سکس توپ گریه خوردن منی

سلام اسم من مهدی این ماجرایی که میگم برا عید همین امثاله اول از خودم میگم 22 سالمه قد 180 حدود ی سال پیش تو کیک ی دوست دختر پیدا کردم کاملا اتفاقی اسمش مینا بود 27 ساله اون منو اد کرده بود مینا ی دوست پسر داشت اسمش علی بود همش از خودشون تعریف میکرده و از این حرفا ما هم فقط چت میکردیم حتی من عکسش رو هم تا این اخریا ندیده بودم رابطه اونا بعد چندتا سکس سرد شده بود تا اینکه علی حنی پولش رو هم خورد خودش گفته 10 تومنش رو خورده این ی ماه آخر مینا دیگه مال من شده بود اول عکسشو داد بعد قرار گذاشتیم رفتیم بیرون وقتی دیدمش از خوشم امد خیلی سکسی بود ی شب شروع کردیم سکس چت که من اخرش گفتم میخوام سینه هاتو ببینم که اونم داد وقتی دیدم داشتم دیونه میشدم خیلی بزرگ بود تصمیم به سکس باهاشو گرفتم اما مشکل مکان داشتم خلاصه تا عید اون از اول عید رفت مسافرت دیگه نت نداشت تقریبا ارتباطمون قطع شد نمیدونم چرا شماره همو نگرفتیم خانواده ماه هم پنجم عید تصمیم گرقتن برن شمال که من نرفتم تا هشتم عید که بر میگشتن سه روز تنها بودم که هشتم عید دیدم تو کیک برام پیام من امد سریع به داشم پیام دادم کی میاد گفت ساعت 2 راه میفتیم حدود هشت میرسیم بعد به مینا پیام دادم اره سه روز تنهامو خسته شدم از غذا بیرون و از این حرفا یو مینا گفت بیام برات اشپزی کنم من از خدا خواسته گفتم اره بعد اون گفت خانوادت کی میان بهش گفتم تو زودتر بیا نگران اونا نباش اونم گفت تا ی ساعت دیگه میام منم سریع زنگ زدم برا ساعت یک دو تا پیتزا سفارش دادم قیلون و امده کردم ساعت نه بود که رسید تا در اسانسور باز شد کشیدمش داخل شروع کردم به لب گرفتن ی خنده کرد گفت وحشی صبر کن برسم خونه رو که دید چه قدر به ریخته است گفت بزار اول اینجا رو مرتب کنم که من کشیدمش سمت اتاق و بهش گفتم نه بدتر بهم شک میکنن خلاصه انداختمش رو تخت شروع کردم به خوردن لپاشو لباش در همین حال دکمه های مانشو باز گرتم تا برسم به اون سینه های درشتش فقط ازش خوردم دیگه خودمم خسته شدم سریع شلوارو شرتش رو با هم در اوردم خودمم کامل لخت شدم شروع کردم به خورن کسش همزمان با سوراخ کونش بازی میکردمتا باز شه مینا دیگه چشماشو بسته بودو ناله میکرد ازسروصداش ترسیدم برا همین شورتمو کردم تو دهنش همین که امد کریمو فرو کنم دیدم داره میلرزه شروع کرد به ابپاچی کل هیکلم خیس شدباهوشو دادم بالاخودمم نشسته شرو کردم به تلمه زدن حدود ی ربعی طول کشید آخراشرو شیکم خوابوندمش شروع کردم به کردنش ی دقیه طول کشد دیگه داشت اب میومد که در اوردم خالی کردم لاکونش بعد کنارش دراز کشیدمو یکم باهم بازی کردیم بهش ازش به خاطر خشونتم معذرت خواهی کردم که گفتم خودمم خوشم امد بهش گفتم بشو قیلون رواماده کن بکشیم اونم مثل ی خانوم حرف گوش کن رفت امده کردو اورد رو تخت به من تکه دادو شروع کردیم به کشیدم ی ده دقیقه ای طول کشید که زنگ زدن جفتمون ردیدیم به خودموم که کیه امده پشدم از ایفون دیدم ناهارو آوردن مینا ناراحت شد گفت خودم میخواستم ناهار درست کنم ناهارو خوردیم رو تخت خیس ی ساعتی خوابیدیم که باباش بهش زنگ زد اونم گفت یکی دو ساعت دیگه میام پشد حاظر بشه گه گفتم مینا برام ساک نزدیا گفت مهدی دیره گفتم بیا زود تمومش میکنیم شروع کرد ساک زدن من دراز کشیده بودم که گفتم بیا 69 دراز بکشیم گفت69 چیه دبگه گفتم هیچی با پاتو بیار سمت صورت من منم شروع کردم به خوردن کسشو بازی کردن باچوچولش دوباره ارضا شد این بار تمام ابشو ریخت رو صورتم یو پشد با ناراحتی گفت مهدی توروخوا ببخشید شروع کردم لبشو گاز گرفتن خوابودمش شروع کردم به کردش این بارم تقریا ی ربع شد داشت ابم میومد که گفتم بگرد برام ساک بزن میخواستم ابمو تو دهنش خالی کنم که بیخیال شدم گفتم ناراحت میشه و فکر میکنه میخوام انتقام بگیرم خلاصه هیمن که داشت میومد کشیدم بیرون پاچیدم رو سینه اش دیگه خیلی دیرش شده بود سریع با دست ابهای رو سینه اشو جمع کردو مالید به تختو لباس پوشید تا دم در ازش لب گرفتمو رفتم من امدم لباس بردارم برم حموم دیدم وای رو تختی پر منی و آب کس میناست پشدم لیوان قاشوق برداشتم جمع کردم تقریبا نصف لیوان پرشدرو تختی جمع کردم انداختم تو ماشین لباسشویی رفتم حموم نیم ساعت بعد امدم ساعت دیگه پنج بود امدم دیدم ماشین کار نکرده خیلی ترسدم هرکاری میکردم راه نمیافتاد درش هم باز نمیشد دیگه گریه ام گرفته بودساعت درو ور شش بود انقدر ور رفتم تا راه اقاد رو تختی شستم با هزار بدبخنی تقریبا خشک شده بودپشدم پهنش کردم دیدم بابام اس داده شام نخور من دارم از سر خیابون پیتزا میگرم یوهو یا ظهر افتادم داشتم کیف میکردم که زنگمون رو از زدن دیدم داداشمه منم هنوز لخت سریع پریدم لباس پوشیدمو در رو باز کردم امدم چک کنم همه چی اوکی که دیدم وای لیوان منی دم ظرفشویی سریع پریدم از یخچال شیر در اوردم وریختم تو لیوان همش زدمو دیگه دادشم امد تو منم از ترسم همه رو سرکشیدم ماجرای منو مینا همین ی سکس بود الان کیک ی هفته است فیلتره من با فیلترشکن میرم تو ولی اون گوشیش ویندوزفونه دلم براش خیلی تنگ شده نه شماره ای نه ایدی یاهوی نه نمیدونم چه کار کنم