سکس با خواهر دوست داشتنی ام

0 views
0%

سلام اسم من اشکانه 17 سالمه اهل تهرانم خوشکل و دختر پسند . خانواده ما 4 نفره . منو بابام و مامانمو خواهر نازم . خواهرم 25 سالشه لیسانس مامایی رو میخواد بگیره خودمم دارم واسه کنکور میخونم . بزار برم سر اصل مطلب از 15 سالگی که یاد گرفتم سکس چیه و با توجه به چیزیایی که تو فیلمهای سکسی میدیم خیلی نظرم به دخترا و حتی بعضی از پسرای خوشکل عوض شد
توی سوم راهنمایی چندتا از این پسرای مامانی و نازو خوسکل!!!! که هر کی میدیدشون کپ میکردو کردم یعنی کلا ادم کننده ای شدم

اما یه روز تو اتاقم نشسته بودم داشتم درسمو میخوندم که خواهرم اومد تو اوتاقمو خیلی عصبانی منو گرفت پول بهم داد گفت سریع برو تا سر کوچه یه بسته نوار بهداشتی بخر . منم بلند زدم زیر خنده گفتم نکنه فشار وارده از پریودت خیلی زیاده که اینطوری گفتی و خندیدم اونم خندش گرفت گفت به تو چه گوزو بلندشو بینم کار دارم دیرمه باید برم کلاس دارم …. گوشاد!

اشکان: شبنم ؟
شبنم: ها چته ؟
اشکان: ببین طبق قانون دوم نیوتون که f=ma جرم تو 65 کیلو گرم ضرب دررررررر 10 که میشه 650 نیوتون در شتاب اومدنت تو اتاق که که فکر کنم حدودا ااااا؟ 2 متر بر ثانیه بوده میشه ؟؟؟؟؟
شبنم: عه عه ااااااای خداااااااا !
اشکان: شبنم 2ضرب در 650 میشه چند ؟؟؟ هان ؟
شبنم: …
اشکان : اها 1300 نیوتون … فهمیدم . هاهاها نمیدونم چه جور دووم اوردی 1300 نیوتون فشار بهت اومده ؟؟؟؟ هی ها هااهاهاها!
شبنم:پدر سگ…..

منم فرار کردم بیرون اونم تافت مو رو برداشت و برام پرت کرد قشنگ خورد تو کونم دنبالم دوید منم با سرعت از خونه زدم بیرون رفتم مغازه نوار بهداشتی بالدار کوچیک واسش خریدم اومدم خونه خیلی اروم رفتم دم اتاقش درو بسته بود منم گفتم بهترین موقه هست کمی بترسونمش سریع درو باز کردم پریدم تو و با صدای بلند گفتم یااااااااااااااووو !
متعصفانه تو اتاق نبود و خیت شدم !
رفتم از مامانم پرسیدم پس شبنم کو ؟
گفت: رفته کلاس
کمی به تفکر تخمی خودم فکر کردم تو دلم گفتم اینقد جلق نزدی مغزت ریده !
رفتم درسمو خوندم تا شب
از اوتاق اومدم بیرون از بس عربی خوندم با بابام عربی حرف میزدم
راستی یادم اومد نوار بهداشتیو بدم خواهرم !
کمی فکر کردم گفتم اهاااا فهمیدم . سریع رفتم یه پلاستیک زباله آووردم و نوار بهداشتیو گذاشتم توشو گرفتم پشتم رفتم دم اتاق خواهرم خیلی با احترام در زدم گفتم اجازه هست ؟
شبنم:بیا تو
اشکان:بابت ظهر معضرت میخوام یه هدیه هم واست خریدم تا از دلت در بیارم
رفتم جلو و یه بوس از گونه هاش کردم گفتم ببخشی دخترم . اینم هدیه شما پلاستیک زباله رو دادم بهش و فرار کردم . رفتم تو اتاقم درو قفل کردم اونم اومد در اتاق و فحش میداد .
چند روز از ماجرا گذشت که بابام با مامان رفتن ترکیه پیش داداش بابام عمو حسام . کاری نداریم
منو خواهرم تنها شدیم .
رفتارمو عمدا دیگه از اون روز تغییر دادم . رفتم بیرون واسش یه گردنبند خوشکل که به شکل یه مار بود واسش خریدم ولی 78 هزار رفتم تو خرج
رفتم خونه شب ساعتای 9:48:39 ثانیه بود!
رفتم تو سلام کردم جوابمو نداد
رفتم کنارش رو کاناپه نشستم گفتم
اشکان:شبنممممممم جونم؟
….
اشکان: شبنم ؟ میدونستی اگه یه روز تو رو نبینم دق میکنم !
اشکان: خیلی … خیلی دوستت دارم
هدیه رو بهش دادم اونم بازش کرد به گردنش انداختم . کمی عجیب نیگام میکرد

شبنم: هم چه نقشه ای داری ؟ ها؟
اشکان: میای بریم تو حباط میخوام ماه رو با هم نیگا کنیم
شبنم : جان ؟ درست شنیدم ؟ تووووو!
اشکان:بیا .
تو حیات بقل دستش واسادم گفتم
اشکان:شبنم؟
شبنم: جونم
اشکان: میخوام بقلت کنم
شبنم:چرا
اشکان: نمیدونم خیلی دلم میخواد
شبنم: داداش بیا تو بقلم ….. عزیزم درست مثل بچهگیهات همیشه بقلم بودی
توی بقلش یه حس خیلی خوب بهم دست داد داستامو محکم دور کمش حلقه کردم اونو به خودم فشار دادم و گفتم شبنم من دوستت دارم
اون هیچی نگفت
سرمو عقب اورردم تو چشاش نگا کردم
کمی ترس داشتم اما جرات به خودم دادم
گفتم میشه یه چیزی ازت بخوام … کمی چشاش گرد شد ! هیچی نگفت
گفتم خیلی وقته تو وجودم دوس دارم یه بار… یه بارر .. بریم پارک با هم
گفت حرفتو عوض نکن همونو که میخواستی بگو . نمیتونستم تو چشاش نگا کنم
کمی سکوت کردم گفتم . میشه یه بار … لباتو ببوسم
نگاش کردم دیدم کمی لبخند زد گفت ..ااااا چرا دوس این کارو بکنی؟
گفتم نمیدونم . دست خودم نیست
اونم گفت اشکان
اشکان:جونم
شبنم:باشه منم دوس دارم یه بار امتحان کنم … بیا
منم کمی نگا لباش کردم فکر کردم گفتم یعنی من دارم لباشو بعد این همه میبوسم چشامو بستم و لبامو جلوتر میبردم قلبم خیلی سریع میزد
یه لحظه نفسم قطع شد و یه چیز خیلی نرم رو لبام حس کردم سعی کردم کامل حسش کنم نمیتونم توصیف کنم شما خودتون باید امتحان کنید
فقط لبامون رو هم بود داشتیم کم کم شرو میکردیم لب همو خوردن
1 دقیه یا 2 دقیقه بود لبمون رو هم بود لباموو از هم جدا کردیم و به چشای هم نگا کردیم . شبنم گفت . اشکان ……. تو زندگیمی!
کاش میشد مال خودم بودی . چقدر زندگی مسخره اس . پس بیا ما هم اونو مسخره کنیم . با هم رفتیم تو رو تخت اتاق خودم نشستیم و من رفتم تو بقلش نشستم و دوباره از هم لب گرفتیم . اون گردن منو میخورد بعدش من اصلا حسی که به ادم دست میده قابل مقایسه با حس فیلمهای سکسی نیست که ادم خودشو ارضا میکنه ادامه دادیم تا اون تی شرتمو اروم کمی بالا زد کمرمو لمس میکرد منو به خودش فشار میداد گفت میخام ببینمت میزاری . منم چیزی نگفتم و چشامو بستم و اونم تیشرتمو در اورد به پشت خوابید منو کشوند رو خودش بدنمو لمش میکر و میمالید .
با دستاش شلوار و شرتمو با هم کشید پایین چون روش بودم نمیتونس ببینه به کمرمو باسنم دست میزد … انگوشتشو وسط کونم میکشید رو سوراخمو انگوست میکرد منم گفتم شبنم تا حالا دختری رو لخت ندیدم . خواهش میکنم تو هم لخت شو
گفت . درشون بیار منم اروم تیشرت خوشگلشو دادم بالا وای شکمش ادمو دیوونه میکرد یهو تو دلم ریخت ادامه دادم کامل دادمش بالا من از سینه چیزی زیادی نمیدونستم اما واقا تحریک کننده بودن تا سینهاشو دیدم تو دلم دوباره خالی شد نفسم به شمارش افتاده بود درش اوردم نوک سینه راستشو یه بوس کردم
به دندونام کمی گازشون میگرفتم
اومدم شکمشو که خیلی سکسی بود میبوسیدم و میلیسیدم
دست بردم شلوارشو در بیارم دستمو گرفت گفت اشکان….
اشکان:جونم
شبنم:میترسم
منم گفتم سعی کن اولین رابطه ای کا داری بیشترین لذتو ببری دستمو ول کرد شلوار و شرط بندیشو با هم اوردم پایین اما چشامو بستم داشتم فکر میکردم تجسم میکرد که اونجاش چه شکلیه

اصلا به ایرونی نمیخورد بدنش برنزه بود سکسی قوس بدنش تو دل ادمو میبرد
با صداش به خودم اومدم گفت چی کار میکنی ؟
چشامو اروم باز کردم یهو شق درد گرفتم تو دلم بد جور خالی شد انگار که سوار کشتی صبا تو شهربازی شدی یه کس ناااااز و خوشکل که مثل یه خط بود صاف صاف بدون مو مثل خودم . منم اصلا نمیدونستم چه کنم خود به خود دهنمو روش گذاشتم و میبوسیدمش . لیس میزدم اصلا ادم دش نمیومد ولش کنه با انگوستم بازش کردم توشو ببینم وااااای مثل یه اثر هنری میموند . دیگه از زندگیم سیر شده بودم منو کشوند رو خودش و محکم بقلم کرد .
پیش گوشم گفت ما کار اشتباهی داریم میکنیم؟
منم کمی فکر کردم تنها چیزی که گفتم این بود از نظر طرز فکر . اندیشه ای که به جامعه ما حاکمه اره اما جامعه در حال حاظر به ما ربطی نداره این خودمونیم که تفکرمونو میسازیم پس بیا بهترین تفکر رو داشته باشیم
هیچی نگفت
منو خوابوند و اومد رو من کسشو جلو دهنم گذاشت و به سراغ دودولم رفت گفت داداش چقدر کوچیکه . اخه اونجام فقط 11 سانته . اما دورشو کامل لیسید من اصلا هنوز موهای زائد در نیاوردم
بعدش گفتمواسم ساک بزن گفت بلد نیستم اما میخورم انو سور داد تو دهنش راسم میگفت نمیدونست گفتم شبنم ؟
گفت جونم
گفتم شبنم من کون میخوام!
گفت میخوای پارم کنی؟
گفتم با اون دودول مگه میشه پاره بشی
گفت باشه
خوابید منم رفتم رو پشتش
خیلی سکسی بود
درست مثل کون لیدی گاگا ! گرد نااااز و آی حشری کننده
از سوراخ کونش لب میگرفتم
خیلی حار میده
لیسش زدم و بوسیدمش
دودولمو گذاشتم رو سوراخشو کمی تف زدم خیلی سر شده بود اروم فشار دادم
کیرم باریک بود با کمی زور سری سرش سور خورد تو
شبنم گفت آیییییییییییی
منم ادامه دادم کم کم سرش میدادم تو تا همش رفت اروم بیرون کشیدم و دوباره تو دادم
خودمو خوابوندم روش سینه خودم دقیقا به پشتش چسبیده بود و داشتم توش تلبه میزدم میخواست ابم بیاد کمی نگه میداشتم بعد دوباره تلمبه
شبنم گفت :اشکان یه لحظه بکشش بیرون منم کشیدم بیرون گفت حالا بزار در سوراخ کونم و یه لحظه بکن تو تف زدم و گزاشتم در سوراخ و کمرشو گرفتم با دستاش کونشو باز کرد با سرعت کردم تو . کیرم سور خورد تو . جیغ خیلی سکسی زد
گفتم: خیلی حال میده دوباره میخوام .
شبنم: من دارم به داداشم کون میدم . اشکان دوباره اونجوری کن
من در اورد و تف زیادی زدم در سوراخش گذاشتم و یهو کردم توش داغ بود.
حال میداد خیلی تنگ بود کونش
داشتم تلمبه میزدم نزدیکای اومدن ابم بود هیچی نگفتم خوابیدم روش تلمبه میزدم
تو کونش سورش میدادم و میواوردم بیدون همیتطور عقب جولو که ابم اومد همشو تو ته سولاخش خالی کردم همونتور روش خوابیدم داشت تموم زندگیم از جلو چشمام میگذشت . فکر میکردم این سوراخی که الان کیرم توشه مال شبنمه .
خواهر سکسی خودم باور نمیکردم یه روز بتونم باهاش سکس کنم
گفتم : شبنم جونم دلم نبخواد کیرمو در بیارم اونم گفت عزیزم بزار همون تو باشه خیلی حس خوبیه . دوس دارم . کیرتو تو کونمو قلقلک میده خوشم میاد.

Date: May 2, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *