سکس با خواهرزن در دبی

0 views
0%

من دو تا خواهر زن دارم یکی بزرگتر از زنم و یکی کوچکتر بزرگه اسمش مهنازه و کوچیکه سارا مهناز رو بیشتر دوست دارم و خیلی هم سکس تره و هر دو تاشون شوهر دارن طی برنامه هایی که ریخته بودیم برای سفر با خانواده خواهر زن بزرگم دبی رو انتخاب کرده بودیم ضمنا خانواده زنم خیلی مقید به حجاب هستند و توی شهرشون حتما چادر می پوشن ولی وقتی میریم سفر و مادرشون باهاشون نیست اغلب با مانتو میگردن و توی خونه و یا هر جایی که اجاره می کنیم آزاد میگردن ولی با ز هم حجابشون رو تا حدود زیادی رعایت میکنن من کلا تو کف خواهر زن اولی بودم و توی سفر دبی هم خیلی سعی میکردم دیدش بزنم و البته باجناغم هم همین حس رو نسبت به زنم داشت و کاملا تابلو بود توی سفر به هر بهانه ایی بهش برخورد میکردم و حسابی حال میکردم بچه های ما کلاس 2 و 5 ابتدایی بودن و ما یه دخر کوچولو داریم و بخاطر حفظ یه سری کس شعرایی مجبور بودیم استخر هتل نریم ولی بعد از دو روز طاقت نیاوردیم و قرار شد من با خواهر زنم و زنم با باحناقم جداکونه بریم استخر هتل تا بچه ما به در هر مرتبه با مامان یا باباش باشه چون با کس دیگه ایی واینمیسته خلاصه توی استخر هم خانوم لباس شنای اسلامی پوشیده بود و متاسفانه چیزی نسیب ما نمیشد البته یه کم یخامون آب شده بود و هر از گاهی به صورت کاملا عمدی به هم میخوردیم تا این که روز موعود فرار سید و قرار شد با همین حالت هر کدوم توی دو روز متفاوت بریم پارک آبی رفتیم پارک من و مهناز توی پارک به هر بهانه ایی دستمو به بازوهاش میچسبوندم و چون میدونستم کسی هم در نزدیکیمون نیست زنم و با جناقم فقط با یه شرت مایو پسبون اومدم توی پارک توی اغلب بازیهای دونفره مهال بود بهش نخورم و دستم رو نگیره تا اینکه توی یکی از صفها که بودیم اون جلو من بود و یک دفعه یه هول به عقب دادن و اون خیلیی ملایم با باسنش خوررد به کیرم و من هم بی جنبه سریع کیرم بلند شد با ردم که هول داده شد قشنگ کیرم رفت لای کون نرمش ولی با این تفاوت که دیگه مهناز جلو نرفت و همونجا واستاد من هم داشتم شاخ در میاوردم ولی خیلی حال کردم چند دقیقه توی صف بودیم و بعد هم رفتیم بازی بعدی توی صف بعدی مهناز دیگه از همون اول چسبوند به کیرم و خودش رو ول کرده بود توی بغلم من هم توی سف دوم سوم دیگه روم باز شده بود و اونو بغل کرده بودم و هر از گاهی دستم رو میگذاشتم رو کسش طرفهای 2 بعد از ظهر بود که دیگه هیچکدوممون طاقت نداشتیم و رفیم لباس پوشیدیم و زدیم بیرون توی تاکسی کلا توی بغل هم بودیم و هیچکدوممون حرف نمیزدییم و فقز همدیگه رو میمالیدیم وقتی رسیدیم هتل مهناز گفت بیا تا بریم توی باشگاه هتل کار دارم رفتیم توی باشگاه دیدیم کسی نیست ولی مهناز یه راست رفت توی دستشویی کنار باشگاه و من هم دوزاریم افتاد و سرع رفتم پیشش و اونجا بود که مهناز رو لخت دیدم و کوس خوشکلش رو تا میتونستم کردم وقتی اومدیم از دستشویی بیرو یه خانم خوشکلی توی باشگاه بود که تا ما رو باه دید که داری از دستشویی میاییم و اوضاع ظاهریمون هم بهم ریخته بود سریع فهمید چه خبر بوده و خنده های شیطانی می کرد فردای اونروز زنم با باناغم رفتن پارک و ما هم با یه سری دز و کلک خواهرزاده های خانومم رو گذاشتیم پیش دخر کوچیک من و رفتیم ایتاق اونا و تا میتونستیم کردیم وقتی زنم اومد کاملا مشخص بود که داستان ما براشون پیش اومده و با مهناز قرار گذاشتیم که سری بعد سکس چهارنفره داشته باشیم که قرار شد نقشه رو بکشه اگه از داستانم خوشتون نیومد به کیرم نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *