داستانی که میخوام واستون بگم ماله همین چند وقت پیشه که بهترین سکسم بود نمیخوام زیاد لفتش بدمو سرتونو درد بیارم اول از خودم میگم بعد از شاهزاده خانوم قصمون من قدم 176 خوش هیکل بخاطر 6سال شنا کار کردن تعریف از خود نباشه تیپم خوبه و قیافم جذاب البته دخترا میگن لیلا یه دختر قد 165 با استیل بدنی توووپ که همه پسرای محلمون دنبال این بودن کون این جیگر بزارن پوستشم برنزه ی شوکولاتی با یه کون خوش فرم خوش خوراک رابطه من با لیلا از جایی شروع شد که من 13 سالم بود و اون 11 همیشه اسکیت پاش بود و کس چرخ میزد ولی از همون بچگیش از این دخترای کونی بود که با همه لاس میزد و گرم میگرفت مثلا خواستم ادمش کنم باهاش دوس شدم ولی خبر نداشتم خودم از همه بدترم رابطه من با لیلا 4 سال بود که 2 سال اول فقط بازی میکردیمو ملا کسخل بودیم ولی از سال سوم رابطون دیگه هردومون کامل معنی سکسو فهمیده بودیم ولی تو روی همدیگه از این حرفا نمیزدیم کم کم رومون به هم باز شد و با اس به هم حرفای سکسی میزدیم که چند بارم سکس تل داشتیم که هم اب من اومد هم لیلا جونم ولی وقتی با هم قرار میزاشتیم که همو ببینیم اصلا از این جور حرفا خبری نبود تا اون موقع تنها کاری که با هم کرده بودیم بوس بود و بغل کردن کم کم رومون به هم باز شد و دیگه تو کوچه خیابون لب میگرفتیم البته تو کوچه دمیرچی چون تو کل تهران جا از اینجا خلوت تر پیدا نمیشه یادمه یه روز داشت بارون شدید میومد که من سردم شد به لیلا گفتم منو سفت بغل کرد و بوسید تو دلم گفتم این جنده خانومو باید یه حالی بهش بدم اونروز زیر بارون اینقدر از همدیگه لب گرفتیم که لیلا یه لرزی تو تنش افتاد و از جاش بلند شد سریع گفت بریم خونه من نفهمیدم چی شد که دیدم شبش لیلا دوباه کونش میخاره اس سکسی میده بعد از یه سکس اس ام اسی مشتی ازش پرسیدک امروز چی شد که سریع رفتی گفت ابم اومد شبش یه جق مشتی به یاد لیلا خانوم گل زدمو گفتم دیگه باید بکنمش بعد رفته بودم تو نخ کونش از اون روز به بعد سعی میکردم سر قرار یا پشت اس حرفای سکسی بزنم تا رومون به هم باز شه یه 2ماهی گذشت تا یه روز که خونمون تا شبش خالی بود مثه همیشه زنگ زدم به لیلا و با هم صحبت کردیم که اونم گفت مامانش رفته کلاس فلسفه و تا شب نمیاد داداش بزرگترش بهادر سربازی بود وباباشم که معتاد بود و تا نصفه شبا خونه نمیومد دیدم دوباره بحث سکس وسط کشیده شد که ازم پرشید تو سکس کجاش بیشتر به تو حال میده منم گفتم کس خوردن که گفت وااااای خوش به حال زن ایندت منم پررو شدم گفتم زن اینده من تویی یه ذره خجالت کشید که من بهش گفتم لیلا تو که تنهایی منم که تنهام خب بیا خونمو تا شب با هم باشیمو قلیون بکشیمو پاسورو اولش گفت نه و بهونه اورد که گفت مگه من جنده ام برم خونه پسر و که منم اعصابم خورد شد گوشیو فط کردم 2 دیقه نشد زنگ زد عذر خواهی کرد منم دوباره بهش گفتم بیا که یهو گفت باشه من نیم ساعت دیگه اونجام ساعت 12 بود قرار بود که تا نیم ساعت بعد خونمون باشه تو دلم گفتم این دفه بیاد نکنمش شاید دیگه نتونمو یکی دیگه کردش اون وقت من کونم میسوزه سریع رفتم حموم یه حالی به بدنم دادم تا اومدم بیرون دیدم 2تا میسکال انداخته زنگ زدم گفت نمیتونم بیام منم گفتم پس کیرم تو کس ننتو قط کردم هی زنگ میزد جواب نمیدادم که دیدم اس داد اسو خوندم دیدم نوشته بیشعور دم خونتونم بی جنبه انگار اب سرد روم خالی کرده باشن ریدم به خودم رفتم دم در دیدم لیلا با یه تیپ جیگر منتظر منه صداش کردم داشت میومد سمتم عجب کسی شده بود بیناموس با اون مانتو شلوار جذبش اومد سلام کردیمو گفت رام نمیدی بیام تو منم تو کونم عروسی شد گفتم بفرمایید تو عزیزم یذره عشوه خرکی اومد اومد تو خونه یه راست رفت سمت یکی از اتاقا شالشو دراورد گفت میخوام راحت باشم اومد تو حال نشست رو مبل تلوزیون روشن کرد داشت میدید منم رفتم یه شربت درست کردم اومدم دادم خورد نشستیم بغل هم تلوزیون نگاه میکردیم یه ساعت گذشت لیلا بلند شد چراغارو خاموش کرد گفت خوابم گرفته اومد رو مبل سرشو گذاشت رو پام خوابید منم داشتم با موهاش ور میرفتم که یهو بلند شد رفت سمت اتاق من رو تخت من دراز کشید منم اومد رو تخت کنارم که مال دادشمه دراز کشیدم که بلند شد گفت برو اونور میشخوتم پیش تو بخوابم منم از خدا خواسته یذره اومدم ایورتر اونم اومد صاف خوابید تو بقلم کیرم سیخ شده بود زیر پتو بودیم که لیلا گفت گرممه یه لباس بده بپشوشم منم یه لباس استین حلقه ای خوشگل دادم بهش که دیدم مانتوشو دراورد زیرش فقط یه سوتین لیمویی که چشم قفل شد رو سینه های سایز 75اش یهو گفت سینا چته منم گفتم هیچی ولی تو دلم گفتم باید اینو بکنمش دوباره اومدیم بغل هم خوابیدیم که بحثمون به سکس کشیده شد و اونم که سگ حشری تا به خودم اومدم دیدم لبامو داره میخوره منم که دیدم اب از سرمون گذشته همراهیش کردم یه نیم ساعتی داشتیم لب میگررفتیم که بلند شد رفت تو اشپزخونه یه لیوان اب یخ خورد یذره حشرش بخوابه میخواست بره که چسبوندمش به در اتاق دوباره لب گرفتم ازش اونم دوباره حالش بد شد و همراهی کرد یهو از زیر زانوش بلندش کردمو انداختمش رو تخت شرو کردم گردنشو لیس زدن که داد زد سینا نکن دادرم حشری میشم نمیتونم خودمو جم کنم منم که خودم حالم کیری بود بهش گوش ندادمو ادامه دادم که دیگه داشت رام میشد گردنشو لیس زدم داشتم میرفتیم پایین به سمت سینش دیدم خودشو سفت کرد گفتم چته گفت عاشقتم ولی تو رو خدا به کسی نگو منم گفتم باشه و ادامه دادم لباسمو که بهش داده بودم از تنش دراوردم دیدم جووووووون چه بدن برنزه و خوشگلی داره طاقت نیاورم از زیر گردنش شرو کردم تا رسیدم به سوتینش سینه هاشو با دستام گرفتم یه ذره فشار دادم بین 2تا سینشو از پایین چاکش تا بالاش لیس زدم که یه اخی گفت نزدیک بود ابم بیاد سوتینشو دراوردم دیدم 2تا سینه سفتو اناری خوشگل جلومه سرشو کردم تو دهنم شرو کردم میک زدن دیگه صدای اه و اوهش کل خونرو ورداشته بود 2تا سینشو خوردم رفتم سراغ نافش دورشو لیس زدم اروم رفتم سمت شلوار تنگش اینقدر حشری شده بود که نمیتونست از جاش تکون بخوره شلوارشو دراوردم رون پاشو لیس زدم یه شورت خوشگل ابی پوشیده بود دماغمو گذاشتم روش و بو کشیدم دیدم خودش شورتشو کشید پایین تا کسشو دیدم پشمام ریخت دختر 15 ساله اینقدر کسش خوشگلو تمیز باشه سرمو گذاشت جلوی کسش فهمیدم باید بخورمش یه ذره ابش اومده بود که وقتی کسشو لیس زدم مزش شور بود ولی بعدش خیلی خوش مزه شد اینقدر خوردم کسشو تا بلند شد پرتم کرد روی اون یکی تخته شلوارو شورتمو همزمان کشید پایین کیرمو گذاشت تو دهنش از گرمای دهنش داشتم اتیش میگرفت خیلی خوب ساک میزد لباسمم دراوردم خوابوندمش رو تخت که بکنم تو کونش پشماش ریخت گفت من کون نمیدمو بهش گفتم درد نداره اروم میکنم تا راضی شد خوابوندمش یه ذره کرم زدم به کیر یه ذره ام در کون لیلا اول با انگتام بازش کردم که یذره درد کشید تا سوراخش شد درز اروم کیرمو گذاشتم در سوراخش فشار دادم دیدم خودشو سفت میکنه دو تا چک بیناموسی گذاشتم رو کونش که شل کنه اخرم کرد کله کیرمو گذاشتم فشار دادم هل دادم تا سرش رفت تو یهو یه داد کشید گفت بکش بیرون جرررررررر خوردم منم نکیشدم بیرون تا عادت کنه همینجوری تو کونش بود که عادت کرد منم فشارو بیشتر کردم اونم دوباره دادو تا اخرش تا ته کردم تو بعد چند دقیقه دیگه داشت حشری میشدو حال میکرد منم داشتم تلمبه میزدم که دراوردمو افتادم روشو کسشو خوردم داشت دیوونه میشد گفت کسکش بلند شو بکن تو کونم دارم میمرم د باره کیرمو گذاشتم دم سوراخش ولی تو نکردم داشتم رو کسش میمالیدم که گریش گرفت گفت جون مادرت بکن تو کونم سر کیرمو گذاشتم رو سوراخش که یهو محکم خودشو هل داد عقبو کیرمو تو مونش غیب کردو یه اههههههههه گفتو لرزید که فهمیدم ارضا شده حالا من مونده بودم اب کسش کم بود ولی سر خورد اومد رو سوراخ کونش کار منو راحت تر کرد دیگه داشتم تلمبه میزدم که احساس کردم ابم داره میاد بهش نگفتم اینقدر تندش کردم که ابم با فشار خیلی زیاد ریخت تو کونش که لیلا گفت جووووووووووون سوختم چقدر داغ بود منم همینجوری کیرم تو کونش بودو روش خوایسدم تا کیرم خوابیدو خود به خود اومد بیرون یه نگاه به سوراخش کردم دیدم بیچاره خیلی گشاد کرده ولی بجاش هردومون حال کردیم اومد در گوشم گفت فقط کافیه زنگ بزنی بگی خونتون خالیه با کله میام تا بهت کون بدم بعدم گفت دوستت دارم اون روز خیلی به منو لیلا حال دادو تا شبشم با هم حرف نزدیم چون هردومون نای حرف زدنو نداشتیم بعد این قضیه یه چند بار دیگه ام شد که اومدو کردمش هنوزم بچه میدون نارمکه دوست داشتین برین دنبالش بکنینش امید وارم خوشتون اومده باشه نوشته
0 views
Date: July 30, 2018