سلام اول بگم که تمام اسم های زیر مستعاره اول از همه بگم یا بهتره یه نصحیتتون کنم که تمام داستان های سکسی غیر واقعیه و همشون کار یه نویسند اس که میخوان ذهن همرو منحرف کنن اگه دقت کرده باشین همشون یجوره و خیلی حرفه ای نوشته شده بنظر شما یه آدم معمولی میتونه اینقد قشنگ بنویسه که خوانندرو حسابی تحریک کنه پس نتیجه میگیریم که همش غیر واقعی و برای منحرف کردن ذهن من و شماست اگه حداقل میخواین بخونین خونوادگیشو نخونین بگذریم میخوام بگم این داستان واقعیه الان پیش خودتون میگین که داستان منم مث بقیه شروع شده آره مث اونا شروع شد ولی مث اونا دروغ نیست بگذریم بریم سر اصل مطلب من 20 سالمه تازه شروع به کار کرده بودم که محل کارمم دوتا دوست پیدا کردم که همسن خودمم سه نفره بعضی اوقات به شهوانی سرمیزدیم و در مورد داستان ها پیش خودمون بحث میکردیمو ولی آخرش بدجور تحریک میشدیمو چشم چرونی میکردیم یروز که حرف از کس و دختر شده بود با خودمون میگفتیم چی میشد اگه یدونه از این پروپاچه هارو مث این عکس ها که اینجاست بکنیم خلاصه چندروزی رو اینجوری گذروندیم تا اینکه یروز یه دختر دانشجو اومد مغازه و گفتش که میخواد گوشیشو اگه امکان داره بزنه توشارژ چون خاموش شده بود خلاصه گوشیشو زدیم تو شارژو یه چند دقیقه ای مهمون ما بود که من هی فکرایی که با دوستام میومد توذهنم دوباره مرور میکردم که یدفه بهم گفت میتونم از کامپیوترتون استفاده کنم منم قبول کرد مو اومد پشت سیستم نشست و ازم خواست که یکم راهنماییش کنم منم رفتم نزدیکش نشستم همین که نشستم چشمم به پاهاش افتاد و روش زوم کردم خوشگل خانوم چه شلوار تنگ و لای پایی داشت مانتوش کنار رفته بودو داشتم جای زیپ شلوارشو نگاه میکردم و باخودم میگفتم چه کس خوشگلی زیر اون غایم شده که یدفه دیدم یدونه ازدکمه ها ی مانتوش باز شده و میشه شکمشو دید چه رنگی دیوونه کننده ای داشت پوستش یه شکم با پوست برنزه ای بدون چربی من همیشه عاشق این رنگ پوستم داشت کیرمو میتروکون وقتی رنگ پوستشو دیدم همینطور خیره شده بود که یه تکونی بخودش دادو جابجا شده منم سریع بخودم اومدمو نگامو دزدیدم پیش خودم گفتم الان میگه چیه پسر بی حیایی و میره دیدم نه فعلا نشسته منم دوباره خیره شدم به رون پاشو لای پاش که با دیدن رنگ پوستش میشد تشخیص داد چه کسی داره خلاصه تو کف اون لا پا بودیمو که کارش تموم شدو گفت دیگه مزاحمتون نمیشمو باید برم بعد خواست هزینشو حساب کنه منم با چرب زبونی و منت گذاشتن سرش یه مقدار کمی ازش پول گرفتم و رفت با خودم گفتم عجب کسی بود حیف که از دستش دادمو با این وضع دید زدن ضایع من دیگه این طرفا پیداش نمیشه از این قضیه دوسه روز گذشت و دوباره خوشگل خانومو دیدم ایندفه از دفه ی قبل خواستنی تر شده بود اون صورت برنزه رو همچین خوشگل کرده بود که میدیدیش آبت میومد با خوم گفتم این از دید زدن دفه ی قبل من خوشش اومده و بخاطر همین با این ظاهر ایندفه اومد خلاصه وارد مغازه شدو سلام و احوال پرسی با عشوه و ناز ازم خواست که از سیستم استفاده کنه و منم راهنماییش کنم منم از خدا خواسته همین که نشست شلوار تنگش چسبیده بود به رون پاش اینبار پاهاشو بازتر کرده بود و میشد از روی شلوار کس خوشگلشو دید زد انگار که اونم تحریک شده بود چون جای زیپ شلوارش به کسش چسبیده بودو میشد خط کسشو تقریبا دید چقد تپل و گوشتی بود وای چه کسیه این دختره پوست برنزه با یه کس تپل اینقد دیدش زدم که اونم متوجه شد ولی خیلی ریلکس رفتارمیکرد انگار نه انگا که من کسشو دید میزنم خلاصه اینبارم نتونستم بهش چیزی بگم موقع رفتن از کارت ویزیت مغازرو خواست ولی متاسفانه شماره من روی کارت ویزیت نبود و وقتی دید گفت میشه شمارتونو داشته باشم تا هرموقع جایی مشکل داشتم ازتون راهنمایی بخوام منم واس اینکه از فکری که پیش خودم کرده بودم مطمئن شم بهش گفتم که شماره مغازه هستش و میتونه تماس بگیره که تو کتش نرفت و گف شماره خودتون باشه بهتره منم شمارمو پشت کارت ویزیت نوشتم و بهش دادم نیم ساعت نشد و دیدم یه شماره ناشناستک انداخت منم سریع بهشزنگیدمو دیدم یه صدای آشنا میگه الوتا جوابشو دادم گفت نگات خیلی دلنشینه و دیونه نگات شدم خدایا این چی میگه ازش خواستم خودشو معرفی کنه و معرفی کرد که باهم آشنا شدیم بعد از چندوقت آشنایی یه شب پنج شنبه اس داد گفت میدونی امشب چه شبیه منم گفتم نه اصلاحواسم نبود گفت امشب بیدار بمون میفهمی منم تازه فهمیدم قضیه از چه قراره بعد بهم گفت میتونم بهت یه چیزی بگم ولی بهم نمیگی پررو منم گفتم بگو گفت میخوام باهات سکس تلفنی داشته باشم منم قبول کردمو شروع کردیم بگفتن عزیزم بیا بغلم جون دلم چشم خوشگل من آخ چه هیکل خوشگلی داری امشب میخوام مال من باشه عزیزم من همیشه واسه توئم اونکه صدردرصد میخوام سینهاتو تو مشتم بگیرم و بمالم آه نکن بیهوش میشماااااااااااا اشکال نداره اینطوری بهتره جون چه سینه های تپلی رنگ پوستتو نوک سینه هات دیوونم میکنه پاهاتو باز کن میخوام از وسط پاهات بیام توبغلتو سینهاتو بخورم آه آخ جوووووووون خودتو بهم فشار بده چنگ بزن سینمو بخور جون میخوام لختت کنم میخوام بکنمت میخوام بکنم تو کس خوشگلت این کیر مال کسته واا چه رک و واضح ولی عیب نداره بکن بالاخره که چی باید این دوتاباهم آشنا بشن دیگه آه آره آخ بدن لختتو به بدن لختم فشار بده جون کیرتو بکن توکسم و بالا پایین کن جون چه کلفت و گرمه همش مال خودته میخوام تندتر تلنبه بزنم و جرت بدم آه آبتم بریزتوش و تانبه بزن اوف چه کس گرمی آبمو بافشار میریزم توی کست تا کیرم وابمو تو شکمت حس کنی آخ بیفت روم بخوابیم خوابم گرفته خلاصه شب خوابیدیمو صبح شد و بهش گفتم دیشب شب خوبی بود و بهش گفتم چی میشد اگه واقعی بود اونم گفت میخوای واقعی باهام سکس کنی منم گفتم آره اونم از خدا خواسته و قرار شد تو اولین فرصت ترتیبشو بدم تا اینکگه یروز خانوادم خواستن برن مسافرت منم بهش خبر دادم که آره هفته بعد جاردیفه بالاخره خونه خالی شدو اون کس طلا ی تپلی خواست بیاد پیشم خیلی دوسداشتم اون کسشو ببینم بخودم رسیدمو رفتم حمومو بعداز حمو سر وصورت صفا دادمو ادکلن 212 سکسی و بخودم زدم و اماده شدم که بیاد وقتی اومد درو براش باز کردم و محکم بغلش گرقتم و بوسیدمش حسابی مالیدمشو بوسیدمش بعد بغلش کردم تا ببرمش تو اتاق رو تخت خوابوندمشو افتادم روش شروع کردم به لب گرفتن و سینه هاشو مالیدن وای چه سینه هایی داشت گرد جوری که قشنگ تو دست جامیشد بدجور سفت شده بود سریعلباسشو در آوردم وای چی میدیدم دوتا سینه ی برنزه ای کوچیک با نوک خوش رنگ قرمز شروع کردم به فشار دادنو خوردن سر سینهاشو گاز میگرفتم و میک میزدم آخ و اوف در اومد معلوم بود داره لذت میبره آه عزیزم میک بزن بخور جووووووووووننننننننن شروع کردم به خوردن و رفتم سرغ گردنشو لیسیدن زبونم که به گردنش خورد آهههههههههههه بلندی کشید داشت لذت میبرد گفت سریع لخت شو لباسمم دربیار میخوام منو بکنی جرم بدی کیر میخوام کییییییییییییرررررررررررر سریع شلوارشو در آوردم که کس تپلش به چشمم خورد همونی بود که میخواستم یدونه موهم نداشت سریع شروع کردم به مالیدن کسش آه عزیزم چه دستت گرمه اخخخخخ کسش یکم خیس شده بود انگار آماده بود واس گاییدن عزیزم کیرتو درنمیاری منم گفتم میخوام توبرام اینکارو کنی اونم شرتمو در اوردو شروع کرد با کیرم بازی کردن عزیزم چه کیری داری میخوام بخورمش که یدفه گذاشت تو دهنشو میک زد وقتی میک میزد انگار میگفتی آبمو از کل وجودم داشت میکشید بیرون تخمامو لیس میزد زبونشو از پایین کیرم تاسر کیرم میاورد دیگه داشتم دیوونه میشدمن گفتم بخواب خوابوندمشو پاهاشو باز کردم کسشو خیس کردم کیرمو گذاشتم روی کسش گفت نه پرده دارم نمیخوام پردمو بزنی خواهش میکنم از من اسرارو از اون انکار گفت فقط روش بمال منم قبول کردم و گفتم ولی حیف شد این کیر تو سوراخ یه همچین کسی نره حیفه و حداقل بزار تو یه سوراخی باید بره بهش پیشنهاد سکس از عقب رو دادم اونم با کمی ترس قبول کرد و گفت هروقت درد گرفت بس کنم منم گفتم ای به چشم وبوسیدمشو سینشو فشار دادم سوراخ کونشو خیس کردمو یکمم کرم زدم چه کون نرمی داشت چقد گرم بود کیرمو گذاشتم روی سوراخ کونشو یکم مالوندم به سوراخشو اؤوم سرکیرمو کردم وش که گفت آخخخخخخخ منم بیشتر نکردم یه دقیقه بود که یکم دیگه کردمو دوباره آخ گفت و منم دوباره صبر کردم و دوباره کیرمو فشار دادم ایندفه تا ته رفته بود بیچاره دردی میکشدی ولی به روی خودش نمی آورد موهای سرشو میکشید منم کیرم تکون ندادم تا براش عادی بشه بعداز دودقیقه یکم عقب جلوکردم آهههه آخ اوف وقتی براش عادی شد بیشتر میکردم توسوراخ کونشو تندتر تلنبه میزدم اینبار خودشم با پاهاش منو فشار میداد که کیرم بیشتر بره تو کونش آخه پاهاشو دور من حلقه کرده بود معلوم بود لذت میبره چه سوراخ کون گرمی داشت گفتم آبمو بریزم کجا گفت بریز توش منم تلنبه میزدمو یدفه کیرم از تو کونوش درآومد دیدم اونم ارضا شده و آب کسش راه افتاده کیرمو با آب کسش خیس کردمو دوباره کردم توش اینبار بیشتر میرفت توش تا اینکه آبم اومد که یکمشو ریختم روی سوراخ کونشو بقیشو با فشار ریختم تو کونش کلی آب داشتم خیلی وقت بود ارضا نشده بود وقتی آبمو ریختم منو چنگ میزدو میگفت جونننننننننن چه گرمه منم کیرمو که حالا سوراخ کونش پر آب شده بودو لیز تربود تندتر میکردم توکونش اونم ازاین کار راضی بود خیلی لذت میبردیم بعد حدود دوساعتی تو بغل هم بودیم که دوباره سکسمونو شروع کردیم و 69 شدیم وای چه کسی بود وقتی کسشو لیس میزدم از شدت لذت کیرمو محکم میک میزد و بگشت نشست رو کیرمو تند تند پایین بالا میکرد تا اینکه دوباره آبمو ریختم توشو افتاد توبغلم بعد نیم ساعت لباس پوشیدیمو رفتیم بعداز اون چندبار دیگه هم سکس داشتیم ببخشید طولانی شد نوشته
0 views
Date: August 16, 2018