سلام ملیسا هستم اولین باره ک میخوام واستون داستان بنویسم 18سالمه و این خاطره برمیگرده به چندماه پیش وقتی ک با دوس پسرم ب اسم رضا بعد از مدتها قرار داشتم مثه همه داستانا نمیگم رضا قدش ی مترو بوقه هیکلشم آرنولدی با یه کیره25سانتی با قطر5چون درووغه رضا پسری با هیکل و قد کاملا معمولی و ی کیری ک نا خیلی بلنده نه کلفت چندماهی بود آشنا شده بودیم رضا دانشجویه ی شهر دور بود هرازگاهی میومد تهران شاید میگذشت و من یک ماه نمیدیدمش و تنها ارتباط ما تلفنی بود اکثر شبها هم با سکس تل خالی میشدم اما وقتی ک بعد از دوماه اومد و من رفتم ک ببینمش بی هدف داشتیم تویه خیابون قدم میزدیم ساعت 4 عصر بود گفت بریم داخل ی کوچه ک دیگه خیلی خلوت باشه مخالفتی نکردم وارد کوچه شدیم یادمه خیلی راه رفتیم تا بلاخره به ته کوچه رسیدیم که ی باغه متروکه بود نشست رویه ی سکو کنار کوچه منم نشستم کنارش دستشو انداخت دورگردنم گفت خب حاله عشقه من چطوره لبش رفت روز لبام یواش یواش دستشو برد روی صورتم کشید دستش برد پایینتر روی سینم گذاشت از روی مانتو سینمو میمیالید منم بعد از دوماه داشتم با ولع لباشو میخوردم تویه حاله خودم بودم ک گفت بیا بیشن تو بغلم نشستم رو پاش دستشو گذاشت وسط پام شروع کردن از روی شلوار مالیدن کسم هیچی نمیفهمیدم فقط دلم میخواست وسط کوچه نبودیم تا لختشم کسمو بزارم دهنش دستشو برد زیر مانتوم سینمو از سوتینم درآورد میمالیدشو نوکشو میکند گفت من گشنمه میخوام بخورمش دکمه های بالای مانتومو باز کرد سنمو گذاشت دهنش فقط به خودم میپیچیدم سرشو فشار میدادم ب سینم خیس خیس بودم استرس این ک یکی هم بیاد داخل کوچه رو هم داشتم دستمو گذاشته بودم روی رونش چنگ میزدم آه میکشیدم اونم حشری تر شده بود میگفت جووووون دستمو گذاشتم رویه کیرش ک داشت شلوارشو پاره میکرد میمالیدمش گفت بسه باید بخوریش گفتم رضا چشماتو باز کن وسط کوچه هستیا به حرفام توجه نکرد شلوارشو باز کرد منو کشوند نشوند رو زمین بین پاش گفت بخور کیر بزرگی هم نداره اما توی اون حالت حشری من واسم از هرچیزی بهتر بود گذاشتمش دهنم نوکشو مک میزدم ک سرمو فشار داد تا نوک کیرش بخور ب حلقم داشتم خفه میشدم اما لذتم میبردم بلاخره سرمو ول کرد شروع کردم دور تا دور کیرشو لیس زدن مک های کوچولو روش میزدم تخماش ک هنوز تویه شورت بودو در آوردم مثه آبنبات مک میزدم دورش با زبونم حلقه میکشیدم شروع کرد دهنمو گاییدن چندبار عق زدم اما عاشقه اینم ک با فشار تلمبه بزن تو دهنم هیچی نمیفهمیدم ک ی هو دیدم از حرکت وایساد گفت ملیسا سرتو بلند نکن تکونم نخور تعجب کردم دیدم داره دورترو نگاه میکنه برگشتم نگاه کردم دیدم وای ی ماشین داره میاد سمت در باغه اومدم بلندشم سرمو گرفت کیرشو کرد تو دهنم گفت میگم تکون نخور یا میره تو باغ یا هیچ غلطی نمیکنه بخور تا کیرم نپکیده گرمای دهنتو میخواد ماشینه هم تا ب ما نزدیک شد ی ترمز زد شانس آوردیم ی خانوم توش بود شعورش رسید سریع دنده عقب گرفتو برگشت کیرشو ک خوب خوردم گفت پاشو بشین سینتو بچسبون بهم سینمو چسبونده بودم بهم کیرشو گذاشت وسطه دوتا سینم بالا پایین کرد زبونمو آوردم بیرون هربار زبونمو میزدم نوکش داشتم منفجر میشدم فقط میخواستم جرم بده اما تو اون موقعیت محال بود دستشو کرد تو شرتم با چوچولم بازی کرد خوب تو دستش مالیدش با انگشتش میکشید وسطش با ی دستم کیرشو میمالیدم بعدم تند تند با کف دستش کشید رو کسم ی دفعه کف دستش خیسه خیس شد با اون یکی دسته دیگش سینمو میمالیدو کنار گوشم میگفت حیف ک اینجاییم وگرنه پارت میکردم دختر منم گفتم جون همینجوری پارم کن کیرشو گذاشت دهنم واسش ساک زدم تا آبشو ریخت تو دهنم بلند شدیم خودمونو مرتب کردیم و قرار ی سکس خفن هم تو خونه گذاشتیم ک اونم داستانی داشت واسه خودش رفتیم هرچند سکس کامل نبود اما واسه مدتها بی کیری خیلی خوب بود فقط قبلش ی چندتا چیز اونایی که فحش میدین رسما ریدید به شخصیت خودتون و اونایی ک میگن دروغه آقا میخوای اظهار وجود کنی نرین الکی چون هم آب قطعه هم این داستان نیازی به دروغ گفتن نداره و اون دوستایی هم ک تشکر خواهند کرد ممنونم ازتون نوشته
0 views
Date: October 4, 2018