سکس من با خانوم آرایشگر وقتی نوجون بودم

0 views
0%

سلام این داستانی تعریف میکنم مال دوره اول دبیرستانمه یه هم کلاسی داشتم اسمش محمود بود من و محمود بچه خوشکلای کلاس بودیم و همچنین از نمره پایینا و شرای کلاسمون بودیم روزا زودتر از همیشه جیم میزدیم گاهی اوقات میرفتیم توی پارک و از دخترای دبیرستانی شماره میگرفتیم گاهی اوقاتم میرفتیم سر به سر مردم و کسبه میزاشتیم این روال من و محمود از نیمه سال اول دبیرستان بود ما خیلی با هم صمیمی بودیم و گاهی هم شوخیای بدی میکردیم کارمون به جایی رسیده بود که حتی گاهی اوقات توی دستشویی همدیگه رو میمالوندیم محمود زیاد کرم میریخت مثلا یه بار شلوار منو وسط حیاط کشید پایین و بعد شرتمو یا اینکه رفته بود روی یه برگه عکس زنای لخت رو چاپ کرده بود و با قیچی عکس کله منو بریده بود و چسبونده بود روی بدن اون زنای لخت و اون رو همه جا نشونش میداد حتی رفته بود اون عکسو نشون دخترای دبیرستان بغلیم داده بود که من از دست یکی از اون دخترا گرفتمش و پاره اش کردم ولی اون دختره کله منو برداشت و روی یه عکس دیگه چسبونده بود و داده بود محمود تا اون منو بیشتر اذیت کنه این روال منو محمود بود تا اینکه یه روز که جیم زده بودیم رفتیم تا مثل همیشه توی راه کسبه محلو یه کم سر کار بذاریم از نونوا و بقال و سوپری میرفتیم تو مغازه هاشونو و اذیتشون میکردیم تو کوچه مدرسمون یه آرایشگاه زنونه بود که طبقه دوم یه اپارتمان بود اسمش بود ارایشگاه ژینوس من به محمود گفتم چرا یه روز سر به سر این ارایشگره نذاریم محمود گفت ناظم بفهمه همسایه ها رو اذیت کردیم کونمون میزاره خلاصه گفتیم یه روز واسه کرم ریزی جدید بریم در ارایشگاه زنونه زنگ بزنیم من با استرس زیاد زنگو زدم بعد از ده ثانیه ایفون جواب داد تا برداشت حول شدیم محمود گفت تو بگو منم میگفتم نه خودت جوابشو بده تا اینکه من حول حولکی گفتم اومدیم موهامونو کوتاه کنیم محمود گفت خاک تو سرت منم که احساس کردم ریده بودم با هم زدیم به فرار پنج ثانیه هم نشد یه خانوم قد بلند و حدودت سی و پنج شیش ساله در رو باز کرد گفت کجا میرید گفتم ببخشید اشتباه شد فکر کردیم ارایشگاه مردونه هست تا من گفتم محمود یه پوزخند زد گفت مگه نمیخواستین موهاتونو کوتاه کنین زبونم بند اومده بود ولی میخواستم جواب بدم حول شدم گفتم ما که پول نداریم خانومه اومد جولو گفت پس برا چی مزاحم شدین همون موقع یه صدایی از در مدرسه اومد و من و محمود برگشتیم گفت شما دانش اموز این مدرسه این یا خجالت سرمونو انداختیم پایین و گفتیم اره مثل سگ ترسیده بودیم گفتیم الان میره تو مدرسه میگه مزاحمش شدیم آبرومونو مییره ولی نرفت لبخندی زد و دستشو گذاشت زیر چونه و من و گفت من الان بیکاریمه و خونه نمیرم اگه نمیخواید موهاتونو کوتاه کنید میتونید بیایید بالا تو ارایشگاه من بشینید ما دوتا یه لحظه کف کردیم و یه نگاهی به هم کردیم و با یه لبخند شیطنت امیز پیشنهادشو قبول کردیم رفتیم بالا اونجا ی خونه دو اتاقه نقلی بود روی یکی از دیوارا ایینه تمام قد بزرگی نصب شده بود خانوم ارایشگر در رو بست رو سریشو دراورد و بعد رفت توی اشپزخونه من کیفمو انداختمو راحت روی مبلای ارایشگاه نشستم گفت اسمم پریوشه همینجور که داشت لباساشو در میاورد من نگام به سینه های بزرگ و بدن گوشتیش بود داشت از خودش حرف میزد میگفت هشت ساله که طلاق گرفته و تنها زندگی میکنه و یه دختر داره که الان دوزاده سالشه من شق کرده بودم و محمودم همینطور با لبخند بهم نگاه کردیم در حالی که نمی دونستیم داره چه اتفاقی می افته پریوش خانوم برامون شربت خنک اورد شربت که خوردیم گفت حالا اگه بخوایین چون ازم خوشتون اومده موهاتونو مجانی براتون کوتاه میکنم البته اگه بخواین من داشتم از خجالت اب میشدم چون تابحال نشنیده بودم یه زن موهای مردا رو کوتاه کنه تو این فکر بودم که نکنه این خانومه یه قصد شومی داره آخه اون محله محله ی خوبی نبود و به قاچاق و پاتوق زنای خراب معروف بود یهو محمود گفت من موهامو تازه کوتاه کردم ایلیا موهاش بلندتره خانومه حرفشو تایید کرد یهو عصبانی شدم و زیر لب به مخمود گفتم کس مامانت اون نتونست جلوی اون خانومه جواب منو بده تمام بدنم شل شده بود از ترس محمود که از فحش مادری عصبانی بود از کنارش بلند شدم نگام به پریوش خانوم افتاد دیدم داره لبخند میزنه گفت بشین منم با خجالت رفتم روی صندلیش نشستم کف ارایشگاهشو تازه طی زده بود از من خواست که کفشامو در بیارم منم این کارو کردم پریوش خانوم یه جفت دم پاییهای زنونه لا انگشتی که صورتی رنگ بود جلوی پام گذاشت وقتی دیدمشون گفت جوراباتو دربیار کف اینجا خیسه برای اینکه بپوشمون جورابامم در اوردم صندلی رو حسابی اورد بالا و پشتو خم کرد و ازم خواست راحت بشینم دوباره رفت و با یه پیشبند سلمونیه سیاه بزرگ برگشت پیشبند رو انداخت روی بدنم ناخونای بلندشو حس میکردم وقتی که داشت پیشبند رو دور گردنم محکم میبست بعدش دو ورشو گرفت و تا پایین پام پیشبند رو صافش کرد تو ایینه تمام قد فقط کله ام بود انگار که بدون گردن بودم و پاهام از مچ از زیر پیشبند بیرون بود بهم گفت چه پاهای خوشگلی داری اولین پسری هستی میبینم پاهات تو صندل زنونه مثل پاهای دخترا نازه از توی ایینه میدیدم محمود داره به من میخنده خانوم ارایشگر گفت پاهات الان فقط یه لاک صورتی کم داره اینو گفت محمود ترکید منم با اون پیشبند پلاستیکی شده بودم مثل موش خنده محمودو که دید بهش گفت البته تو هم بهت میاد پاهای نازی داشته باشی محمود خفه شد و منم شیر شدمو از توی ایینه براش لبخند زدم از توی ایینه به پاهای خانوم ارایشگر نگاه کردم انگشتای کشیده داشت و لاک سیاه به ناخناش زده بود اما پاهای بزرگی داشت میخواست مشغول شه که در اون خونه در زدن یه خانم مسن بود که برای خودشو دخترش وقت می خواست منو دید پرسید این پسر کیه خانوم ارایشگرم بهش گفت پسر یکی از دوستامه بعد از چند لحظه گقت البته به سن بلوغ نرسیده یه لحظه جفت کردم خلاصه درو بست و مشغول کوتاه کردن موهای من شد محمود بهش گفت براتون دردسر نمیشه پسر راه دادین اینجا گفت گور باباشون همینجور داشت موهامو کوتاه میکرد از خودش حرف میزد میگفت هیجده سالگی ازدواج کرده و الان دوازده ساله که از شوهرش بخاطر اعتیاد طلاق گرفته لاب لای صحبتاش از جنس موهای منم تعریف میکرد اخه من موهای حالت دار و سیاه خوبی داشتم دستاشو روی سرم حس میکردم این تعریف و تمجیدا و لمس پوست سرم باعث تحریکم شده بود زیر پیشبند شق کرده بودم شلوارم لی بود و دیگه داشت جر میخورد دستمو اوردم بالا که برجستگی کیرم از روی پبشبند معلوم نشه تو این حین بودم که یهو یه سوال عجیب پرسید گفت تا حالا سکس داشتید من یه لحظه هنگ کردم گفتم نه از محمود پرسید اونم گفت نه یهو گفت اوه چقد گرمه و بعد دکمه های مانتوشو باز کرد سینه های بزرگش از زیر تاپ سیاه بیشتر معلوم شد واقعا دوس داشتم لخت بشم و اونجا باهاش سکس کنم ولی میترسیدم و محمودم سر خر بود گفت شغل دوم من جندگیه گفتم جووون یهو از توی ایینه نگام کرد اومد جلوم دستشو گذاشت روی دو ور صندلی بهم گفت چه گهی خوردی حروم زاده گرخیده بودم صورتشو اورد جلوی صورتم خواسنم بلند شم ولی دستاش روی پیشبندم بود پشتی صندلیمو حسابی خوابوند بعد لباشو گذاشت روی لبام احساس میکردم که زندونیشم روی من خوابید دستاشو دورم حلقه کرد و محکم داشت ازم لب میگرفت با زبونش زیر چونمو میلیسید میخواستم جیغ بزنم هم داشتم خفه میشدم هم تو اوج شهوت بودم از روی پیشبند کیرمو گرفتو شروع کرد برام تلمبه زدن ابم نمیومد به محمود گفت چرا اونجا واستادی تو هم بیا محمود اومد خودشو چسبوند به کونش شلوارشو کشید پایین و اونم همینطور یه دو دیقه همینجور گذشت به محمود گفت به نظر دو تا پسر خوشکلم به هم نظر دارن برو از همکلاسیت لب بگیر محمود روی من خوابید و با لذت لبای همو میخوردیم اون زن خیلی زرنگ بود و به نظرم فهمیده بود من و اون گاهی هم دیگه رو میمالونیم هر از چند گاهی که شل میشدیم میگفت خجالت نکشین ادامه بدین پیشبند منو باز کرد بعد خودش اومد دکمه شلوارمو باز کرد منو نشوند روی مبل و خودش روی زمین نشست و شروع کرد واسه من ساک زدن محموپم از پشت کونش رو می مالوند اصلی ترین بخشش زمانی بود که رفت تو اناقش و دو تا کاندوم اورد کاندوما رو روی کیر من و محمود گذاشت بعد خوابید روی مبل حالا نوبت من بود بخوابم روی سینه اش روش خوابیدم و ویرمو تو کس گشادش غرو کردم محمودم نشست تا همونجور خوابیده براش ساک بزنه همونجا اولین بار ابم اومد و محمودم دو دیقه بعد هم ابش اومد محمود ارضا شد پا شد رفت و شلوارشو پوشید ولی من ارضا نشده بودم اخه کسش حال نمیداد ب این خاطر که واقعا گشاد بود یه دور دیگه می خواستم برم ازش خواستم روی مبل بشینه احساس میکردم یه چیزی کمه پیشبند سلمونی رو از روی صندلی برداشتم و دور گردن پریوش خانوم بستم بعد واستادمو دستمو دور غبغب گلوش گذاشتم و شروع کرد به ساک زدن سرشو خودم عقب جلو میکردم تمام بدنش زیر پیشبند بود و فقط سرش بیرون بود ازم پرسید چرا این پیشبندو برای من بستی گفتم گمونم اینجوری برام سکسی تری ابم که اومد از روی دهنش ریخت روی پیشبند و از روی پیشبند سر میخورد میریخت رو پاهاش بعد از بار دوم دیگه بی حال شدم یعنی هر سه ناییمون بی حال شدیم شروع کردیم به خاطرات تعریف کردن و بهش گفتیم که کلی تجدیدی اوردیمو روزا تو راه برگشت میریرم سر به سر مغازه ها میزاریم اونم از خاطراتش میگفت از شوخیای جنسی با پیرزنای محله تا رفتنش به کلانتری به خاطر اینکار خلاصه سر حال که شدیم ساعت سه بود گفت اولین مشتریم الانا میاد من گقتم خب ما بریم گقت نه بشین روی صندلی اخه اصلاح موهام هنوز کامل نشده بود ازم خواست برهنه شم گفتم برهنه گفت اره کامل لخت شدمو و روی صندلی نشستم و رفت توی اتاق و یه پیشبند قهوه ای بزرگ دور گردنم بست از محمودم خواست لخت شه و بشینه ابای منو از روی اون پیشبند سیاه پاک کرد و اونم بست دور گردن محمود اولین مشتریش رسید که یه خانوم بیست و پنج ساله بود حالا ما هم لخت زیر اون پیشبندا نشسته بودیم که اگه پیشبندا کنار بره ابرو مون میره اون خانوم نپرسید که ما پسرا تو ارایشگاه زنونه چی کار میکردیم و بعد از ربع ساعت رفت این شد اولین کرم ریزی مشترک ما سه نفر بعدها هم من و محمود خیلی با پریوش این ور و اون ور میرفتیم و سکس های سه نفره زیادی رو باهم داشتیم بعد ها که بزرگ شدم فهمیدم که فتیشیسم دارم که خیلی بهم لذت میده نوشته

Date: April 3, 2020

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *