سلام من اسمم حسنه سنم 22 قدم حدود170 و وزنم حدود 80 داستانی ک میخوام براتون بنویسم مربوط میشه ب ی شب سکسی با دختر دایی ام اول اینکه خاله ام تنها زندگی میکنه طبقه بالای خونه دایی ام بعدشم دایی ام راننده وانت باره شبا میره بار میوه میاره برا میدون تره بار و دختر و زنش و خالم طبقه بالا تنهان من شبا میرفتم پیش خاله ام تا اینکه ی شب که رفتم خونه خاله ام حدودای ساعت ده شب دیدم نیست به همین دلیل رفتم طبقه پایین تا خاله ام بیاد دیدم دختر دایی ام تنهاست گفت مادرش رفته خونه داداشش ک زنش حاملست من منتظر نشستم تا خاله ام بیاد ساعت شد دوازده دیدم نیومد بعد دیدم دختر دایی ام خوابش میاد گفتم کلید بالا رو بده من میرم بالا منتظر میمونم رفتم بالا دیدم شد دوازده نیم مطمءن شدم خاله ام نمیاد چون وقتی میرفت خونه یکی از داییام دیگه اونجا می موند من افتادم یاده رابطه هایی ک با دختر دایی ام داشتم ولی همه ماله دوسه سال پیش بود اخرین بارم گفته بود ک ما بزرگ شدیم نذاشته بود ولی گفتم باز شانسم رو امتحان کنم ب بهونه شارژر گوشی رفتم پایین و گفتم میشه بخوابم اینجا گفت باشه منم تنهام میترسم وقتی خوابیدم نیم ساعت ک گذشت اروم اروم رفتم پتو رو دادم کنار دست کشیدم رو پاش دیدم هیچ تکونی نمیخوره دختر دایی ام قدش کوتاهه نسبتا هم چاقه ولی خوبه بدچیزی نیست و 18 سالشه منم ک دیدم دلشه اروم اروم ب بدبختی شلوارش رو دادم پایین دست کشیدم روی کسش دیدم خیسه فهمیدم خانومم حشری شده منم مثل فیلما رفتم کسش رو خوردم واقعا سفید و تپل بود تا زبون کشیدم روش دیدم چقدر مزه بدی میده بیخیال خوردن شدن زرمیزنن مزه جون میده امتحان نکنید رفتم اروم اروم پیرنش رودراوردم سینه هاش رو حسابی خوردم بعد توگوشش گفتم میخوریش اول جواب نداد بد گفتم میزارمش دهنت گفت ن حسن بدم میاد منم اسرار نکردم از پشت کیرم روگذاشتم لای پاش و لاپایی کردمش بعد گفتم بزارم تو کونت اول بشدت مخالفت کرد بعد که کیرمم رو کشیدم روی کسش نرم تر شد قبول کرد ولی دلم نمیومد کیرم رو از کسش جدا کنم تا تجربه نکنی نمیفهمی لیز و داغ یعنی دیوانه کنندس بعد دیدم ابم اومد همون بین پاش خالیش کردم بعد بلند شدم دستمال کاغذی رو پیدا کردم بین پاش رو تمیز کردم و میخواستم دور بعدی از کون بکنمش دیدم کیره بی حاله شروع کردم لب گرفتن واقعا لب گرفتنم لذت داره وقتی حشری هستی کلی لب گرفتیم و سینه اش روخوردم دیگه وقته افتتاح کونش بود کیرم رو یکم مالیدم روی کسش که مثل تنور داغ بود حسابی راست شد بعد ی تف زدم در سوراخش رو فشار دادم مگه تو میرفت خانم خودش روجمع میکرد نمیشد بکنی تو ولی حس خوبی داشت بعد کلی حرف و خر کردن خودش رو شل کرد منم اروم سر کیرمم رو کردم تو دیدم ی جیغ زدو کونش رو کشید عقب کیرم اومد بیرون گفت بخوای بکنی تو لباسام رومیپوشم خیلی درد داره من بیچاره هم دوباره کیر رو گذاشتم بین پاش و روی کسش عقب جلو میکردم یدفعه پاش رو چسبوند بهم ی ناله باحالی زد ابش زد بیرون منم تواون لاپای داغ و خیس چندتا عقبجلو کردم و ابم رو ریختم بعدش بهم گفت پاشو برو بالا بابام بیاد ببینه اینجایی ممکنه فکر بد کنه منم رفتم بالا بعد اونم چندبار خواستم بکنمش اما قبول نکرده حالا نمیدونم اینجا چطوری طرف رو از کون میکنن ک زود جا باز میکنه یعنی من فکر میکردم با این خاطرات دوستان اون شب قراره یدست از کس ی دست از کون بکنمش اما هیچی فقط لاپایی خخخخخ وقت همه خوش نوشته
0 views
Date: August 23, 2018