باسلام داستانی که میخونید عین حقیقته و اتفاق افتاده این داستان بر میگرده به سال ۱۳۸۹ماه آذر خودمم متولد۶۷هستم با دختری آشنا شدم متولد ۷۲ حدود ۶ماه که باهم بودیم دیوونه وار عاشق هم شدیم تابستون شده بود و خانوادا آبجیش که همسایه ما بودن رفته بودن مسافرت وکلیدای خونشونو گذاشته بودن خونه مائده اینا که بهش سربزنن مائده هم قرار بد یه روز بیاد دیدن من گفت کلیدارو هم میاره که بریم خونه آبجیش وخیالمون راحت باشه خلاصه صبحش بهم زنگ زد وگفت داره میاد منم رفتم استقبالش منتظر وایسادم تو یکی از میدونای شهر بعد حدود ده دقیقه اومد کلی به خودش رسیده بود بدن دیوونه کنندش که واقعا بی نظیر بود همونجا کیرم واسش شق کرد از بدنش بگم که پوستش کاملا سفید قدش متوسط وزنشم حدود۴۵تا۵۰بود سایز سینه هاشم ۶۰بود با کمر باریک وکون برجسته ونازش خلاصه تاکسی گرفتیمو اومدیم در خونه آبجیش کلید انداخت درو بازکرد بعدش رفتیم تو همینکه اون رفت تو منم پشت سرش بودم درو بستمو از پشت کیر شق کردمو گذاشتم رو کون برچسته وبی نظیرش حسابی بهش چسپیدمو با دستام سینه هاشو گرفتمو شروع کردم به مالیدن بردمش وسط پذیرایی و برش گردوندمو لبامو گذاشتم رو لباش و شروع کردیم به لب گرفتنو زبون همو خووردن و همزمان از ر مانتوش سینه هاشو میمالیدم و اونم حسابی داغ کرده بودو لبامو میخورد بعد حدود ۱۰ دقیقه که حسابی لبو زبون همو خوردیم جلوم زانو زد کمربندو زیپمو باز کردم کیر شق کردمو گذاشتم تو دهن نازش وشالشو در اوردمو دستمو کردم تو موهاشو سرشو فشار میدادم سمت کیرم اونم با ولع تموم کیرمو تا ته میکرد تو حلقشو عق میزد دیدم داره اذیت میشه بلندش کردم مانتو شلوارشو در آوردم یه تاپ وشرت نارنجی خشکل پوشیده بود که نمای دو چندانی به بدنش داده بود بدنش حتی یه دونه مو هم نداشتو برق میزدازش خواستم رو زمین دراز بکشه رفت یه متکا آورد تا اون برگشت منم کامل لخت شدم اون دراز کشیده بودو من رفتم وسط پاهاش ساق پاشو تو دستم گرفتمو شروع کردم به زبون کشیدن رو ساق پای سفیدو براقش و اومدم سمت بالا تا رو رون پاش چندبار اینکارو تکرار کردم اونم حسابی حشری شده بود دیگه کیر خودمم دیگه اب از دهنش راه افتاده بود وسط پاهاش بودم خواستم که پاهاشو از هم باز کنه وزبونمو از رو شرتش که خیسم شده بود گذاشتم رو کسش وچوچولشو که زده بود بیرون از رو شرت با لبام گرفتم بعدش شرتشو کشیدم پایین با یه کس پف کرده سفید با چوچوله صورتی روبرو شدمو امونش ندادمو شروع کردم با حرص ولع تمام واسش خوردن باور کنید هنوز تو عمرم هیچ چیزی به اون خوشمزگی وخوشبویی نخوردم بعد حدود ده دقیق خوردن گفتم که بشینه و تاپشم در اوردم یه سوتین مشکی تنگ پوشیده بود که حسابی سینه هاش فضاشو پر کرده بودن خواستم که روبروم وایسه وسینه هاشو با دست به هم بچسپونه که کیرمو بزارم لای سینه هاش اونم سوتینشو باز کردو همینکارو کرد وکیرمو گذاشتم لای سینه هاش و با کمک خودش بالا پایین میکردم حدود یه ساعتی گذشته بودو ودیگه جفتمون واقعا دیوونه شده بودیم از شدت شهوت ازش خواستم چهار دستو پا بشینه اونم نشست وجلوم قمبل کرد لای کونش که باز شدو سوراخ خشکل وبدون یه تار موش زد بیرون با کس پف کردش نتونستم خودمو کنترل خ کنم وسریع زبونمو گذاشتم رو سوراخ کونشو به سمت کسش میکشیدمو برعکس اونم اخو اوخش در اومده بودو ازش خواستم همزمان با لیس زدن من انگشتشو فرو کنه تو سوراخ کونشو شروع کنه به عقبو جلو کردن چند دقیقه اینکارو انجام دادیمو ومن بلند شدم ومائده تو همون حالت چهار دستو پا بود کیرمو باتف خیس کردم وسوراخ کون اونو وبا سر کیرم حسابی سوراخشو تف مالی کردمو فشار دادم که بره تو اما نمیرفت چون کیرم واقعا واسه کون اون که۵ سال ازم کوچیکتر بد بزرگ بود خودش گفت کرم داره تو کیفش رفت اوردش اول حسابی خودش کیرمو چرب کرد وبعد خودش چهاردستوپا نشستو به سوراخ ناز کونش زد وحسابی مالوندش وانگشتشم کرد توش تا جا باز کنه حالا دیگه نوبت من بود سر کیرمو گذاشتم رو سوراخ چربش که حالا هم لیز شده بود هم چرب وفارش دادم تا بره تو از مائدم خواستم تحمل کنه واونم واقعا خوب تحملش کرد کیرمو تا تخمام تو سوراخش کرده بودم وجفتمون ثابت وایساده بودیم تا جا باز کنه بعد چند دقیقه شروع کردم به تلمبه زدن تو کونش ودستمم بردم سینه هاشو گرفتم واز مائدم خواستم دستشو از زیر بیاره و چوچولشو بماله حدود یه ربع که تو کونش تلمبه زدم وجفتمون خسته شدیم ازش خواستم که بلند شه و پای راستشو بزاره رو مبل و پای چپش رو زمین باشه تا لای کونش باز شه اونم همینکارو کرد و من کیرمو گذاشتم رو سوراخش و با یه فشار تا ته دادمش تو کون نازو کردنیش چون گشاد شده بود دیگه کمرشو گرفتم و شروع کردم به محکم تلمبه زدن تو کونش و خودشم کسشو میمالوند حسابی سروصدای دوتامون در اومده بود و خیس عرق شده بودیم مائده هم صداش داشت بیشتر میشد ویهو لرزید که فهمیدم ارضا شده ازش خاستم که تحمل کنه وسینه هاشو از پشت تو دستام گرفتم و تندتند تلمبه زدم داشت آبم میومد بهش گفتم کجا بریزم گفت تو کونم بریزش منم سفت کمرشو گرفتمو حسابی چسبیدم بهش وتلمبه های اخرو تند تند زدم و تمام آب کیرمو تو کون ناز مائده خالی کردم بعدش کیرمو کشیدم بیرون از سوراخ کونش داشت اب میچکید کلی لباشو خوردمو خودمونو تمیز کردیمو لباس پوشیدیمو رفتیم امیدوارم مورد توجه تون قرار گرفته ببخشید که طولانی شد چون واقعا این داستان عین واقعیته هنوزم که خودم بهش فکر میکنم بدجور دیوونه میشم واقعا مائده تک بود آرزومه که فقط یکبار دیگه بکنمشو بمیرم نوشته بکن مائده
0 views
Date: June 28, 2019