سکس بعد از خیانت

0 views
0%

سلام بچه ها این داستان نیس که مینویسم جریان گذشته که تو زندگیم اتفاق افتاده فقط اگه خوشتون نیومد لطفا بدو بیرا نگین ممنون قبلش بگم اسمم امین 178 قدمه 76 وزن 20 سالمه 2 ساله بادی بیلدینگ کار میکنم بدنم فیتنسه جریان از اونجا اتفاق افتاد که من با یه دختری دوست بودم اونم با یکی از صمیمی ترین دوستام میخواست بهم خیانت کنه که اون دوستم بخاطر عذاب وجدانی که داشت اومد جریانو واسم تعریف کرد منم با اون دختر که عشق اولم بود تموم کردم خیلی داغون شده بودم بعد از اون تصمیم گرفتم با هر دختری که دوست میشم فقط چند باری بکنمش یکم با احساساتش بازی کنم بعدش یک نفر دیگه اوایل مهر بود نتایج دانشگام اومده بود یکی از شهرای نزدیک شهر خودمون قبول شده بودم بچه یکی از شهرهای خراسان شمالی ام با یکی از رفیقام دنبال خونه میگشتیم واسه اجاره دوستم ترامادول مصرف میکنه رفتیم از داروخونه واسش بخریم یهو یه دختره اونجا نشسته بودو دیدم خوشگل بود چشای درشت قد نسبتا بلند سینه های برجسته یکم هم که بهم نخ میداد از همونجا اولین سوژه گیرم اومد بیخیال گشتن دنبال خونه شدیم واستادیم تا دختره بیاد بیرون با دوستم رفتیم دنبالش اونم فهمیده بود از کنارش رد شدم گفتم یه لحظه بیا تو این کوچه کارت دارم اونم اومد بعد بهش پیشنهاد رفاقت دادمو شمارمو تو یه کارت نوشته بودم دادم بهش اونم گرفت و رفتیم نزدیکای شب بود اصلا یادم نبود یهو مسیج داد ک فلانی ام بعد از یکم اس بازی با هم بیشتر آشنا شدیم یه مدتی رابطمون فقط بیرون رفتن و لب گرفتن بود اونجوری که اون دختر اسمش مهتاب بود میگفت من اولین ش بودم کم کم مساله کسکسو پیش گشیدم فهمیدم اونم دلش میخواد امتحان کنه 15 روزی از رفتنم ب دانشگاه و آشناییم گذشته بود هنوز رفتو آمد میکردم به یکی از رفیقام گفتم یه خونه ردیف کنه واسم اونم خونه مادربزگشو که اکثرا خالی بود کلیدشو داد منم به مهتاب زنگیدم گفتم امروز آماده باش میام دنبالت بریم خونه یکی از دوستام یه قلیون بکشیمو یکم حال کنیم اونم گفت تا ساعت 5 30 مدرسه ام بعدش بیا دنبالم بریم ساعت 5 بود ماشین همون دوستمو قرض گرفتم رفتم داروخونه یه اسپری با یدونه کاندوم خریدم و رفتم دنبالش از مدرسه اومد بیرون سوار ماشین شد بوسم کرد راه افتادیم هوا سرد بود رفیتم توی بازار جاتون خالی فرنی گرفتم تو ماشین خوردیم رفتیم وارد خونه که شدیم مانتو و مقنعه شو در آورد یکم میترسید اولین بارش بود که با یه پسر تو یه خونه تنها بود رفتم یه قلیون مشتی چاق کردم با هم میکشیدیم که یکم صحنه رو سکسی کردم من قلیون میکشیدم دودشو میدادم تو دهنش بعد لب میگرتیم خیلی خوشش میومد قلیونو گذاشتم کنار فقط لباشو میخوردم بعدش کم کم تاپشو از تنش درآوردم یه سوتین سبز پسته ای تنش بود وای چه بدنی یدونه خط رو بدنش نبود صافه صاف رنگ پوستش گندمی بود سینه های درشت و سفتی داشت همونطور که لباشو میخوردمو زبونم تو دهنش بود سینه هاشو میمالوندم اونم حشری شد دست میزد به کیرم محکم فشار میداد کیر منم بلند شده بود داشت میترکید تی شرتمو در آوردم درازش کردم رو زمین دوباره لب گرفتم ازش بعد کم کم زیر گردنشو میخوردم و میرفتم پایین اونم بدجوری حشری شده بودو آه و ناله میکشید سوتینشو باز کردم سینه های بزرگش افتاد بیرون واااااااای مثل این آدمایی که از قحطی اومده بودن سینه ها سفتو محکمشو میخوردم هر چند ثانیه هم ی گاز یواش از نوک سینه هش که قهوه ای بود میگرفتم یه چند تا بوس از روی شکمش کردم نافشو هم یه لس زدم بعد شلوارشو بازکردم و با کمک خودش از تنش در آوردم هیچ کاری نمیکرد مشخص بود اولین بارشه فقط اه و ناله میکشید که منم بیشتر شهوتی میشدم خلاصه شلوارشو که در آوردم یه شرت هم رنگ سوتینش پاش بود خیس خیس شده بود یکم روی کوسش دست کشیدم پاهاشو جمع کرد سعی کردم شرتشو از پاش درآرم مانع شد دستمو گرفت گفت تو هم در بیار شلوارتو منم گفتم خب کمکم کن اونم نشست کمربندمو بازکرد بعد زیپ شلوارو باز کرد منم از پام در آوردم کیرم داشت میترکید از روی شرت گرفت فشار داد بعد کشید پایین شرتمو کیرمو در آورد با دستش باهاش بازی میکرد و میگفت آاااااااه امییییییین بعد تو چشام نگاه کرد منم یه لبخند بهش زدم اونم کیرمو کرد تو دهنش یاد نداشت چطوری ساک بزنه ولی بازم واسه اولین بار بد نبود همش میگفت امییییین این مال منه نمیزارم مال کسه دیگه ای بشه منم تو دلم میخندیدم بهش یکم ک خورد گفتم بسه اسپریو برداشتم یکم زیر خایه هام زدم گفت این چیه گفتم هیچی مهم نی حالا نوبت منه شرتش خیس آب شده بود در آوردم وااااای وااااااای چه کوسی تازه تازه بدون یه ذره مو چسبیدم بهش همچین کوسشو میخورم که نفس نفس زدناش تند شد میگفت امین بسه تروخدا بسه چنگ مینداخت تو موهام منم که کوس ترو تازه دیده بودم سیر نمیشدم تا ارضا شد بیحال دستاشو از توی موهام درآوزد شل و ول شد خودمو کشیدم روش یکم لب گرفتم گفتم حالا نوبت منه گفت میخوای جیکار کنی گفتم حالا میبینی همجوری که بیحال دراز کشیده بود و بین پاهاش بودمو کیرمو با دست روی کوسش میکشیدم آروم سر کیرمو میکردم تو میکشیدم بیرون میگفت امین مواظب باش من هنو دخترم ها منم یه لبخند بهش زدم گفتم میدونم عسلم کم کم داشت دوباره شهوتی میشد هموجوری که بین پاهاش بودم خودمو خم کردم روش جوری که سرم رسید جای سینه هاش دستمو گذاشتم رو دهنش ی فشار محکم داد کیرمو رفت تو کسش آخ آخ چقد تنگ بود ی دادی از ته دل کشید جوریکه اشک تو چشای درشتو نازش حلقه زد منم چند ثانیه بی حرکت واستادم تا کیرم جا باز کنه کشیدم بیرون دیدم خون میاد با ی دستمال کاغذی پاک کردم خونو کاندومو کشیدم رو کیرم دوباره جا کردم اولش درد داشت یکم گریه میکرد بعد خوشش اومد منم که تو اوج لذت بودم فقط تلمبه میزدم اون دوباره ارضا شد ولی من هنو آبم نیومده بود بلندش کردم 4 دستو پا نشست منم پشتش بودم کیرمو کردم تو کوسش یه کم که تلبه زدم آبم داشت میومد اونم خودشو میداد عقب کیرم تا ته میرفت تو کوسش کیرمو کشیدم بیرون سرشو فشار دادم تا آبم نیاد انگشتمو خیس کردم جا کردم تو کونش که یکم باز شه کاندومو برداشتم از رو کیرم بعد کیرمو کردم تو کونش طفلی فقط درد میکشید تا ابم اومد همشو ریختم تو کونش بعدش دراز کشیدم اونم خودشو انداخت تو بغلم بعد چند دقیقه اثر شهوتی که داشت پرید فهمیده بود که پردشو برداشتم زد زیر گریه میگفت باید باهام ازدواج کنی منم گفتم باشه ازدواج میکنم بعد از اون 2 بار دیگه سکس داشتیم با هم بعدشم با یه دختر بجنوردی اشنا شدم اونم فهمید که با یه نفر دیگه ام رابطشو باهام قطع کرد میدونم کارم اشتباه بود ولی زخم خورده ی خیانت بودم روی اون طفلی خالی کردم عقدمو ازش معذرت میخوام ای کاش میشد واسش کاری کنم اگه دوس داشتین بگین رابطمو با اون دختر بجنوردیه واستون بنویسم مرسی ازتون که وقت گذاشتین خوندین بای نوشته

Date: August 10, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *