سکس در باشگاه ۱

0 views
0%

سلام به همه من ارش 23 سالمه و این اتفاقی که میخوام تعریف کنم 2 سال پیش واسم اتفاق افتاده من گی نیستن من با هر دو طرف حال میکنم من زیر متن چرت وپرت ننویسین لطفا خوب اول بگم من قدم 186 سانته و اون موقع 100 کیلو بودم به خاطر اینکه یه مقدار شکم داشتم تصمیم گرفتم برم باشگا بدنسازی تا هم یکم لاغر کنم و یکم هیکلم بیاد رو فرم از 20 مهر 93 شروع کردم برم باشگا وقتی رفتم باشگا و ثبت نام کردم و برنامه گرفتم و 6 ماه پشت سر هم ورزش کردم تا به 85 کیلو رسید من همیشه ساعت میرفتم باشگاه ولی بعد از عید بود که به خاطر یه سری کلاس زبان الان مدرک زبانمو گرفتم مجبور شدم دو روز در هفته ظهر ساعت برم باشگا اولین باری که میخواستم ظهر برم خیلی سختم بود چون باشگا رفتن تنهایی نمی چسبه و همه ی دوستای من عصرا باشگا میرفتن خلاصه ظهر تنها رفتم باشگا وقتی رفتم نفر بیشتر تو باشگاه نبودن منم خوشحال شدم خلوته چون عصراش که خیلی شلوغ بود رفتم لباسمو عوض کردم و بعدش رفتم رو تردمیل که یکم گرم کنم من رو تردمیل که میرم باید هدفون بزارم و اهنگ گوش بدم تا متوجه گذر زمان نشم همین که تو عالمه خودم بودم یه نفر اومد رو تردمیل کناریم و می دویید نمیدونم شما هم اینجوری شدید یا نه ولی وقتی دیدمش یه دفعه یه حسی بهم دست دارد من گی نیستم و تا اون لحظه اصلا به یه مرد اینجوری فکر نکرده بودم یعنی همین که دیدمش یه جوری شدم و خیلی دوست داشتم باهاش دوست بشم ولی سخته همین جور الکی نمیشد بهش بگم که با من دوست میشی بزارید اول خصوصیات ظاهریشو اول بگم یه ادم با قد حدودا 190 چون از خودم یکم بلند تر بود مو هاش بلند بود تقریبا و هیکلش ماهیچه ای بود ولی سیکس پک هنوز نداشت تازه چهارمین پکش رو داشت میساخت و پوستش هم تقریبا برنزه بود ولی قیافش خیلی عالی بود بعد از اینکه از تردمیل اومد پایین هر جا که میرفت تو باشگا منم میرفتم ولی جوری که نفهمه دارم دنبالش میرم خلاصه باشگاه تموم شد و من اومدم خونه و شب که خوابیدم همش تو خوابم میومد تو خوابم که میو مد با هم از اون کارای خاک بر سری میکردیم و خلاصه یه دفعه ابم اومد و منم از خواب بیدار شدم و خیلی حسه خوبی داشتم ولی یه دقیقه بعدش دوباره خوابم برد صبح که بیدار شدم صبحونه خوردم و یکم تلوزیون دیدم و بعدش رفتم حموم وقتی رفتم حموم یه جقی زدیم وقتی داشتم جق میزدم همش قیافه این میومد جلو چشم خلاصه با ترسیم شکلی از این اقا در ذهن یه جق خوشکلی زدیم بعد از حموم تصمیم گرفتم دو باره اون ساعت برم باشگا تا دوستمو دوباره ببینم حدودا سه هفته همون ساعت رفتم باشگا و تقریبا در حد سلام و خدافظی با هم دوست شدیم اسمش سالار بود خخخخ اولین بار که اسمشو فهمیدم خندم گرفته بود و دیدم تو اون دو هفته به شوخی به دوستاش موقع تمرین می گفت مثلا چه مالی شدی یا جوووون یا مثلا کسی خم میشد میگفت چهههه کووونی با اینکه شوخی میکرد ولی من احساس کردم زیادم به شوخی نمیگه تو این سه هفته همش به فکر سالار جق میزدم تا اینکه تصمیم گرفتم یه کاری کنم کارستون قبل از باشگا رفتم حموم و کنم و کامل شیو کردم قبلش هم موهایه بدنمو کامل زده بودم و یه شورت خوشکل پوشیدم که کونمو بر جسته کرده بود البته من خیلی دوست داشتم بکنمش تا اون به خواد منو بکنه ولی باید یه جوری اونو جذب میکردم اون روز رفتم باشگا و الکی از سالار یکم درباره بدنسازی پرسیدم و خلاصه یه بیست دقیقه ای با هم حرف زدیم بعدش من دوباره رفتم رو تردمیل ولی این دفعه با سرعت کم راه میرفتم منتظر وقتی بودم که سالار بخواد بره لباسشو عوض کنه تو این باشگا جایی که لباسارو عوض میکرم شبیه یه اتاق یود ولی در نداشت و دید هیچ کس تو باشگا به این اتاق نبود یه دفعه دیدم سالار رفت تو اتاق منم فورا رفتم ولی از شانس گند ما دو نفر دیگه هم تو اتاق بودن سالار تقریبا لباسشو عوض کره بود و داشت بند کفششو میبست ولی من هیچ اقدامی نکردم تا این که همون لحظه اون دو تا رفتم منم سریع لباسمو دراوردم بعدشم شلوارکم رو دراوردم جوری که کنم سمت سالار بود سالار یه دفعه ازم پرسید راستی امروز تو باشگا تونستی خوب کار کنی منم الکی مثلا داشتم تو کیفم دنبال چیزی میگشتم هنوز شلوار نپوشدم و کونم طرف سالار بود بهش گفتم امروز خیلی خوب بود ولی الکی به دو دقیقه ای حرف زدم به ازش پرسیدم راستی برای گرد کردن باسن و خوش فرم کردنش چی کار باید بکنم حال کردین ادبو بجای کون بهش گفتم باسن اونم یه دستی زد به کونم و گفت مال تو که خوشفرمه و یکم به حالت ماساژ روش کشید بعد من بهش گفتم چی کار میکنی منم از خدام بود خخخخ اونم گفت هیچی و اون هنوز دستش رو کونم بود که من اونوری شدم و دستم و گزاشتم رو کیرش ولی از شانس بده من تا دستمو گزاشتم یه نفر اومد داخل ولی مارو ندید و منم دستمو سریع برداشتم این داستان واقعی ادامه داره نوشته

Date: August 24, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *