شاه ایکس در فرار کسمغزها ۲

0 views
0%

قسمت قبل فردا صبحش از خواب پاشدم رفتم تو حموم برای دستشویی دیدم ارش جنازه هنوز تو وان افتاده خواستم به بهانه بیدار کردنش یه سری دیگه ابیاریش کنم که تکون خورد چشاشو باز کرد گفت چرا لختی گفتم اومدم بکنمت خواست پاشه از جاش سر خورد افتاد مثل خر صدا داد کلی خندیدم اول صبحی خیلی حال داد هیچی خودشو جمعو جور کرد حالا من لباس نداشتم بپوشم چون یکی از برنامه هام خرید لباس از ترکیه بود فقط همونایی که تنم بودو داشتم در نتیجه ملافه رو برداشتم پیچیدم دور خودم مثل سناتور های روم باستان رفتم تو راهرو در اطاق بچه ها رو زدم که لباس بدید که بریم بیرون دیگه بچه ها چقدر مسخره بازی در اوردن مثلا تاجیک دامن مکزیکی هفت رنگی که برای مادرش خریده بودو اورد تو راهرو که اینو تنت کن یا اون یکی گفت ولش کن لخت بیا و اینکه بلند بلند دست میزدن میخوندن فلانی لختش قشنگه فلانی کونش قشنگه و کسشعرهای استاندارد همیشگی ما که هر کی سوتی میده بمب بارانش میکنن مسافرهای دیگه هم از اطاقاشون اومدن بیرون که بینن چه خبره بینشون دو تا دختر هم بود بزرگتره که بعدا فهمیدم اسمش شهلاست گفت دارین جرات یا حقیقت بازی میکنین گفتم نه بچه بقل کردم لباسام الوده شده اینجا ارش یهو دیشبو یادش اومد گفت ااااا من دیشب راست راستی چپ چپ نگاش کردم یعنی خفه شو سیروس پرسید چی شده ارشم جلوی همه جریانو گفت جاکشا جوری خندیدن که سقف ترک برداشت از دست اون دو تا دختر شاکی شدم گفتم شماها به چی میخندین بزرگتره گفت شماها دیگه رفاقتو صمیمیتو به اخرین درجه تکاملش رسوندین شنیده بودیم پسرا تا با هم دوست میشن اول فیلم سوپراشونو به هم قرض میدن بعد نوبتی کون هم میزارن اما تا این حدشو نمی دونستیم گفتم بله کی گفته این چرندیاتو خواهر کوچیکه شیما گفت اصلا مگه میشه دو تا پسر با هم رفیق باشن کون هم نزاشته باشن شماها وقتی میرین پارک شماره بدین کسی محلتون نمی زاره مگه بعدش که میرید خونه همدیگه رو ارضا نمی کنید میخواستم هوار بکشم سرشون بچه هام بد جوری شاکی شدن نزدیک بود دعوا بشه که یهو بابای گاو هیکلشون اومد گفت چه خبره اینام گفتن هیچی رفتن تو خلاصه اخر یه تی شرت از سیروس و یه شلوارک از تاجیک گرفتم به بچه ها گفتم من میخوام برم خرید لباس ادرس نمایندگی التینی ایلدیز رو از اینترنت پیدا کرده بودم بهترین و لطیفترین لباس زیر ها و شورت های ساخت ترکیه رو داره تهران پیش دکتر رفتم گفتم قسمت داخلی رون پام موقع راه رفتن به هم میسابه و همش عرقسوز و زخمیه گفت برو لباس زیر این مارکو بگیر شورت پاچه بلند بی نهایت لطیف انگار از جنس روح انسان بافتنش کلا لباساش حرف نداره از لطافت مخصوصا برای ادمای گرمایی مثل من تابستونا تنها دلیل زنده موندنمونه رفتیم اونجا پرسنلش دخترای خیلی خوشگلن تا میری تو با متر میان جلو همه جاتو متر میکنن بعد هی جنس پیشنهاد میکنن و لاس میزنن یهو میبینی خر شدی نصف فروشگاهو خریدی وقتی اومدیم بیرون داشتیم طبق معمول کل کل میکردیم که یک پسر خوش قیافه اومد جلو سلام کرد خیلی سرد گفتم فرمایش گفت اومدم به یک پارتی دعوتتون کنم امشب توی کشتی تفریحی از دخترایی که خیلی خوشگل باشن ورودیه و پول مشروب نمیگیرن چون پسرای اسکل چپو راست براشون مشروب میخرن برای همینم هرشب خوشگلترین دخترای استانبول تو اون کشتی برای پارتی و رقص و مشروب جمعن ارش که از اولین ثانیه شروع سفر به شدت له له دختر میزد چشماش برق زد پسر خوشقیافه گفت با این برگه میتونید در قیمت بلیط ورودی تخفیف بگیرید و دو تا مشروب مجانی بخورید و به هممون یکی یه دونه برگه داد که توش به فارسی و ترکی ادرس محل سوار شدنو نوشته بود حرفهای پسره دروغ محض بود نه تخفیف دادن نه نوشیدنی فقط بالای برگه یک عدد بود که کد پخش کننده بود یعنی به تعداد برگه هایی که به بلیط فروش دادیم اون کمیسیون دریافت میکرد شب ساعت هشت پارتی شروع میشد تا دو نصفه شب ما حدود هفت و نیم اونجا بودیم همگی با لباس های نو ارش گفت بریم رو جاده سنگی کنار اب قدم بزنیم ساحل پر از دختر بود گفت ببینم میتونم چند تا دختر بلند کنم یا نه گفتم اخه گوساله تو ترکی بلدی یا اینا فارسی چجوری میخوای مخ بزنی گفت حالا بیاین کشت خودشو کسی محلش نزاشت تنها چیزی که نصیبش شد این بود که یک مرغ دریایی رو لباس نوش شروع کرد داد زدن و فحش دادن ما هم سعی کردیم با گفتن چیزایی مثل دیگه کارت به جایی رسیده که زمینیا که هیچ فضاییام می روت یا احتمالا پرندهه ماده بوده دیده همه همجنساش روت فکر کرده رسمه و یا غصه نخور هنوز سر شبه تا اخر شب اینقدر بهت می که این یادت بره و هزار تا کسشعر دیگه بهش دلداری بدیم بالاخره رفاقت برای همین وقتاست منتظر قایق بودیم ارش سعی کرد از مرد بلیط فروش که لباس ملوانی به تن داشت سوال کنه چقدر باید منتظر بمونیم یارو حالیش نشد اخر دو تا دختر که به همه جایی میخوردن به جز ایرونی یکیشون به فارسی گفت هشت تازه قایقها میان سیروس بلافاصه رفت جلو به مخ زنی قایق اومد سیروس به بهانه اینکه ما زبان بلد نیستیم لطفا هموطن هاتونو تنها نزارین خودشو چسبوند به دختره البته اونم بدش نیومد رفتیم تو کشتی یواش یواش شلوغ میشد بچه ها خودشونو میکشتن کسی راه نمی داد موسیقی زنده بود رقص و انواع مشروب تعداد دختر ها هم چند برابر پسرا بود تاجیک تونسته بود یکیو برای رقص دعوت کنه سیروس هم با دختر ایرونیه گرم گرفته بود اون یکی دختر به ارش گفت یه ردیف نوشیدنی بخر بزار رو بار مسئول بار دخترا رو صدا میکنه میگه این اقا برای همتون شات خریده برات جیغ میزنن محبوب میشی ارش به مسئول بار دلار داد اونم شاتا رو ردیف کرد دخترا هی اومدن جلو همشو سر کشیدن یه جیغ بلند همزمان کشیدن دوباره می رفتن هیچی به هیچی ارش که نا امید شده بود گفت با قایق برمیگرده به خشکی از یه تاکسی میخواد ببرتش جنده خونه میگفت راننده تاکسی ها اینجور جاها رو خوب بلدن گفتم غلط کردی میگیرن لختت میکنن کونت میزارن پولاتم میگیرن اینجا خلافکار و مافیایی زیاد داره گفت نمیشه تا اینجا اومدم بدون سکس برگردم ایران گفتم حالا امشبو تحمل کن فردا یک غلطی میکنیم پارتیش خوب بود شام هم ساعت ده به صورت سلف سرویس سرو شد اخرشم یه اتیش بازی مختصر که تماشاش از روی عرشه کشتی خیلی زیبا بود فرداش رفتیم یک باشگاه سونا استخر که ادرسشو از کانسیژ هتل گرفته بودم دختر زیاد داشت اما چیزی که نفهمیدم همشون دور استخر دراز کشیده بودن سرشون تو گوشیشون بود خوب تو که میخوای تمام مدت زل بزنی به گوشیت دیگه برای چی ورودیه استخر میدی همینکارو تو اطاقت بکن یکم شنا کردیم یه پسر ایرونی رو هم پیدا کردیم که طبق معمول ارش ندید بدید زود گفت اقا برای عشقو حال کجاها باید بریم و اینکه اینجا سالن ماساژش پایان خوش داره یارو گفت من یکساله میام اینجا خیلی تمیز و خوبه اما از اون خبرا نیست اما اگر طلبه حالید یک جایی معرفی میکنم خیلی گرونه اما خاطره میشه اساسی ادرسشو بهمون داد رفتیم ناهار بعدش با تاکسی رفتیم به اون ادرس یک فضای بزرگی بود اول نفری حدود صد دلار گرفتن من زورم اومد ارش گفت بیا ضد حال نباش یه مرد جوون با لنگ و موهای بافته که از دوطرف سرش به صورت لوله اویزون بود ما رو برد داخل دیدیم مثل استادیوم چند ردیف پله مرمری بلند هست که روش حدود بیست تا دختر نشستن حوله پرنقشو نگار دور تنشون بسته بود که بقلش با سگک بسته شده بود با دست به حالت تعارف بهشون اشاره کرد ارش سریع یکیو انتخاب کرد پسره با انگشتش عدد دو رو نشون داد یعنی دوتا انتخاب کن همه نفری دو تا انتخاب کردیم رفتیم داخل حمام ترکی بود یک سنگ خیلی بزرگ دایره شکل در وسط بود مثل عقربه های ساعت به فاصله چند متر از هم رو شکم دراز کشیدیم فقط مایو پامون بود دخترا هم حوله ها رو خیلی با ناز و اهسته از دور بدنشون باز کردن فقط با شورت بودن بالا تنشون لخت بود با کف تنمونو شستن دستاشون رو محکم میشیدن هم ماساژ بود هم نظافت خوب که سابیدنمون خواستن برگردیم رو کمر بخوابیم هر کدوم یکی از دستامونو گرفتن ماساژ دادن بعد یکیشون نشست سرم رو پاهاش بود شقیقه هامو ماساژ داد اون یکی هم کف پاهامو ماساژ میداد خیلی وارد بودن اصلا دلم نمیخواست تموم بشه اصلا به سکس فکر نمیکردم فقط تو لذت لحظه غرق شده بودم تنها چیزی که میخواستم این بود که اون تن پر از دردو اونجا جا بزارم و در اوج لذت بمیرم بعد از کلی نوازش من رو بردن زیر دوش کفا رو از تنم شستن دوش ها دور تا دور اطاقی بود که سنگ بزرگ دایره شکل پهن وسطش بود بعد بردنمون سالن اصلی یک استخر رو فرض کنید وسطش ردیف ستون های قطور رومی گذاشته باشن و داخلش دیوارهای کوتاه مثلا تا شانه مرد داشته باشه که فضای استخر رو به مربع مربع هایی تقسیم کنه که ضلع شمالی جنوبیش وسطش به اندازه درازای دست انسان شکاف باز باشه اب رفتو امد کنه دورشم پله باشه که بشینی اون مردای جوون هم که همگی موهای سرشون رو به اون صورت خاص در اورده بودن با سینیهای میوه و نوشیدنی تو لیوان های بزرگ پر از یخ در رفتو امد بودن پسره رو صدا کردم گفتم نوشیدنی غیر الکلی خنک اورد دیدم فقط یکی اورده دادم دست دختره گفتم دو تا دیگه هم بیارشماره رو مچ بندمو یاداشت کرد موقع ورود به همه یکی میدادن اما شماره ها برای هر کس متفاوت بود شماره کمد لباسمون هم همون بود رفت اورد دخترا تعجب کرده بودن ظاهرا همه فقط برای خودشون سفارش میدادن حدود نیم ساعت با دخترا اب بازی کردیم تلافی دکتر بازی های نکرده دوران بچگیو در اوردیم البته سکس نکردیم ارش بعدا گفت دست دختره رو کرده تو شلوارش دختره هم گرفته دستش چیزشو و مالوندتش اما خواسته سر دختره رو ببره پایین خودشو عقب کشیده و خیلی جدی گفته نه پسره اومد به ساعت مچ دستش اشاره کرد رفتم جلو پرسیدم جریانو گفت پولی که دادین برای یک ساعت بوده بخواین بیشتر بمونین باید نود دلار دیگه بدین که من به همه گفتم جمع کردن رفتیم خشک کردیمو رفتیم هتل ارشم تا تونست بابت سکس نکردنش غر زد اما بعدا گفت دوباره بریم ایران یک همچین سرویسی رو پیدا کردم اما میگن یک ساعت ودختر تکی ششصد تومان جالبه اونجا که هزینه ها به دلاره با دو تا دختر نصف اینجا پول میگیرن تازه اون امکانات مفصل هم اینجا نیست ارش گفت پولیو که گرفتی بهم پس بده گفتم گوساله من کی ازت پول گرفتم یادش افتاد به سیروس داده موقع لباس خریدن سیروس گفت بیخیال دستم خالی میشه ارش گفت یک فروشگاهی است ادرس گرفتم محصولات جنسی داره از جمله یک کرمی که مخصوص خود ارضائی ساخته شده میخوام یک جعبشو بخرم بچه ها میگن انگار فرشته ها دارن با دستاشون برات میزنن اختراع قرنه دوره دبیرستان یک همکلاسی داشتیم به اسم کبیری که همه بهش میگفتن ک ی پدرش یک میوه فروشی بزرگ داشت که این تو تمام میوه های مغازه پدرش فرو کرده بود و هر روز از تجربه های جدیدش میگفت که معمولا با رفتن سر کلاس حرفش نصفه میموند اخر بچه ها خواستن یکروز بعد از تمام شدن کلاسها وایسه و تجربیاتش رو کامل در اختیار همه بزاره رو تخته نوشته بودن سمینار جق سخنران حاج اقا کبیری خلاصه رفت پای تخته و نطقشو شروع کرد یعنی پسر کلاس جراحی مغز اینقدر ساکت نیست و همه اینقدر توجه نمیکنن بچه هایی که در مواقع عادی گریه معلمها رو در میاوردن اینقدر جدی بودن که یکی رد میشد فکر میکرد جلسه هیئت دولته سخنران در مورد انواع میوه ها حرف زد و در اخر گفت بهترین انتخاب سیب قندکه که البته باید اماده بشه اول برید به لوازم خونه فروشیا یک وسیله ای است استوانه ای شکل از بالا فرو میکنن تو میوه ها قسمت وسط هسته دارشو قالبی در میاره که تو گلوی بچه نره اونو میخرین چند تا سیبو وسطشوخالی میکنید میزارید رو سینی فلزی بعد زمستون رو بخاری یا شوفاز و تابستون رو پیلوت گاز میزارین که گرم بشه سیبها وسطش اب بندازه و لیز و داغ بشه از کس بهتره یعنی بچه ها جوری یاد داشت بر میداشتن که خبرنگارها سخنرانی رئیس جمهور امریکا رو در تاریخی ترین لحظات کشورش اینجوری ثبت نمیکنن مخصوصا لحن جدی حرف زدنشون خیلی جالب بود بچه ها استاد ایا بهتر نیست از روغن برای لیز کردن سطح داخلی استفاده بشه کبیری خیر تجربیات ازمایشگاهی که در یکی از معتبر ترین لابراتوار های کشور زیر زمین خونشون انجام شده ثابت میکنه که غشاء داخلی با حرارت ملایم جوری اب میاندازه که درصد لیز شدنش چند دسیبل واحد اندازه گیری صدا از روغن بیشتره و به خاطر ویتامین موجود در میوه جات که جذب پوست میشه باعث شده این نوع جقیدن برای سلامتی مفید و از طرف پزشکان برتر دنیا برای جلوگیری از سرطان توصیه بشه یعنی من از شدت خنده کف کلاس بودم اطلاعاتمو به ارش منتقل کردم گفتم لازم نیست پول بابت کرم مخصوص خود ارضائی بدی به کیلو سیب بخر بهتره ولی خودمونیم اونی که به فکرش رسیده یک همچین کرمی بسازه چه نابغه و در عین حال چه کشی بوده که از جقیدن ملت میلیاردر شده بعد ها وقتی برگشتیم ایران یاسر اگزوز شاکی بود که چرا براش لباس مارکدار نیاوردیم و اصلا به یادش نبودیم گفتم چرا وقتی حرف پولدار شدن مخترع کرم جق بود من گفتم فکر کنم قصری که طرف با ثروت به دست امده از اینکار برای خودش ساخته ساختمانش به شکل الت تناسلی مردونه باشه احتمالا شبا میره میشینه رو نوکش زل میزنه به ستاره ها مثل بچگی یاسر اگزوز رو پای عموش مگه میشه به یادت نباشیم متاسفانه ادب اجازه نمیده چیزایی که یاسر در جوابم گفتو اینجا تکرار کنم ادامه نوشته شاه ایکس

Date: May 6, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *