سکس ۱۳ بدر

0 views
0%

13به در پارسال همه خانواده باهم رفتیم خارج از شهر خیلی زیاد بودیم وقتی که یک جای خوب واسه نشستن پیدا کردیم و همه چیزارو پهن کردیم نزدیکای ظهر بود بعداز یخورده زدن و رقصیدن من دیگه نمیتونستم رو پاهام وایستم آخه با شوهرم و برادراش و چندنفر دیگه یکمی مشروبم خورده بودم دنیا داشت دور سرم میچرخید آروم آروم رفتم سمت ماشین که مثلا نمکدونارو بیارم داشتن ناهار درست میکردن هرکس مشغول یکاری شده بود وقتی رسیدم به ماشین در و باز کردم رو صندلی عقب دراز کشیدم که شاید حالم بهتر شه بعد از چند دقیقه صدای شیرین دختر خالم و شنیدم که دوره مجردیم همیشه باهم بودیم و یکارایی میکردیم اونم باهامون مشروب خورده بود پاهام و جمع کردم اومد نشست کنارم اونم حالش دست کمی از من نداشت بهم گفت چته؟ منم گفتم نمیدونم انگار زیاد خوردم خندید گفت چی میشد هنوز مجرد بودی خندم گرفت کارام دست خودم نبود بازوش و گرفتم کشیدمش سمت خودم اونم افتاد رو سینه هام رو من دراز کشیده بود شروع کردیم به لب گرفتن نمیدونم چند دقیقه لب گرفتیم ولی هرچی بود سیر نمیشدیم بدون اینکه حواسمون باشه کجاییم و کسی ممکنه بیاد تنها شانسی که آوردیم ماشینا ازونجایی که نشسته بودیم تقریبا دور بود. شیرین از ماشین پیاده شد دکمه های جلو مانتوش باز بود مثه من دکمه شلوارش و باز کرد و تا پایین زانوهاش کشیدش پایین شرتشم همینطور اومد تو ماشین شلوار منم دکمش و باز کرد و آوردش پایین شروع کرد به لیس زدن چوچولم و انگشتش و میکرد تو کسم منم با صدای بلند نفس میکشیدم و یا فحشش میدادم یا قربون صدقش میرفتم به شکم خوابیدم رو صندلی اونقد با کف دستش محکم میزد تو کونم که با اون حال مستی دردش و احساس میکردم بعدش شروع کرد به لیس زدن کونم 3تا از انگشتاش و کرده بود تو کسم تو کسم تلمبه میزد با دستش من ارضا شدم و دستش و دراورد آبم از کسم یخورده پاشید بیرون شروع کرد به لیس زدن و گفت نوبت توهه تا نیومدن سراغمون من از ماشین رفتم بیرون شیرین رفت جای من دراز کشید کونش و کرده بود سمت من خیلی سفید بود پوستش ناخونم و میکشیدم رو لمبرای کونش و مانتوش و داده بودم بالا کمرش و لیس میزدم کونش و باز کردم رو سوراخش یه تف انداختم انگشتم و کردم تو یه جیغ آروم زد منم شروع کردم عقب جلو کردن دستم نمیدونم چقد تلمبه زدم ولی دور سوراخش قرمز شده بود برگشت از کسش قطره قطره آب میچکید کسش و لیس زدم و رفتم بالا ازش لب گرفتم از ماشین که بیرون رفتم شلوارم و کشیدم بالا اونم اومد بیرون لباساش و درست کرد خواستیم راه بی افتیم صدام زد وقتی برگشتم دستش و گرفت به کمرم هولم داد سمت ماشین منم رو کاپوت ماشین بودم و شروع کردیم به لب گرفتن یکم این کارو کردیم و بعدش رفتیم پیش بقیه وقتی رسیدیم پیششون سراغمون و گرفتن ماهم گفتیم هوا خوب بود رفتیم بگردیم………………… این بهترین 13به دری بود که به عمرم رفته بودم

Date: June 4, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *