غروب بود و حوصلم سر رفته بود از صب داشتم درس میخوندم برای اینکه یه هوایی عوض کنم تصمیم گرفتم برم استخر به چنتا از رفیقام زنگ زدم همشون داشتن واسه امتحان میخوندن میخاستم بیخیال شم ولی اخرش این شد که تنها رفتم حدود 1 ساعت اول تایم استخرم واقعا به کسشر ترین وضع ممکن گذشت اگه تنها رفته باشین استخر میفهمین چی میگم تو استخرم یه مشت پیرمرد کیری چروکیده بودن و فقط دوتا پسر بچه معمولی هم بودن که من فقط نگاشون میکردم یا شنا میکردم و سونا میرفتم بعد شنا دوباره سونا یه چرخه کسشری شده بود خلاصه بعد 1 ساعت یهو یه اکیپ 3 نفره که بهشون میخورد 14 15 ساله باشن اومدن تو اب یکی شون هیکل معمولی ولی خیلی سفیدی داشت حسابی رفتم تو کفش و هرجا میرفت منم دنبالش میرفتم بعد چند دیقه رفت طبق بالا جای سرسره منم پشتش بودم اون بود و رفیقش رفیق سومی هم طبقه پایین تو استخر بود دیدم اینا همینجور وایسادن و سوار سرسره نمیشن گفتن میترسن و این حرفا منم واسه اینکه سر حرف باهاشون باز کنم گفتم من یبار میرم نگا کنین شمام بعد من بیاین القصه وقتی رسیدم پایین رفیق سومی که هیکل تپل و کون تقریبا گنده ای داشت ولی پوستش سیاه بود اومد جلو بی مقدمه گفت رفیقای کسکش من طبقه بالان منم گفتم اره پشت سر من بودن ولی وقتی اونجوری بی مقدمه گفت کسکشا با خودم گفتم این پسره پایس و میشه سر بحث باهاش باز کرد اون رفیق سفیده خجالتی بود و تا راضی میشد وقت میگرفت ولی این یکی به خیال خودم راحت راضی میشد یه حالی ببره شروع کردم به کسشر گفتن که قیافت اشناس کدوم مدرسه ای و ازش پرسیدم فلانی رو میشناسی گفت اره گفتم شمارشو داری البته من اون وسط دنبال شماره کیری اون فلانی نبودم و فقط واسه اینکه روم تو روش باز شه پرسیدم اونم شماره رو داد بعد ازم پرسید باهاش چیکار دارم گفتم کارای خوب به مسخره گفت میخای بهش کون بدی اونجا فهمیدم وقتشه بهش بگم گفتم جووون کون دادن دوست داری بعد صدامو ریز کردم و مهربون گفتم دوس داری بریم یجوری که بفهمه واقعا میخام باهاش سکس کنم خوووووب در اینجا بر خلاف بقیه داستانای تخمی تخیلی سایت که طرف بدون هیچ حرفی و راحت به طرف تو سونا یا دستشویی یا بیرون استخر کون میده جواب اقا پسر چیز دیگه ای بود برگشت بهم گفت برو کییییر تو کون بابات کون بچه کون خلاصه از وقت استخرم که حدودا 40 دیقه مونده بود همش صرف فوشکاری با این تخم جن شد و براستی بهم ثابت شد دهه هشتادیا مادر جنده ترین نسل تاریخ بشر خواهند شد و حتی اون اخرا بحثمون به فوش ناموس کشید و منم چون هیکلم از اون درشت تر بود گرفتم مث سگ ابش دادم تو استخر بعدش اومدم بیرون خلاصه خاستم بگم هر چی داستان تو شهوانیه یه مشت کسشره زاده مغز یه گروه مجققه و به هیچ عنوان باور نکنین که همیشه نتیجه عکس پیش بینی شماست نوشته جوان
0 views
Date: March 29, 2020