سکس در کارگاه چوب بری

0 views
0%

سلام من باران هستم و میخوام یکی از خاطرت سکسم رو براتون بگم امیدوارم دوست داشته باشید من تا به حال با 6 تا پسر سکس کامل داشتم با هرکدمشون هم یه لذت خاصی رو تجربه کردم این خاطره مربوط میشه به دومین دوس پسرم که اسمش پارسا بود منو پارسا توی یه مهمونی که مریوط به یکی از اقوام بود آشنا شدیم اون پسر جذابی بود با قدی حدود 185 و پوستی روشن و چشمای آبی شماره ی همو گرفتیم و تلفنی در ارتباط بودیم باهم تقریبا هر روز باهم مکالمه داشتیم تا اینکه بعد از یکی دوماه قرار شد که باهم بریم بیرون من پیشنهاد دادم که ساعت 8 شب بریم اونم قبول کرد و اومد دنبالم منم به خودم رسیدم و کلی آرایش کردم و یه مانتو تنگ و کوتاه با ی شلوار جین تنگ پوشیدم من هیکل خوبی دارم با قد 170 و وزن 60 و چهره ای جذاب پارسا یه موتور شیک و قشنگ داشت سر خیابون وایساده بود بعد از احوال پرسی با شیطنت پریدم رو موتورش و اونم با خنده راه افتاد گفت کجا بریم گفتم سمت کوه بریم من جنگل رو تو تاریکی دوست دارم تو مسیر خودمو چسبونده بودم بهش و از لمس تنش لذت می بردم تو راه کلی بام گپ زدیم بعدش پیچید تو یه جای دنج و خلوت جایی که فقط من بودم و خودش توی یه ارتفاع قشنگ موتور رو زد کنار دستمو گرفت باهم رفتیم تا لبه های کوه سکوت اونجا خیلی قشنگ بود و همین باعث شدکه به هم نزدیک شیم و همو بغل کنیم من روبه روش وایساده بودم و دستم دور کمرش بود آروم سرش رو به صورتم نزدیک کرد و لبامو بوسید بعدش شروع کردیم لب گرفتن از هم خیلی حس خوبی داشت با ولع لبای همو میخوردیم و به تن هم دست می کشیدیم من احساس کردم که شرتم خیس شده موقع لب گرفتن دستشو برد رو سینه هام و مالیدشون بعدش دکمه مانتوم رو وا کرد همونجوری تو حالت ایستاه سینه هام رو با زبونش لیس میزد و میخورد من خیلی حشری شده بودم و اون متوجه حالم شد و دستش روکرد تو شلوارم و شرتم رو کشید کنار و کسم رو لمس کرد و فهمید که آبم اومده من دستش رو کشیدم بیرون و دوباره لب های هم رو خوردیم که من از رو شلوار جینش کیرش رو لمس کردم داشتم دیوونه میشدم از لمسش و دست کشیدن بهش که پارسا گفت میخوریش گفتم آره کمربندش رو وا کرد بعد همونجور که وایساده بود من زانو زدم رو زمین و زیپش رو وا کرد و کیرش رو در آورم خیلی کلفت و بزرگ بود من عاشق کیرش شدم وقتی دیدمش شروع کردم به خوردن کیرش و لیس ز دن و مکیدن سر کیرش خیلی داشت لذت می بر و آه میکشید منم تا اوجایی ک تونستم ساک زدم واسش بعدش گفت داره آبم میاد منم گفتم که میخورش بعد از اینکه ارضا شد کیرش رو لیس زدم و یکم از هم لب گرفتیم بهم گف چقد زود آب کست اومده بود و چرا نذاشتی بهش دست بزنم گفتم یه وقت دیگه خودمو آماده میکنم واست که سکس کنیم اونشب خیلی لذت برده بودیم هر دومون و من تو کف اون کیر بودم بعد از چند روز دیگه نمی تونستم تحمل کنم بهش زنک زدم و گفتم که میخوام باهات سکس داشته باشم خیی خوشحال شد و فقط نمیدونستیم کجا بریم که چند روز بعد پارسا زنگ زد گفت بریم کارگا چوب بری ما که بالاش یه سویته و رفیقش هم گاهی دوس دخترش رو می بره اونجا حالا دیگه مشکلی نبودو قرار شد پارسا غروب بیاد دنبام منم رفتم دوش گرفتم ویه آرایش آنچنانی کردم یه لباس دکلته آبی که از جنس گیپور و تور بود و خیلی سکسی و یه شرت لامبادا که ست خودش بود پوشیدم و یه مانتوی باز تنم کردم با یه شلوار جین پارسا اومد منم سریع رفتم پایین و سوار موتورش شدم و راه افتاد تو مسیر شیطنت کردمو دستامو از پشت کذاشتم رو کیرش و شروع کرد به مالیدنشون هوا تاریک شده بود ومسیر خلوت بود پارسا گفت نکن باران آبمو میاریاااا رسیدیم کارگاه درش رو باز کرد و رفتیم تو از پله ها رفتیم بالا یه سویت کوچیک بود من شال و مانتوم رو دراوردم موهامو وا کردم پارسا اومد محکم بغلم کرد گفت خیلی ناز شدی دیگه تحمل نکرد و شروع کرد به بوسیدن و لب گرفتن ازم بعدش لباشو کشد رو گردنم و سینه هام که از بالای لباس دگلته ام زده بون بیرون من دیگه نمی تونستم سرپا وایسم و پارسا که متوجه شد منو نشوند رو مبل شلوارمو آروم کشید پایین و درش آورد کسم از شرت لامبادا زده بود بیرون و یکم خیس بود پارسا با دیدنش لبامو خورد و با دست ماساژش میداد بعد پاهامو وا کرد انداخت رو دسته های مبل و شروع کرد به خوردن کسم من خیلی از این کار لذت می برم وباهاش به اوج میرسم با آۀ کشیدنای من اون با ولع بیشتری میخورد واسم کسم خیلی حال اومده بود و خیس آب بود تیشرت پاسا رو درش آوردم لبا و گردنش رو خوردم با زبونم نوک سینه هاش رو لیس میزدم که آه میکشیدو لذت می برد کیرش رو مالیدم و شلوارش رو کامل درش آوردم اون کیر بزرگ و کلفت حالا تو دست من بود و بی تاب این بودم که پارسا بکنه تو کسم شرو کردم به ساک زدن و خوردنش و لیسیدنش صدای ناله هاش دیوونم میکرد وقتی کیرش حسابی شق و گنده شد دوباره لبامو خورد و زبونشو کشید رو کسم من خم شدم رو مبل به حالت سگی و بی قرار این بودم که کیرش رو بکنه تو کسم که دیدم پارسا سر کیرش رو گذاشت رو کسم و فرو کردش تو یه اه کشیدم از لذت و پارسا شروع کرد به کردنم و سینه هام تو دستاش بود هربار که عقب جلو میکرد من یوونه تر میشد و میگفتم تندتر بکن کسمو جر بده حس اون کیر کلفش و کسم منو حسابی حشری کرده بود و با حرفام تحریکش میکردم گاهی از لذت و درد جیغ میکشیدم که باعث میشد اون تندتر کسم رو بکنه بعدش گف بخواب رو زمین دوباره کسم روخورد کیرش رو کرد توش و همزمان لبامو می خورد و گردنمو میکاوید چد دقیقه بعد گفت دارم ارضا میشم گفتم آبت رو بریز تو کسم حس کنم حرکت کیرش و ریختن آبش رو تو کسم حس کردم یکم اونجا کنار هم خوابیدیمو لب گرفتیم بدش لباس پوشیدیم و اومدیم بیرون پارسا منو رسوند خونه رفت به هردومون خیلی خوش گذشته بود و از سکس هم راضی بودیم فداتون نوشته

Date: April 28, 2022

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *