شب تابستان و پسرعمه حشری

0 views
0%

اسم من حمید هستش و اول از مشخصات خودم بگم 21 یک سالمه قد 175 وزن 68 و تازه خدمت سربازی رو تموم کردم داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مال 11 سالگیمه کلاس پنجم یعنی حدود 10 سال پیش من دو تا پسر عمه دارم که یکیش حسن 5 سال ازم بزگتره اون یکی هم حسین 3 سال سکس ما اول با پسرعمه بزرگه شروع شد و هر وقت خونشون میرفتم یه حالی به کونم میداد بارها پیش اومد که رفتم خونشون و شب موندم یا اونا خونه ی ما بودن و شب همونجا میخوابیدن و ما هم معمولا سه نفری یه جا با هم میخوابیدیم یادمه اولین بار یه شب وسطای تابستون بود که رفتم خونشون هوا گرم بود تو حیاط خوابیدیم حسن اومد کنار من خوابید و من هم غافل از همه جا گرفتم خوابیدم منم تا اون شب اصلا سکس نداشتم بجز یه بار که دوتا از بچه محلا یه بار تو کوچه یه دستمالیه مختصری کرده بودنم به پشت خوابیده بودمو تازه چشام گرم شده بود که احساس کردم یکی داره رونمو میماله زیر چشمی نیگاه کردم دیدم پسر عمه بزرگه اومده کنارمو داره یه کارایی میکنه میخواستم دادو بیداد کنم دیدم آبرو ریزی میشه منم خودمو زدم به خواب گفتم یه خورده بماله شاید بیخیال بشه بعد از کمی مالوندن رفت سراغ کیرمو باهاش شروع کرد به بازی کردن منم تحریک شدمو شق کردم کم کم اون یکی دستشم کرد تو شلوارمو شروع کرد به بازی با سوراخم گاهی وقتا هم انگشتشو خیس میکردو سعی میکرد بکنه تو کونم ولی چون تنگ بود تلاشش بیفایده بود بعد 10دقیقه ای مالیدن حسابی تحریک شده بودمو بدم نمیومد یه حالی بهش بدم واسه اینکه هم بتونم حسین رو که کمی اونورتر خوابیده بود ببینم که خوابه یا نه و هم اینکه حسن به کارش برسه تو همون مثلا خواب چرخیدم به پهلو حسین آقا راحت خوابیده بود حسن هم بعد از وارسیه اطراف اطمینان از امنیت کامل حیاط اومد رسما چسبید بهم اولش از روی شلوار شروع کرد به درمالی تا کیرش کاملا شق شد و کیرشو روی درز کونم احساس میکردم درهمون حال یه دستشم رو کیرمو داشت میمالید و منم رو ابرا به قول معروف با کیربچه بکن بازی تا بتونی بکنیش راضی منم دیگه حسابی حشری شده بودمو هر لحظه متتظر که شلوارمو بکشه پایین بعد از 6 5 دقیقه که از خوابیدن داداششس مطمءن شد و دید که منم بیدارم درگوشم گفت دمر بخواب که برم رو کار منم خودمو به شکم انداختمو آماده گی شلوارمو کشید پایینو کیرشو درآورد گذاشت لای پاهامو شروع کرد به عقب جلو کردن یه 3 2 دقیقه که گذشت شرتمو کشید پایین و یه تف گنده انداخت در کونمو سرکیرشو گذاشت دم سوراخم چندباری که عقب جلو کرد دستاشو انداخت زیر کتفمو محکم گرفتو با یه فشار سعیزکرد بکنه توش که منم دردم گرفتو خودمو به پهلو چرخوندمو نذاشتم بکنه توش آخه با اولم بود و حسابی دردم اومد یه چند لحظه یی مکث کردو دوباره گفت دمر بخواب تا لاپایی بزنم منم خودمو به شکم انداختمو اونم یه با دیگه کیرشو تف مالی کردو لاپایی شروع کرد به عقب و جلو کردنو دیگه کم کم داشت آبش میومد چون به سرعتش اضافه کرد و یه دفعه همه آبشو ریخت لای پاهام بعدشم یه دستمال آورد و تمیزم کرد و یه بوس از کپلام گرفتو یه نیم ساعتی روم ولو بود که دو باره کیرش سیخ شد و روز از نو روزی از نو فکر کنم یه 15 10 دقیقه یی داشت میکرد که گفت داره میای شل بگیر که بریزم توش آب کمرم حروم نشه منم خودمو ول کردمو گذاشت دم سوراخمو همه آبشه خالی کرد توش تا یه سالی فقط حسن میکرد و معمولا هر 20 روز تا یه ما یکبار ترتیبمو میداد تا اینکه بالاخره حسین متوجه جریان شد ولی به رومون

Date: July 27, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *