سکس با زن عمو منصوره

سلام میخام داستان سکس با زن عموم و براتون تعریف کنم منصوره زن عموم حدودا 36ساله با هیکلی نسبتا خوب و قیافه ای عالی داره از بچگی من و خیلی دوست داشت حتی بعضی وقتا که کسی نبود منو میبوسید اوایل که عقلم رشد نکرده بود بوسیدناشو جدی نمیگرفتم تا وقتی که سرباز شدم محل خدمتم جنوب ایران بود بعد از آموزشی اومدم خونه و اونهاهم اونجا بودند اونروز تا رسیدم سری منو بغل کرد جلو خونواده و من و بوسید منم که سه ماه کافور خورده بودم و الان اثراتش رفته بود کم کم داشت حالم بد میشد بدن نرمش گرمای تنش صداش آدم و حشری میکرد همش دوس داشتم هرجا یی که هستش من کنارش بشینم بهش لم بدم و چند وقتی گذشت شوهر خالم فوت کرد خونواده برای مراسمش رفتن تبریز و منم چون سرباز بودم نرفتم از قضا لوله حمام خونه عموم ترکیده بود و داشتن تعمیرات میکردن و چند روزی میخاستن از حمام ما استفاده کنن مادرم کلید و به زن عموم داده بود من صبحا پادگان بودم و عصرا خونه خواب از قضا ی روزی فرماندم بهم گفت برو قیمت ی چیزی و بگیر بعد برو خونه من رفتم و کارش و انجام دادم و رفتم خونه در و که باز کردم صدای آب حمام ميومد فهمیدم کیه بلاخره یکساعتی طول کشید تا بیاد بیرون منم الکی خودمو زدم بخواب مثلا خوابم زن عموم اومد رو کاناپه دراز کشید موهای بلوند حوله دور کمرش سینه هاش و تا زانوش و پوشونده بود کیرم داشت بلند میشد انگار حموم گرفته بودش حال نداشت رو کاناپه دراز کشید منم زیر چشمی نگاش میکردم ی ربع بعد حشرم زد باا گفتم قید همه چیو میزنم و میکنمش بلند شدم رفتم سمتش فهمید که بیدار شدم ولی انگار نه انگار میخاست ی کیر بره تو کوسش چاک حولرو باز کرم ی کوس صورتی با چوچولای بزرگ که معلوم بود از خود ارضایی باز شده دیگه طاقت نیاوردم زبونم و کشیدم رو کوسش ی آهی کشید که حشرم بیشتر شد زبونم و از پایین به بالا می کشدم کوسش و میخوردم آبش کم کم ميومد حولرو کامل باز کردم سینه هاش و گرفتم تو دستم وای که نرم بود پنج دقیقه ای کوسش و میخوردم و با پستوناش ور میرفتم فقط اه میکشید شلوارمو در آوردم کیر م که از توش سری پرید بیرون سر کیرم و به کوسش میمالیدم همش میگفت کیرتو میخام سر کیرم و کردم تو کوسش چقدر داغ بود با اولین هول کیرم تا ته رفت توکوسش آروم آروم تلمبه میزدم جفتمون دیوونه شده بودیم کیرم خیس خیس بود هی در میاوردم دوباره میکردم تو کوسش چند دقیقه تلمبه زدم مثل ماهی لیز میخورد از دستم بدنش بی حس بود برگردوندمش لای کونش و باز کردم آب کوسش تا سوراخ کونش رفته بود و لیز بود تف زدم سر کیرم سوراخ کونش مثل لب باز بود سرش و گذاشتم تو کونش آروم فشار میدادم دیگه داشت داد میزد تا ته کردم تو کونش انگار نفسش بند اومده بو چنگ مینداخت به مبل سه چهار تا تلمبه زدم از تنگی کونش آبم داشت ميومد گفت میشه دوباره از کوس منو بکنی برشگردوندم افتادم روش لبام و گذاشتم رو لبش کیرم و جا کرد با پاهاش منو هل میداد سمت کوسش چند تا تلمبه محکم زدم دیگه داشت آبم ميومد میخاستم بکشم بیرون که پاشو قلاب کرد دور کمرم آبم آروم آروم میرفت تو کوسش میسوخت و حال میکرد تموم که شد افتادم روش من و بلند کرد جامون عوض شد اومد روم آبم از تو کوسش میریخت بیرون سر کیرم و گذاشت تو دهنش شروع کرد ساک زدن انگار که روزی هزار بار ساک میزد حرفه ای دوباره کیرم سیخ شد پنج دقیقه نشد که برا بار دوم آبم اومد تو دهنش همرو خورد افتاد روم لبام و میخورد الان سه سال میگذره ازون جریان بچمون دوسالشه از عموم طلاق گرفت پیش خودم زندگی میکنه زندگی خوبی داریم پایان نوشته کوس لیس زبون