس شده بود بعد شرتشو در اوردم کیرشو تو دستام گرفتمو تا اخرش خوردم اوف ف ف ف دستش تو مو هام بودو میگفت ارومتر باز تو دیونه شدی ی ی ی ی ی ی ی منم با عشق بهش نگاش می کردم بلند شدو کیرشو گذاشت لای پاهامو عقب جلم می کرد اه ه ه ه ه ه ه شایان ن ن ن اونم همش می گفت جون ن ن ن ن ن ن گفت عشقم می شه یکم از عقب باهم حال کنیم گفتم نمی دونم از لبام بوس کردو یکم کرم اورد سر کیرش مالوندو از عقب سرش کرد تو کونم اخ خ خ خ خ خ خ خ خ جیغم بلند شد خیلی درد داره نمی خوام خودمو کشیدم کنار گفت اولشه عشقم جا باز می کنه گفتم نه بسه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ولی دلم براش سوخت کیرش تو دستش بود دیر ارضا می شد گفتم باسه ه ه اروم کرد تو کونم اخ خ خ خ خ خ خ خ خ خیلی درد م اومد ولی به خاطرش حاظر بودم دردم بکشم تا اخر برد توش من جیغ می کشیدم بعد دردم کمتر شد اه ه ه ه با دو تا دستاش باسنمو گرفت و هی محکم عقب جلو می کرد گفت اخ خ خ روشنک ک ک ک داره ابم می اد بریزم توش گفتم گفت جون ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن عاشقتم ابش اومد و گرماشو تو وجودم حس می کردم تنو و بدنم وجودشو تو وجودم گرمای تنشو حس می کرد بعد اومد بغلم کرد تو بغلش خوابیدیم وقتی به خودمون اومدیم صبح شده بود دستشو کرد تو موهامو محکم لبامو خورد گفت نمی خوای عقشتو کفی کنی و بشوریش منم اول خجالت کشیدم که لختمو دیشب اون کارارو کردیم بعد رفتیم تو حموم توی وانو پر اب کردو با همم رفتیم زیر دوش لبامون تو هم من کیرشو تو دستام می مالوندمو اونم دست رو بدنم می کشید و با عشق همو نگاه می کردیم گفتم بوس س س س دیونتمممممم با صابون و همو کف مالی کردیم و به جون هم افتادیم مو های همو شستیم من با لیف تمومه بدنشو کشیدم گفت پس من چی تموم بدنمو با لیف ناز می کردو بوس بوسم کردو اون تو وان نشست و منم رو پاهاش کیرشو پشتم حس می کردم شق کرده بود یهو اروم کیرشو گذاشت تو کونم اخ خ خ خ بعد عقب جلو کردو ابشو ریخت توش زیر دوش همو شستیم و اومدیم بیرون بعد با حوله منو خشک کرد منم اونو بعد من موهاشو خشک کردم اونم مو های منو بعد یه تونیک از کشوی خواهرش برداشتمو پوشیدم گفتم شایان راستی خوابگام گفت بی خیالش اون با من بعد با هم فیلم دیدیم تو بغله هم زیر پتو بعد بعدظهر باهم رفتیم اومد دمه خوابگاه به مسئولمون حرف زدو نمی دونم چی گفت اونام راضی شدن از اون موقع چند بار باهم سکس کردیم بعدها وقتی واقعا فهمید عاشقشم خودشو گوه کرد رفتاراش عوض شد اذیتم می کرد همش گریه می کردم هر چی بهش زنگ می زدم جوابمو نمی داد اخرشم این رابطه انقد کمرنگ و کمرنگ شد و نابود منم چون عاشقش بودم بعد رفتنش هر چی رفتم دم خونشون و بیرون محلم نمی داد اخرین بار که رفتم عکسایی که بهش داده بودم بگیرم گریه کردمو و گفتم بهش تنهام نذار من نمی تونم بدون تو دیونه میشم گفت به من چه مشکله خودته بیا عکسات من کار دارم منم دیگه نتونستم درسمو بخونم پوستم داغون شد از استرس لاغر شدم اخرشم انصراف دادم و اومدم شهر خودمون کرج 1سالی حالم خیلی بد بود بعد شروع کردم به خوندنو معماری کرج قبول شدمو رفتم بعد 6 ماه زنگ زدو گفت کجایی گفتم نیستم انصراف دادم گفت چرا منم عصابم خورد شد و گفتم به خاطر تو ی عوضی لاشی الان ساله از اون قضیه میگذره من بی اعتمادم به همه ادما دارم درسمو می خونم بعدشم میخوام برای همیشه برم خارج نوشته

Date: July 2, 2024

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *