این خاطره که می خوام براتون تعریف کنم همش بر اساس حقیقته سال از خدمت سربازی ترخیص شدم خدمتم در تهران بود وقتی که از تهران اومدم ساعتصبح رسیدم بهاصفهان مستقیم رفتم خونه خیلی خسته بودم رفتم تو یکی از اتاقها خوابیدم با صدای جاروبرقی از خواب بیدار شدم دیدم یک دختری حدود سن سال سبزه قد متوسط کون بیرون زده بدنش خیلی خوش اندام بود ولی قیافه زیاد خوشکلی نداشت از خواب بیدار شدم بهش سلام کردم یکم زیر چشمی بهش نگاه کردم او هم یک چیزهایی رو فهمیده بود چون که بار اول بود به روش نمی اورد خلاصه بعد از مدتی خیلی باهاش بر می خردم ولی فکر سکس در سرم نبود یک روز بعداظهر به من گفت منو می رسونی خونمون من هم از خدا خواسته سوار ماشینش کردم رفتیم طرف خونشون تو را دستشو گرفتم اول چیزی نگفت ولی کم کم شهوت وجودشو گرفت من هم کیرم سفت شده بود می خواست شلوارمو پاره کنه دستشو گذاشتم رو کیرم اول دستشو کشید ولی با اسرار من با اون دستهای لطیفش کیرمو گرفت چه حالی می داد به هر حال تو ماشین نمی شد کاری کرد کار ما تا همین جا تموم شد یک روز بعداظهر مادرم رفت خونه خواهرم من هم تنها ضمنن نگفتم که اسم پرستارمون لیلا بود لیلا هم کارش تموم شده بود می خواست بره خونشون من و لیلا تنها بودیم من رفتم تو حال دیدم داره مانتوشو می پوشه حواسش به من نبود من هم از پشت سرش بهش چسبیدم شروع کردم به مالیدن سینه هاش لیلا به من گفت کسی نیاد خونتون من هم که شهوتی شده بودم اصلا به حرفاش اهمیت نمی دادم صورتشو بر گردوندم لبمو گذاشتم رو لبش شروع کردمبه خوردن همزمان دستمو بردم زیر شورتش کس شو شروع کردم به مالیدن کسش خیس شده بودلیلا شروع به اخ واوف کردن به یک دفعه زانو زد جلوم کیرمو به طور وحشیانه بیرون اورد وشروع کرد به ساک زدن تا الان کسی اینطوری برام ساک نزده بود داشت ابم می اومد ازش خواستم لباسهاشو در بیاره وقتی که لباسهاشو در اورد عجب بدنی داشت شروع کردم به خوردن سینه هاش انداختمش روی تخت چنان کس شو خوردم که با دستاش سرمو به کسش فشار می داد چند دقیقه هم به حالت شروع کردیم به حال کردن لیلا به من گفت صبر ندارم کسمو پاره کن من هم چون می دونستم دختره این کارو نکردم می ترسیدم دردسر بشه بهش گفتم بر گرد می خوام از کون بکنم بر گشت کونشو از هوا کرد جان عجب کونی دوست داشتم کونشو بخورم اول سوراخ کونشو لیس زدم چقدر تمیز بود دوست داشتم سرمو بزارم لای قاچ کونش به سر کیرم کرم زدم واروم کردم توش بعد شروع کردم به تلمبه زدن اینقدر با حال حال میدادکه ابم اومد وهمشو ریختم تو کونش من از همان زمان بارها وبارها باهاش سکس کردم یک بار هم توی وان حموم کردمش به هر حال این خلاصه ای از سکس من با لیلا بود عذر خواهم که اگر نگارش خاطراتم عیب و ایراد داشت نوشته
0 views
Date: July 14, 2018