سکس پنهانی خانوادگی

0 views
0%

سلام من رامتين هستم 29 سال داستان به 5سال پيش از اونجائي شروع شد كه من با هیوا كه 20 سالش بود و من 24 اشنا شديم اونها همسايه ما بودند رابطه ما هروز و هروز اشقانه تر ميشود . با هم بيرون ميرفتيم و ميگشتيم تا اينكه همديگرو ميبوسيديم . بغل ميكرديم و نوازش ميكرديم . از اين رو رابطه خانوادگي هم بين پدر و مادر ما باز شد من تنها فرزند خونه بودم و هیوا هم يك خواهرو برادر كوچك تر هم داشت.رابطه ما يك سال ادامه داشت كه ديگه با هیوا به خونه هم ميرفتيم. تا اينكه هیوا وقتي ميديد تو اين يك سال كاري به شرتش نداشتم و دستمالي نميكردمش ولي نمي دونست من كي هستم و چه اتيش سكسي پشت سرش داره حركت ميكنه و چه شبها كه بعد از نشستن با هیوا جلق نزده بودم . اون شب همه اعضا خانواده من و هیوا بيرون بودند و شب هم قرار نبود بيان و اون بعد از خوابيدن خواهر و برادرش به خونه ما كه طبقه دوم بود امد . خيلي خودشو خوشگل كرده بود. سر شوخي رو باز كرديم يكهو هیوادستشو به الت من زد گفت اين چيه يك سال اينجا چوبش كردي گفتم تو چي داري يك سال قايمش كردي و هي دست به التهاي هم ميزديمتا اينكه من دستمو بردم تو شرتش و حشريش كردم تا اينكه دادم پائين و شروع كردن به خوردن كوسش كه تازه از حموم امده بود بيرون . و انقد ادامه دادم ت هم خودم ارضا شدم و هم هیوا كمي بعد لرزيد و اين اولين بار بود كه من ارضا يك دختر رو از نزديك ميديدم و كل كوسش و لبام رو خيس كرد و بعد همديگرو بغل كرديم تا ساعت 3 كه هیوا رفت خونشون. بعد از ايناكثر خونه هیوا اينا خالي بود و من به پائين ميرفتم و با هم حال ميكرديم. خونه مستغلاتي بود و سرويس حمام هیوا اينها بيرون بود و از طبقه ما اشراف كامل داشت . اشپز خونه از راه رو راه داشت .و اينكه انباريشون هم از پشت خونه از طبقه بالا ديد داشت در كل اسايش نداشتن از دست من . من هميشه از در ورودي راه رو واسه رفت و امد استفاده ميكردم و خودشون از در حياط . به همين خاطر كسي من رو تا حتي اشپزخونشون هم ميرفيم خواهر برادرش نميديدن .هميشه محل سكسي ما شده بود اشپز خونه شون و باهم سكس ميكرديم كه من لخت و هیوا لخت كنارهم ميخوابيدديم من كيرمو ميماليدم به كوسش و بالا پائين ميكردم و ارضاش ميكردم اون هم ميخورد و من رو ارضا ميكرد. يك روز تمام اعضا خانواده خونه بودن ديدم هیوا داره ميره حموم كه حوسي شدم . رفتم اروم تو حياط برق رو خاموش كردم . پنجره حموم رو زدم هیوا هم فهميد منم گفت چيه گفتم برق رو خاموش كن به محض خاموش كردن برق در رو وا كردم رفتم تو كه سايم به داخل نيوفته هیوا ماتش برده بود گفتم اومدم بشورمت لخت شدم باهم رفتيم زير دوش حالا حي بوخور كمي در كونش ليز كردم و اروم فر كردم تو كونش و اون حي بالا پائين ميكردم واسه اولين بار بود داشت كون ميداد . منهم واسه اولين بار بودداشتم كون ميكردم سينه هاشو زير اب داشتم ميخوردم كه ابم رو تو كونش خالي كردم بعد رفتم سوراغ كوسش هي ليسيدم تا ابشبياد بعد دوش گرفتيم من زود تر بعد از خاموشكردن برق بيرون امدم و رفتم اتاق خودم خوشك كردم تا مادرم شك نكنه اما مادرم فهميده بود ما با هم بيرون ميريم و يا تو راه رو حرف ميزنيم اما نه به اين اندازه .

Date: June 15, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *