با سلام خدمت دوستان من نیومدم اینجا تخیلات ذهنی ام رو بنویسم نوشته های من از درد جوان های ایرانه اونایی که پدرشون پول دار نیست و ماشین و خونه ندارن بگذریم بریم دنبال خاطرمون 17ساله که بودم به صورت اتفاقی دختری بهم زنگ زد که اولین دختری بود که از شهر خودمون بهم زنگ زده بود خیلی شوق زده و مثل همه بعد یه هفتی باهم قرار گذاشتیم همدیگه رو ببینیم عاشق نشدم یه دوستس داشتم علی با اون در میون گذاشتم که بابا من این دختر رو نمیخوام خوشم نمی اد ازش چه کار کنم اما چون با کسی حرف نمیزنم نمیتونم ولش کنم اون به من گفت دیونه دختر که میانه باشه از قیافه زود میشه به حال اوردش نفهمیدم منظورش رو اقا ما یه هفته ای با هم حرف زدیم که اخر افتاد مطلبه بهم از اون جایی که دختره حشری بود که بعد ها اخر رابطمون فهمیدم قبل من سکس داشته من هیچ رویی نداشتم تا این که یه شب با دختره با اس ام اس در مورد سکس حرف زدیم نصف شب بود که باهم دیگه به حال رسیده بودیم حرف هامون رو هم اثر میزاشت که من بهش پیشنهاد دادم فردا به جای این که تو بیرون هم دیگه رو ببینیم یه بهونه ای بیار زود ساعت6صبح بیا مدرسه یکم مونده به مدرسه بریم کوچه اقا قبول کرد قرار گذاشته بودم فقط ببوسمش اقا اولین بارمون بود ها الان اوسکول فرضمون نکنید خلاصه فرداش که شد 6اونجا بودم هی زنگ دارم میام دارم میام ساعت6 30 اومدن باهم حرف زدیم اون وقت ها نمیتونستم خیره به کسی نگاه کنم خجالت میکشیدم گاهی نگاه میکردم رفتیم کوچه یه جای بن بست سوت وکور پیدا کردم همین که رسیدیم اونجا زبونم قفل شد یه نگاهی انداختم تا خاص بهم نگاه کنه سرم رو انداختم پاین برگشتم نگاه کردم دیدم دستا تا مچ بیرون سینه هاش رو یه نگاهی کردم به اصلاح حشری شدم یکم همین که وایساده بود دستش رو گرفتم البته جوری بود که فکر میکرد میخوام خدافظی کنم بهش گفتم خیلی ازت خوشم اومده عاشقتم بعد این وایسادیم تو رو در رو هم گفتم دیشب گفتیم پیش هم هم همدیگه رو میبوسیم ببوسمت با خنده ای گفت باشه خم شدم از لباش بگیرم هر کاری کردم نتونستم بگیرم مابین لب و صورتش بوسیدم بعد دیدم هیچ کاری نمیشه کرد گفتم تو هم نمیبوسی وای خم شد ببوسه بدنش بهم خورد یه بوسی ازم کرد که تو عمرم اونجور بوس از کسی بهم خوش نیومده بود خلاصه خدافظی کردیم رفتیم دو سه روز بعد باز قرار گذاشتم اوم این بار که روم باز شده بود یه لب هاش رو 5سانیه رفتم بعد اومد 3ساعت همین جور لب هام رو میمکیدم البته قرار دوم من همین که لباش رو میخوردم به بدنش و کوسش دس کشیدم البته واسه این که خودش رو برام دختر خوبی نشون بده به دروغ ادا اورد که بهش بر خورد و دستم رو به نشانه اعتراض از کوسش بر داشت اما من گفتم فاطمه چرا اینجوری کردی دوباره بردم رو کوسش این بار مالیدم رفت تو حال خلاصه بار دوم 40 دیقه باهم بودیم اما تا این که برگشتیم من رو مخش کار کردم که بکنمش اونجا چون گفتم که دختری بود که قبلا سکس داشته بود تو هر چیزی بعد دو سه بار پا فشاری تن میداد خلاصه قبول کرد من دوباره لب رو رفتم بعد 5دیقه کشیدش جلو ترم شلوارش رو باز کردم از اون دخترا بود که هر چی بگی انجام میده بعد میگه چیکار کنم بهش گفتم تو هم مال منو باز کن نتونست کمکش کردم باز کرد کنار اون جایی که میرفتم یه جای تنگ بود که صاحب خونه نمی اومد من بعد ح20دیقه حال کردن باهاش گفتم کیرم رو دهنت بگیر نگرفتزیاد اسرار نکردم یادم رفت بعدش انگشتم رو کردم از پشت بهش دیدم مسنه مسته در ضمن دختری بود که خیلی به خودش فاک میزد چیزی نفهمید من خمش کردم جلوم زود خیس کردم کیرم رو اروم گذاشتم بهم گفته بودن موقع سکس همش رو نذار این اول یادم بود اما همین که سرش رو گذاشتم بعد یه فشار دادم تا وسط رفت دختره یه جیغ کوچکی کشید تا خواست بره جلو نذاشتمش یه اه کرد افاد گرفتمش دیدم خیلی شل شده اما نمیدونم سکس چیه زور ادم سه برابر میشه نگهش داشتم و تند تند زدم گاهی سرش رو بالا می اورد میخواست یه چیزی بگه حرف دهنش با نالش میپیچید تند تند زدم سینه هاش رو لمس کردم ابم اومد بیرون نیاوردمش ریختم تو بعدش رهاش کردم حالش بد جور بد بود یه 5دیقه رو زمین موند من سریع لباس هاش رو که نصفه اینا باز بودن جمع جور کردم بعد گفتم بره ساعت 7 45دیقه بود مدرسه نرفتم اون روز اما اون رفته بود میگفت بهم شک میکردن میخواستن به خونمون زنگ بزن به جور پیجونمد بعد اون دو هفته بعد یه بار هم رفتیم باهم بعدش بار اخر یه نفری دیدمون بعد دیگه دختره رو ول کردم گفتم تو هم مثل باقی وقت گیریخدافظ اونقد گریه کرد بد جور وابستم بود اما شرط بقا ادمی دل کندن از یکی هست بعد اون هر چند چند ماهی تنها موندم اما دخترای خیلی زیبا تر از اون هم به را اوردم و حال کردیم سکس های از این بهتر هم نداشتم فقط این اولین سکس تو عمرم بود فک کردم دوستان خوششون بیاد با تشکر حمید
0 views
Date: August 3, 2018