سلام من سامانم 23ساله این خاطره مربوط به3 4ماه پیشه تازه تو یه شرکت به عنوان ویزیتور استخدام شده بودم ویه روز بعد تموم شدن کارم که ظهرهم گذشته بود رفتم پارک محلمون راه برم یه جا تو پارک موقع رد شدن چشمم به چشم یه دختر افتاد اونم زل زده بود به من داشت منو میخورد با نگاش من رد شدم محلش ندادم رفتم پشت سرش یکم دورتر نشستم زیر نظر گرفتمش ببینم چی میشه پاشدم که برم دیدم اونطرفتر داره با دوستش راه میره رفتم نزدیکتر دیدم متوجه من شده به دوستش حرف میزد جوری که منم بشنوم منم جواب حرفاشو میدادم خداروشکر نه پلیسی بود نه آدمی پارک خلوت بود دیدم داره میره منم ازفرصت استفاده کردم وبعد از جداشدنش از دوستش رفتم دنبالش گفتم اگه میخوای تا جایی برسونمت چیزی نگفت رفتم موتورمو اوردم سوار شد خلاصه آشنا شدیم وحرف زدیم باهم بعدش نزدیک خونشون پیادش کردم از همون لحظه اول که رو موتور نشست چسبیده بود فشارم میداد راستی از حدیث بگم دخترتوپول بانمک باقد170 خیلی خوشم اومد ازش از شب اول که اس ام اس میدادیم بحث دوس داشتنو بغل کردنو اینارو کشید وسط خداییش همش راسته یچه ها به من گفت کی میخوابی گفتم سروصدا زیاده نمیشه خوابم گفت بیا تو بغل من بخواب من جاخوردم پیش خودم گفتم از شب اول ولی بیخیال نبود از طریق اس ام اس سکس کردم باهاشو بعد شب بخیر گفتم تا فردا از شرکت که اومدم زنگ زدیم قرار گذاشتیم راستی حدیث دبیرستان شبانه میخوند ومتولد 70هستش از دبیرستان با دوستش جلو پارک قرار گذاشتن باهام سوارکردم جفتشونو بردمشون یه پارک خلوت تر نشستیم با هم حرف زدیم شوخی کردیم وخندیدیم گفتم بوس بده گفت جلو دوستم زشته نه گفتم من میخوام مث دیشب شیر بخورم از سینه هات گفت نه بعدا حدود 1ساعت اینطورا تو پارک بودیم که قرارشد ببرمشون برسونم دم پارک که برن خونه به حدیث گفتم دوستتو بپیچون میام دنبالت ببرمت یه جای خوب باکلی اصرار قبول کرد رفتم دنبالش سوارش کردم گفت کجا میریم گفتم حدیث بریم خونه ما داشتم از این پیشنهادم حسابی شرمنده میشدم ولی گفتم یا میشه یا قهر میکنه گفت واسه چی گفتم میخوام شیر بخورم لباتو بخورم ولی در عین حیرت گفت باشه خلاصه باکلی ترس وهیجان بردمش خونمون طبقه پایین خونه ما کسی نیس ولی وسایلش کامله بردمش تو اتاق خواب رو مبل نشستیم یکم حرف زدیم بعد کم کم لباشو خوردم میرفتم رو گردنش مزه عرق ویکم شیرین بود ولی تو حشریت این چیزا مهم نیس خیلی به مزاجم خوشمزه اومد فقط تمرکزم رو لباش وگردنش بود حسابی زبون میزدم ومیخوردمش نمیخواستم خلاف حرفم عمل کنم از سینه جلوتر برم ولی نشد مانتوشو باز کردم از روی سوتین سینه هاشو میخوردم وای چقد گنده بود تو دهنم حانمیشد نوکش تقریبا قهوه ای بود تا اونجا که تونستم تمام تواناییمو بکار بردم کم نذاشتم واسه خوردن سینه هاش از اون طرف کیرم بدجور راست کرده بود همش آب شهوتش میومد طوری که به شلوارم پس داد جا نیفته که تو این مدت من لباس درنیاورده بودم مال حدیثم تا مانتو بازکرده بودم خلاصه انقد سینه هاشو میک زدم بانوکش ور رفتم وگاز زدم که از هوش نزدیک بود بره رفتم پایین تر خواستم شلوارشو در بیارم مخالفت کرد سینه هاشو بازم خوردم طوری که به غلط کردن افتاد گفت باشه رفتم شلوارشو در آوردم از رو شورت که قرمزم بود کسشو لیس زدم انقد داغ بود که میشد اونجا چایی دم کنی شورتشم کشیدم پایین کسشو دیدم میخواستم برم تووش کس صورتی بدون مو یکم آب شهوتش اومده بود لیسیدم خیلی بهم وخودش حال داد با زبونم کردم تو کسش ولی دردش میگرفت ناسلامتی دختر بود از پشت نذاشت وارد عمل بشم منم مجبوری افتادم روش سینه هاشو با لیس زدن خیس خیس کردم کیرمو گذاشتم لای سینه هاش راستش تا قبل این لای سینه نذاشته بودم واقعا بهم حال داد با آب شهوتم لیز لیز شده بود منم عقب جلو میکردم وحدیث اخ واوخ رفتم لای پاشو لیسدم اونجارم واسه رفت وآمد کیرم خیس خیس کردم بعد گذاشتم لاش آآآآآآخخخ که چقد حال میدار چون روناش گنده بود داغ هم بود واقعا حال داد ولی سر کیرم رفته بود تو کسش منم اون موقع نفهمیده بودم ولی انقد بالا بودم که حواسم به سکس بود سر کیرم انقد لیز شده بود از آب کس اون که اگه یه فشار محکم میدادم تو کسش تا ته میرفت توو آبم داشت میومد واز اعماقم خالی شدم انقد آبمو که رو سینش ریختم زیاد بود که استخری شده بود واسه خودش بعد از ارضا شدن بازم میخواستم بکنمش ولی دیرش شده بود باید میرسوندمش خونشون بعد این جریان 5 6بار دیگه کردمش همین مدلی میگفت پرده منو زدی باید 1میلیونو500بدی واسه عمل ولی زیر بتر نرفتم اونم نمیتونست ثابت کنه میگفت خواستگارام زیادن بلاخره به یکیشون جواب مثبت باید بدم یا بیا خواستگاریم یا بده برم عمل کنم من اصلا قبول نکردم وبا چندتا فحش که به من داد بعد2ماه دوستی همراه سکس به این رابطه خاتمه دادم خداییش به همین راحتی شد دوستان فک نکنید خالی بندیه ولی خوب شد که چند بار سکس داشتم باهاش ولذت بردم ولی دوس داشتم باهام میموند چون همه جوره پا بود فعلا دوستان نوشته
0 views
Date: August 15, 2018