شباهت

0 views
0%

2سال بود كه همه زندگيم فقط شده بود كار مجبور بودم كار كنم تا درد نبود سينا رو حس نكنم 2سال پيش اولين عشقم به جاي مني كه3سال به پاش نشسته بودم با دختر خالش ازدواج كرده بود و من قسم خوردم فراموشش كنم يا حداقل سراغش نرم قرار بود برم شركت شوهر دوستم واسه استخدام استرس داشتم وقتي وارد شدم منشي به اتاق اقاي برومند بردم در كه باز شد نفسم بند اومد خدايا اين كي بود چرا انقدر شبیه سينا بود نكنه خودش بود ايشون خانم فاطمی هستن همكار جديدمون خودشو معرفي كرد ولي من كر شده بودم با لكنت گفتم از ديدنتون خوشحالم بعد از معرفي شدن به همه رفتم تو اتاق كارم فوق العاده بود بزرگ با چندتا بنجره ي برنور هنوز بخاطر ديدن اقاي برومند شوكه بودم چند وقت گذشت و سرم حسابي شلوغ بود بخاطر كار و البته همش داشتم فرار ميكردم از ديدن اقاي برومند گوشيم زنك خورد برداشتم ديدم ناشناسه جواب ندادم جند بار ديگه زنگ زد منم گفتم شايد از همكارامه جواب دادم گفت الو سلام خانم فاطمی خودش بود بود با صداي لرزون و بريده بريده سلام و احوال پرسي كردم گفت زنگ زده تا واسه طراحي خونشون ازم راهنمايي بگيره منم قبول كردم قرار شد ساعت 5بياد دنبالم خيلي ذوق زده بودم و استرس داشتم سرتا با اسبرت ولي مشكي پوشيدم ادكلن آكوامو زدم و فقط يه برق لب براق اين تيپي بود كه سينا هميشه دوست داشت ساعت بالاخره 5شد و زنگ زد رفتم پايين ماشينش 206 دودي بود رفتم سوار شدم باز لكنت زبون گرفته بودم به سختي سلام و احوال برسي كردم ولي جواباشو نميشنيدم انگار داشت با زبون اشاره حرف ميزد تنها جيزي كه حس ميكردم بوي ادكلن فوق العادش بود بوي سينا وقتي رسيديم تازه به خودم اومدم و ديدم جلوي يه ابارتمان بزرك و شيك وايساديم خلاصه طراحي خيلي طول كشيد وقتي كارمون تموم شد به شام دعوتم كرد نميخواستم برم ولي با زبون جربش و حرفاي كنده كندش قبول كردم همش ناخنامو رو دستم ميكشيدم تا باز نرم تو فكر سر شام كلي با هم حرف زديم اون از سختيايي كه كشيده بود كفت و ازم خواست امين صداش كنم منم ناخوداكاه از سينا كفتم از دهنم پريد كه خيلي شبيهشه اونم تو جشام نكاه كرد نكاهمو ازش دزديدم و جشام پر از اشك شد دستشو كذاشت رو دستم يا اون زيادي داغ بود يا من زيادي سرد جشامو بستم و قطره هاي اشك كفت سارا حس دلتنكي عجيبي داشتم دستمو كشيدم و با جشاي خيس از رستوران زدم بيرون تمام بدنم خيس بود از عرق سرد دستام طوري ميلرزيد كه نميتونستم موبايلمو دستم نكه دارم با ماشين افتاده بود دنبالم و با به بام ميومد جند نفر اين صحنه رو ديدن فكر كردن مزاحمه و اومدن ببينن جه خبره صداي داد امينو شنيدم كفت سارا وايسا به اينا بكو من مزاحم نيستم برگشتم جه صحنه ي خنده داري بود امين از ماشين اومده بود بايين و 6تا مرد قل جماق دورش رفتم و كفتم مزاحم نيست مردا هم معذرت خواهي كردن و رفتن من مونده بودم و امين اومد طرفم و دستمو كرفت كفتم امين نه دستشو دورم حلقه كرد و به خودش فشارم داد انكار يه جريان انرزي به بدنم منتقل شد نفس كشيدنم عادي شد خواستم خودمو ازش جدا كنم ولي نذاشت اروم تو كوشم كفت سارا دوست دارم باز قلبم وحشيانه ميزد و نفسام به شماره افتاده بود خودمو عقب كشيدم و به جشماش خيره شدم در ماشين رو واسم باز كرد و دستم كرفت و بردم سمت ماشين منم انكار اختيار بدنمو نداشتم رفتم تو ماشين نشست كنارم و بدون هيج حرفي حركت كرد بعد از يه ساعت يا كمتر جلوي خونش بوديم باز بياده شد در رو واسم باز كرد و دستمو كرفت ناخوداكاه دنبالش رفتم تو اسانسور دستاشو دوطرف صورتم كذاشت و به جشمام زل زد جشماش دروغ نميكفت ميدونستم دوسش دارم و ميدونستم جون مثه سيناست دوسش دارم اروم لباشو به لبام نزديك كرد عطر نفس هاش مستم كرد و كرمي دستاش لباش به لبام رسيد با تمام وجودم لباشو بوسيدم و با اون بوسه تمام ترسا و نكرانيام از بين رفت وقتي بوس تموم شد جشامو بستم و كفتم دوست دارم جون مثه سينايي هيجي نكفت دستمو كرفت و بردم تو خونش كفت راحت باش و خودش رفت و شلوارشو عوض كرد و من هنوز همون جا وايساده بودم دستمو كرفت كفت راحت باش ديكه خندم كرفت ناخوداكاه كفتم سيناااا شوكه شد ولي بعد از جند لحظه بغلم كرد و مثه پر كاه بلندم كرد و جرخوندم نفساي داغش به كردنم ميخورد و داشت ديونم ميكرد كذاشتم رو تخت و كفت نميخواي مانتوتو در بياري كفتم جيزي تنم نيست يكي از تي شرتاشو واسم اورد و رفت بيرون از اتاق پوشيدمش موهامو باز كردم و داشتم با كش ميبستم كه از يهو از پشت بغلم كرد از برخورد كيرش با باسنم لرزيدم اونم فهميد يه دستمو كرفتو جرخوندم سرتاپامو نكاه كرد و دستشو دورم حلقه كرد انكشتاي داغش به پايين كمرم ميخورد و تحريكم ميكرد حالم خراب بود ولي نه به خرابي اون اروم دستاي كرمشو برد زير لباسم بازنفسام تند شده بود سرمو به قلبش تكيه دادم و دستمو كذاشتم رو صورتش دستاش بالا تر رفت تارسيد به بند سوتينم كمكش كردم تا لباسمو در بياره سوتينم سرخابي_مشكي بود دستشو برد پشتم و بندشو باز كرد نشست رو تخت و منونشوند رو باش سينه هامو كرفت تو دستش و كفت سارا ميشه كفتم امشب واسه توام اجازه لازم نيست شرو كر به خوردن سينه هام مثه وحشيا شده بود سرشونو ميك ميزد و اروم كاز ميكرفت بدجور حشري شده بودم اه و نالم بلند شده بود خوابوندم رو تخت اومد رومو يه لب طولاني ازم كرفت بعد از لبام تا بالاي كسمو بوسيد وقتي به شلوارم رسيد دكمه هاشو با دندون باز كرد كشيدش پايين شرتم خيس خيس بود بلند شد و لباساشو در اورد فقط با يه شرت بود كير كلفتو بزركش از زير شرت پيدا بود اومد روم طوري كه كيرش به كسم كشيده ميشد غرق شهوتم ميكرد كلي لباي همو خورديم يواش يواش رفت پايين و بازبونش يه خط خيس رو بدن داغم ميكشيد وقتي رسيد به كسم زبونشو سفت كرد و از روي شرت به جوجولم ميماليد واااي انكار تو اسمون بودم از شدت لذت به رو تختي جنك ميزدم باهامو داد بالا و شرتمو در اورد با دوتا انكشت كسمو از هم باز كرد و زبونشو از بالا تاپايين كشيد داشتم ميمردم سرشو به كسم فشار ميدادم جوجولمو ميكرد تو دهنش و ميمكيدش زبونشو همه جاي كسم ميكشيد و توي سوراخ كسم ميكرد و اونقد ادامه داد كه به شدت اركاسم شدم انكار سبك شده بودم بدنم بي حس بود كفت اركاسم شدي عزيزم كفتم اره اومد كنارم خوابيد و دستشو كشيد رو موهام بلند شدمو دستمو كذاشتم رو شرتش و كير شق شدشو لمس كردم يكم خيس شده بود باهم درش اورديم واااي عجب كيري بود كفت نخور اذيت ميشي بدون هيج حرفي زبونم كشيدم سر كيرش نفسش لرزيدسر كيرشو كردم تو دهنم صداي اه و اوه كفتنش بلند شده بود يه نفس عميق كشيدم و بيشترشو كردم كردم تو دهنم از بالا به پايين و از پايين به بالا ليسش ميزدم 5ديكه اونقد خوردمش كه كفت بسه داره ابم مياد ميرم كرم ميارم نذاشتم كفتم ميخوام تو كسي باشي كه پردمو ميزنه كفت سارا مطمئني نكاش كردم و بهش اشاره كردم كه بياد با ترس جلوم وايستاد كفت سارا بعدش جي كفتم يا باهم ميمونيم يا هركي راه خودشو ميره كشيدم لب تخت باز سرشو برد لاي باهام و شرو كرد به خوردن به نفس نفس افتاده بودم بدنم ميلرزيد و خيس عرق بودم با لباش جوجولمو فشار ميداد و ميمكيد نفسام خيلي تند شده بود داشتم اركاسم ميشدم اونم فهميد و اومد رو بدنم لبامو ميخورد و با سينه هام بازي ميكرد كير داغشو كذاشت رو كسم و جند بار روش كشيد از شدت لذت بازو هاشو فشار ميدادم كيرشو اروم كذاشت دم سوراخ كسم اروم فشار داد شهوتم به درد غالب بود درد داشتم ولي لذت ميبردم فوق العاده بود يكم بيشتر فشار داد كرماي خونم رو احساس ميكردم كه اطراف كسمو خيس كرد بازم فشار داد و لباشو بيشتر به لبام جسبوند حس كردم كيرش به ته كسم رسيد داغي كيرشو زير نافم حس ميكردم دردم داشت اروم ميشد كه كيرشو در اورد تمام بدنم اتيش كرفته بود باز فشار داد اين بار راحت تر بود باز فشار داد و باز كم كم دردم از بين رفت و فقط لذت ميبردم تا اينكه باز اركاسم شدم اونم همون موقع كيرشو اورد بيرون و تمام ابشو خالي كرد رو شكمم هردو خسته تر از اين بوديم كه بريم دوش بكيريم همونجا لخت رو تخت خوابيديم و محكم همو بغل كرديم تا خوابمون برد نوشته

Date: July 27, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *