شبی که کس و کون لیلا پاره شد

0 views
0%

خیلی وقت بود که اندام دختر همسایه گرفته بودم به یادش چقدر جلق زدم هییکلش منو یاد فیلم های هندی می انداخت مدت ها بود که فقط برای بوسیدنش خواب می دیدم فقط یک بوسه برام کافی بود وقتی بیرون می امد و من می دیدمش میدونست که خیلی می خوامش از توی نگاهش می فهمیدم باید به دام می انداختمش خیلی طول کشید تا به دام افتاد از خواهر دوستم کمک گرفتم پیغامها رفت و امد تا کاملاً خام شد چند تا ملاقات برای منظور اصلی ترتیب دادم اعتمادش کاملا جلب شد یک شب تمام خانواده اش را فریب داد امد یک شلور کشی چسبان پوشیده بود و تیشرت لیومی رنگ برق سینه های رسیده اش داشت دیوانم می کرد سعی کردم خود دار باشم ولی شهوت خیلی از من قوی تر بود لیلا هم می دونست برای چی امده پس برای چی باید صبر می کردم با لب هاش شروع کردم به بوسیدن کم کم شروع کردم به مکیدن لبهاش انقدر مکیدم که هر دومون از نفس افتادیم از رفتار لیلا فهمیدم وقت لخت شدن است اولش شرم به لیلا اجازه نمی داد ولی بعد خودش پیش قدم شد وقتی لباسش را در آورد تازه فهمیدم چه لعبتی را امشب مهمان کردم پس بهتر حداکثر استفاده را ببرم و خواب بی خواب با این هیکل سفید این ران ها و این سینه های کاملا سفت و سفید لیلا یک هنرپیشه سکسی می توانست باشد از همان اولش کیرم شق شده بود و لیلا متوجه شده بود یک درجه دیگر تا لخت شدن کامل مانده بود فقط باید وادارش می کردم شورتش را در بیاورد بردمش سمت اطاق خواب و هلش دادم روی تخت لیلا اصلا ناراحت نشد شاید خوشش هم آمد لیلا که فکر می کردم باید باکره باشد می ترسید راستش خودم هم می ترسیدم ولی فعلا حاکم شهوت بود و بس شورتش که سفید رنگ بود را با زور از پاش در آوردم قبل از اینکه اعتراضی بکند سرم را کردم لا پاش وزبانم را کردم تو کسش هنوز داشت اعتراض می کرد دائم می گفت نه دیگه بسه بسه ولی لحنش نشان میداد که دارد لذت میبرد کسش کمی موی نرم داشت داخلش کمی لجز بود با زبان حسابی داخلش را لیسیدم لیلا گیج شده و در اوج لذت بود از لیسدن کس خسته شدم لیلا گفت دیگه بسه بسه کار به جای باریک بکشه اونوقت باید منو بگیری بااین حرف دیگر جایی برای صبر کردن نبود معلوم شد لیلا تا آخرش را خوانده کیرم به زور کردم تو دهنش نمی خواست لیس بزنه بلد هم نبود ولی آهسته آهسته خوشش امد کیرم تا آخر کردم تو دهنش داشت خفه می شد که بیرون آوردمش دندان هاش به کیرم می خورد و دردم می گرفت چند دقیقه ای کیرم را لیسید نزدیک بود آبم بیاد که کشیدمش بیرون از حرف ها و حرکات لیلا فهمیدم که فیلم سکسی نگاه کرده پرسیدم با دیدن فیلم سکسی چطوری گفت داری گفتم دارم ولی بزار ابم بیاد گفت قرص خوردی گفتم تو که حرفه ای هستی دختر گفت نه بابا انگشتم را کردم تو سوراخ کونش با ناز گفت آه آه نکن نکن گفتم من که نمی تونم از این کون بگزرم که و دستم را بیشتر کردم داخل کونش وای که چی بود بدون مو گوشتی نرم نرم گرم گرم گرم و دلپذیر کم کم سوراخ کونش گشاد شد مجبورش کردم با صورت روی تخت خواب دراز بکشه و پاهاش را از لبه تخت خواب آویزان کند در این حالت کونش قلنبه جلوم بود کاملا پشتش بودم مثل یک سگ نر پشت سگ ماده صبر کردم دلم نمی خواست فوری بکنم توش وای این کون را باید پرستد نه با کیر خرابش کرد ولی شروع کردم کیرم را کردم داخل کونش جیغی زد ومی خواست فرار کند ولی گرفتمش کیرم از تو کونش در آمد گفت لااقل چربش کن جعبه ای کرم روی میز بود ولی من شهوانی تر از این بودم که ولش کنم با آب دهنم کیرم را خیس کردم و دوباره کردم تو کونش این دفعه انگار خودش هم می خواست حال کند با آخ و جیغ کیر را قبول کرد هر چقدر هم که جیغ می زد هیچ کس صدای ما نمی شنید گفتم حاضری و با تمام زور کیر رادادم داخل کونش جیغش به هوا رفت خیلی حال داد دوباره و دوباره کردم توش فشار و باز هم فشار وقتیکه چند دقیقه گذشت کونش گشاد شد و من بیشتر کیرم را می کردم داخل داشت از حال می رفت گفت بزار کیرتو ببینم کیرم رادر آردم بهش نشون دادم گفت این همه کیر کجا میره چند دقیقه ای بود که به آرزوم رسیده بودم و کون لیلا در اختیارم بود جایم را عوض کردم پاهای لیلا را داخل شکمش جمع کردم و کیر را از کمار دوباره هل دادم داخل کونش و فشار دادم کم کم هوس کس کردم همین جور که کیرم داخل کون لیلا بود دستم بردم در کس لیلا و اول انگشت دستم کردم تو کسش لیلا گفت کونم رو پاره کردی مگه تو کس دوست نداری نکنه قزوینی هستی حال حرف زدن نداشتم فقط می خواستم شهوتم را ارضا کنم پس فوری جام را عوض کردم لنگ های لیلا را باز کردم و کیرم را کردم داخل کسش با یک جیغ و داد تسلیم شد کسش کمی تنگ بود و فشار لازم داشت چه بهتر کیرم را جلو و عقب می بردم آخ و اوخ لیلا بلند شد هی می گفت یواش تر یواش تر ولی دیگه آبم آمد سریع کیرم را کشیدم بیرون لیلا از حال رفت لیلا باکره نبود یک ساعت کون و کس لیلا را در اختیار داشتم و نمی خواستم بره اما انگار راهی برای رفتن نداشت گفت من امشب باید اینجا بمونم گفتم چه بهتر گفت دیگه نکنیم آ گفتم تا ببینم و یاد قرص های وایگرا افتادم گفت من دیگه حال ندارم بد جوری کونم را سوراخ کردی تازه کسم را پاره کردی گفتم کی پرده ات را پاره کرده گفت یک آشغال نامرد گفت عاشقتم یک سال که خوب حالشو کرد در رفت عوضش کنتور نمی آندازد هر چقدر بخوای حال می کنی گفت تو که به مراد دلت رسیدی گفتم تو هم حالت رو بردی گفت بازم می خوام گفتم تا صبح وقت داریم گفنت تو که دیگه بکنش نیستی گفتم تا تو کس بدی منم می کنم فقط کونم می خوام گقت باشه قزوینی رفتم یک قرص وایگرا انداخنم بالا لیلا نفهمید ولی تا سه چهار ساعت از نیمه شب با وجودیکه دیگه نایی و جونی نداشت کیر کلفت منو در دهان کون وکسش نگهداری می کرد دختر خوبی که ارزش خودش را نمی دانست اگر می خواست برای کس و کونش پول بگیره خیلی زود میلیونر می شد تو کوچه که رد میشد از مردای بزرگ تا کوچک دنبال مانتوش که کون گردش را چسبیده بود نگاه می کردن بهش گفتم یک سیلی خواب اند تو گوشم منهم تا صبح سه نویت آبم امد چند تا عکس هم گرفتم ولی لیلا پاکشون کرد بعد از ان شب لیلا دیگه نیا مد هر چقدر اصرار می کردم فایده نداشت تا اینکه با یک پسر کچل عروسی کرد نوشته عاشق

Date: September 29, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *