سکس بادخترخاله ساکت و خجالتی

0 views
0%

سلام این از داستان من امیدوارم خوشتون بیاد شایدم خوشتون نیاد ولی هیچوقت با فحش دادن از داستان انتقاد نمیشه چون توهین به خودتونه نه به من من یه دخترخاله دارو که همیشه ساکت و خجالتیه چون اصلن سلام نمیکنه با فامیلا بیشتر با چت کردن راحته تا اینکه بیاد رودررو حرف بزنه یکی از دخترخاله هام اتفاقی همینطوری بهم پی ام داد احوالپرسی کرد و یهو گفت هانیه رو دوس نداری من موندم چی بهش بگم گفتم حالت خوبه میدونی داری چی میگی هیچی بهش برخورد و گفت من برم شام رفتم سراغ هانیه بهش گفتم مائده بهم گفته تو دوسم داری راست میگه اونم گفت آره دوستت دارم چه سریع و مستقیم جواب داد بعد از دو ماه چت کردن قرار گذاشتیم همدیگرو ببینیم دیدم سرقرار برام غذا درست کردن ولی شک داشتم به خالم چی گفته بهش نگفته اینو برای کی درست کرده سر قرار بغل هم نشستیم اونم اصلن به خودش نرسیده با لباس و چادر معمولی اومده بود تا پیشش نشستم سرخ شده بود بهش گفتم کی فکرشو میکرد امروز بیاد و من تو رو پیش خودم ببینم وای کیرم دیگه داشت جر میداد شلوارو یعنی میخواستم تو نیمکت پارک بهش بگم دستت رو بذار تو کیرم اون روز حرفای معمولی زدیم و موقع خداحافظی گفتم مراقب خودت باش و یه بوس رو گونه کردم و اونم رفت تابستان اومد همزمان تو روستا مهمون مادر بزرگم بودیم گفتم حوصلم سررفته برم بیرون یه قدم بزنم به هانیه گفتم تو حوصلت سرنرفته نمیخوای بیای اونم اجازه گرفت و با من اومد خلاصه روستا که اونقدر شلوغ نیست خلوت و ساکت و آرومه دوس داشتم تو این فرصت ازش استفاده کنم سکس اجباری باهاش کنم یه کم اطراف رو نگاه کردم دیدم کسی نیست یه دست رو گذاشتم تو کونش و میمالیدم بهم گفت داری چیکار میکنی گفتم من عاشقتم یه لب ازش گرفتم همینطوری موقع لب گرفتن نمیذاشتم حرف بزنه دوتا دستم تو کونش بود هی میمالیدم بعد اومدم با دست چپ کونش رو نگه داشتم با دست راست دکمه های شلوارشو رو باز کردم و دستمو گذاشتم تو کسش ولی کسش مو داشتن با دست چپ گردنش رو گرفتن بودم که محکم ازش لب بگیرم با دست راست فقط کسشو میمالیدم نمیذاشتم اصن نفس بکشه خیلی حال داد زود آبش اومد من انرژی تموم شد از دستم در رفت تنهایی برگشت خونه جرأت نداشت بگه چه اتفاقی افتاده گفت من زودتر برگشتم از من پرسیدن گفت الان برمیگرده ولی بعد از اون اتفاق دیگه نه جواب اس منو میده حتی تو جمع فامیلی دیگه نگاه به من نمیندازه چون بهم گفت بعد از اینکه همه فهمیدن که ما با همیم میتونیم با همدیگه رابطه داشته باشیم منظورش اینه که محکم کاریش رو من باید انجام بدن تا بتونم لمسش کنم پایان نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *