سکس با عضو اصلی بسج دانشگاه

0 views
0%

34سال دارم وآدم فوق العاده سکسی این داستان مربوط میشه به سال84 که دانشجوبودم ازهمون اول نوجوانی هیز وشیطون بقول دوستام توی بیابون هم برام کوس پیدامیشه تو دانشگامون رییس بسیج دانشگاه یه حاجیه دختره نازه سینه کفتری بنام ساراخانوم که خیلییا تو کفش بودن چشمای درشت عسلی وصورت گردکه کون تپلش ازچادر ملی که قربون ملیتش پیدابود ولی همه ازش حساب میبردن هر روز به یه بهونه ای میرفتم دفترش که کونشو دید بزنم یه بارکه تودفترش بودم صدام زد ازترس اینکه برم کمیته انضباطی توشورتم باصدای لرزان گفتم ببببفرمایین حاج خانوم گفت اگه زحمتی نیست کارت ملیمو از ثبت احوال پیگیری کنین عموم کارمنداونجاست منم ازخدا خواسته قبول کردم شمارشو داد و باید بهش خبر میدادم توکونم عروسی 7شبه بود شب همون روز دلمو زدم به دریا و اس عاشقانه بهش دادمو گفتم کی هستم اولش من من کرد بهش گفتم چندترمه چشام دنبالته وازاین کوس شرا بالاخره مخشوخوردم و اونم اعتراف کردکه ازمن خوشش اومده بوده تا خود اس بازی وحال با تل بعدچندروزقرارشد بخاطرآبروی الحاجیه خانوم تو تاریکی و جای خلوت قراربذاریم جمعه غروب سوارش کردم وقتی سوار شد واسه طرز پوششش میخکوب شدم اون حجاب وقیافه جدی وبدون آرایش تودانشگاه کجا و این ماننتوکوتاه وآرایش غلیظ کجا بعددست دادنو تاریکی یه لب اساسی توکوچه خلوت گرفتمو باکوسش ور رفتم کیرم داشت منفجرمیشد ولی بخاطر هیات سرکار حاج خانوم پیاده شد ازشق درد داشتم میمردم بازحمت و درد فراوان خودموبه خونه و بعد منتهی الیهه حمام رسونده و چندروزگذشت و ندای لبیک ساراخانوم روگوشیم طنین انداز شد خبر داد که آبجیش فارغ شده وخونشون خالیه باورکنین دوستان فردای اونروز با12 تاموز و اسپری بی حس کننده فقرا لیدوکایین ساعت8رفتم به آدرس خونه آبجیش که خدابه بچش100سال عمربده خونه طبقه7 بود دیدم درواحدبازه رفتم تو و چندکیلو فیله و باسن ناز رو تو شورت وسوتیین توری دیدم امون ندادم سلام بده انداختمش رومبل وشروع کردم ب لیس وبوس لبای گوشتیشومیخوردم وساراالتماس میکردکه آروم باشم اون که رفت پتوودستمال بیاره من اسپری رو خوابوندمش وازلب تاسینشو لیس زدم وای چه ممه هایی داشت سفت وسفیدبانوک قهوه ای حین خوردن سینش کوسشو مالیدم کوس که نبود کلوچه لاهیجان جان جان کوسشو بادستمال خشک کردوشروع کردم به خوردن چه مزه ای داشتتتتتتت چوچولشو اونقدویک زدم از هوش رفت دمر خوابوندمش باسن سفیدوتوپیشوبامیک وبوس مث لبوسرخ کردم برگشت که ساک بزنه اول بخاطربوی تنداسپری قبول نمیکرد به زورکردم دهنش وشروع به خوردن کرد مث آبنبات میلیسید منم باکوسش ور میرفتم که دیدم ارضا شد کونشوهواکردم وشوراخشو با آب کوسش چرب کردم تنگ بود خیلی بافشاراول خیغ زد اما دهنشوکیپ کرد روبالش که کسی نشنو بازحمت فراوان کردم توش وتلمبه میزدم حین تلمبه اندام نرمش وتکون خوردن سینش حال سکس رو100برابرمیکردآبم که داشت میومد کیرمو درآوردم وریختم وسط سینش باور کنین اونرز8تا موز خوردم 3بار ارضا شدوبرگشتم خونه بعدازاونروز چندبارسکس کردیم وچندماه بعد با یکی از برادران ازدواج کرد زیارت الحاجیه قسمت شما هم بشه اجرش بالاست نوشته

Date: July 31, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *