شب رویایی با فروغ

0 views
0%

سلام من اسمم نیما 27 سالمه قدم 182 وزنم 63 كلا بدن ورزشكاري و تقريبا لاغر دارم قيافم معمولي و پوست سبزه دارم كلا قيافم خوبه من يه دختر عمه دارم اسمش فروغه از بچگي تو كفش بودم يه چند سالي از من بزرگتره خيلي خوشگله پوست سفيد قدشو با سانت نگرفتم ولي 160تا170 هست وزنش فكر كنم 50 60 باشه اندامش فوق العادس كون قلمبه و سكسي سينه شق و موهاي خرمايي چشمهاي مشكي لب هاي فوق سكسي كلا خيلي كسه آره من از بچگي تو كف فروغ بودم اونم با اينكه همه پسراي فاميل تو كفش بودن ولي بامن خيلي جور بود هميشه تو جمع با من لاس ميزد البته منظور بدي نداشت كلا خاكي بود و دوستم داشت نميدونم از كجا شروع كنم اصل ماجرا از اونجايي شروع شد كه چند سال پيش قرار بود همه فاميل بريم مسافرت من قرار بود با عمم اينا زودتر برم چون ما زياد بوديم ماشين ما جا نداشت من با ماشين عمم اينا برم خلاصه راه افتاديم كه بريم تو ماشين كه جلو شوهر عمم راننده بود بغل دستش پسر عمم عقبم عمم سمت راست بود و فروغ وسط بود و من كنارش عمه ي من خيلي چاقه جاي سه نفرو ميگيره بخاطر همين من و فروغ به هم چسبيده بوديم تو راه فروغ بيشتر حرف ميزد من گوش ميدادم از همه چي ميگفت از درس از دوستاش از تفريحاتش لاي حرفاش يه خاطره خنده دار گفت كه يكم سكسي بود تا ظهر كه شد داشت اهنگاي ظبط ماشين و عوض ميكرد كه خوابش برد منم بيكار نشدم و دستمو با ترس و لرز گذاشتم رو رونش البته حواسم به عمم بود كه داشت كتاب ميخوند كير منم كه 16 سانتي ميشه سيخ شده بود مثل آقايون داستان نويس نيستم كه 30 40 سانت تو پاشونه به خودم جرات دادم و دستمو تكون دادم به سمت لاي پاش ديدم خوابه خبري نيست يه 5 دقيقه اي نازش كردم كه يه دفه دستم بد لرزيد سريع دستمو كشيدم كه ديدم فروغ با چشماي خواب آلود يه كش و قوسي به خودش داد و دوباره خوابيد من مطمئن بودم فهميده خيلي ترسيدم كه بعدا ديدم چيزي نگفت منم بي خيال شدم خلاصه بعد از اين جريان فروغ بامن همونطوري بود كه تا عيد پارسال خونه ي عموم همه بودن من اومدم با همه دست دادم كه ديدم فروغ با من دست داد من بچه نبودم و دست دادن با دختر تو خانواده ي ما خيلي بد بود حتي با دخترهاي فاميل من تعجب زيادي نكردم ولي بقيه ي پسرا كه داشتن ميتركيدن خيلي تعجب كردن هزار تا بهم فحش دادن كه عجب شانسي دارم آخر مجلس فروغ اومد به شوخي و حالت لوس گفت نیما من خيلي تورو دوس دارم كه يكي از پسراي فاميل شنيد و با آرنجش زد پهلوم و چشمك زد اونشب يه برقي تو چشماي فروغ بود 13بدر همون سال همه ي فاميل رفتيم يه جاي با صفا كه همه جوونا رفتيم وسط وسط بازي كرديم كه من با توپ محكم زدم تو كون فروغ كه اونم با خنده ي همراه با درد كونشو گرفته بود و از بازي حذف شد كه پسر عمم گفت اي ناكس خوب نقص كونشو گرفتي ها البته من فقط توپو انداختم طرف فروغ خلاصه بعد از بازي رفتيم ناهار خورديم و حكم بازي كرديم آخر شب كه داشتيم جم و جور ميكرديم از روي زيلو رفتيم كفش هامونو بپوشيم هوا هم تاريك بود يهو كيرم خورد به يه چيز نرمي 2 ثانيه طول كشيد كه ديدم خوردم به فروغ داشت كفششو ميپوشيد بهش گفتم ببخشيد نديدمت گفت اشكالي نداره عزيزم اينو يه جوري گفت كه من بيشتر سيخ كردم هيچكسم نفهميد اونروز گذشت تا تابستون كه دوباره همه رفتيم مسافرت همه اینارو گفتم تا برسیم به اصل ماجرا فوش ندید خلاصه همه جمع خونه یکی از فامیلا شب شد و موقع خواب صدای خرو پف بود که میومد و منم سریع ملافه و بالشمو برداشتم و رفتم اتاق بالایی خونه دوبلکس بود و چون اتاق بالا کولر نداشت کسی اونجا نرفته بود واسه خواب خلاصه با بالشو ملافه رفتم اتاق بالا و دراز كشيدم اصلا خوابم نميبرد نيم ساعتي گذشت داشت چشمام گرم ميشد كه ديدم صداي در زدن مياد پيش خودم گفتم حتما پسر عمویی کسیه اخه موقعی که داشتم میومدم بالا پام به یکی دو نفر که خواب بودن خورد نیم خیز شدم ببینم کیه فروغ گفتم چيزي شده اين موقع شب گفت نه هم پایین سرده کولر قشنگ تو صورتمه هم صداي خروپف دايي عموي جاكش من منو ديوونه كرده بیا تو برو پایین من اینجا بخوابم خنديدم گفتم بفرماييد امر دیگه ایی باشه یهوو گفت هیسسسس بابا همه رو بیدار کردی اومد تو گفت خوب واسه خودت جا باز كردي ناقلا گفتم راستي از كجا فهميدي اومدم اينجا گفت ديدم توام خوابت نبرده گفتم كسي ميدونه اومدي اينجا گفت نه بابا همه مثل خرس خوابيدن من اصلا خوابم نميبرد خواستم بيام پيشت ببخشيد بيدارت كردم گفتم نه منم خوابم نميبرد یخورده راجب مسایل کس و شر اول حرف زدیم نمیدونم چی شد صحبتمون سریع رفت سراغ اینکه تو چندتا دوس دختر داری و الان با کی هستی و این حرفا یکم با هم راحت تر شده بودیم پرو تر شده بودم خووب تو بگو فروغ دوس پسرت کیه سریع گفت ای بابا دوس پسر کجا بود با کسی نیستم تو که بابامو میشناسی نمیزاره از خونه جم بخورم خلاصه رفت تو فاز درد و دل منم اروم رفتم نزدیک نزدیکش نشستم یهو خودش گفت نیما اگه یکی بیاد بالا منو تورو تنها اینجا ببینه چه فکری میکنه منم پرو پرو که یعنی اصلا نمیدونم منظورت چیه گفتم مگه داریم چیکار میکنیم اصلا بیخود میکنه فکری کنه فروغ برگشت گفت نههه خوب سوال پرسیدم چرا عصبانی میشی دستشو یهو گرفتم با دستم بش گفتم عصبانی نشدم خشکلم خندش گرفت گفت خشکل تو شدم حالا گفتمش خوب حالا هرچی خیییلی گرم شده بود منم به یه بهونه یی دوس داشتم بگیرمش تو بقلم حسابی حشری شده بودم دیگه بهترین موقعیت بود منو فروغ تنها تو اتاق ولی مثل سگ میترسیدم حرکتی بزنم یهو به ذهنم رسید بش گفتم فروغ گرممه من پیرهنمو در بیارم زیرش یه رکابی داشتم گفت خوب در بیار مجبوری این همه لباس پوشیدی تو گرما منم سریع پیرهمنو باز کردم بش گفت تو گرمت نیست گفت نه من شبا همیشه سردمه نیما داشت با عشوه بام حرف میزد بدجوری تو کف هیکلش بودم واااای وقتی رونای توپولشو میدیدم دوس داشتم مححکم بگیرم تو بقلم و کیرمو بچسبونم بش برام تو واتس اپ پیام اومد گوشی ویبره خورد گوشیو برداشتم ببینم کیه فروغ گفت ای شیطون دوس دخترته دیگه این ساعت بش گفتم نه بابااا با خودت ببین تو گروه پیام دادن گفت کووو ببینم اومد کنارم چسبید بم دید راس میگم منم دسمو نا خود اگاه انداختم دور گردنش گفتمش بیا بقیه پیامامو نشونت بدم انتظار داشتم بگه دستتو از دور گردنم بردار ولی هیچ اعتراضی نکرد واااای فروغ چسبیده بم دوتامون تنها و دسم دور گردنشه باورم نمیشد همزمان که داشتم پیاما گوشیمو نشونش میدادم رفتم تو یه گروهی که مال بچه محلا بود و همه پسر بودیم و بچه ها کلی عکس سکسی فرستاده بودن منم از قصد رفتم تو اون گروه ببینم عکس العملش چیه رفتم رو رو یه عکس سکسی یهو گفت ایییین چیهههه دیوونهههه یوقت خجالت نکشیااااا من دیکه شهوت همه وجودمو گرفته بود و چیزی حالیم نبود ولی سریع از گروه اومدم بیرون گفتمش ببخشید فروغ جون حواسم نبود ولی اروم اروم شروع کردم به نوازش کردن موهاش نیما داری چیکار میکنییی همچین با عشوه اینو گفت که داشت ابم میومد گفتمش هیچی خودش معلوم بود خوشش میاد چون با همه این اوصاف از تو بقلم تکون نمیخورد دستمو یردم رو صورتشو اروم شروع کردم به نازی کردن صورتش چشاش خمار شده بود گفت نیمااااا انقد داری نازیم میکنی من دیوونما یوقت دیدی بوسیدمت وااااای وقتی اینو گفت دیگه خیاااالم راحت شده بود احساس میکردم اجازه هرکاریو دارم یخورده دیگه نازیش کردم گفتم خوب خشکلم خودم میبوسمت اروم رو لباشو بوسیدم واااااااای چه حاالی داد فروغ یه لحظه چشاشو بست و باز کرد نیمااااا دیوونه لبامو بوسیدی گفتمش اره لبای نااازی داری دوباره ببوسمشون یخورده مکث کرد گفت زشته نیمااا گفتمش کجاش زشته اوومممم بوس ایندفه لباشو کمی خوردم دوباره چشاشو بست وقتی لبام رو لباش بود معلوم بود خودشم راضیه و این هی جرات منو بیشتر میکرد صورتمو نزدیک صورتش كردم آرووم لبامو گذاشتم رو لباش وااااي لباش داغ داغ بود لب پايينشو ميك زدم كه ديدم با چشهاي قشنگش باتعجب منو نگاه ميكنه صورتم جدا كردم نگاش كردم منتظر بودم چيكار ميكنه نفساي تندش به صورتم ميخورد يه دفه يقمو گرفت با اون يكي دستش پشت گردنمو گرفت كشيد لباي گوشتيشو گذاشت رو لبام دوتامون وحشيانه لباي همو ميخورديم مهتاب زبونشو ميكرد تو دهنم منم زبونم ميفرستادم تو دهنش اونم محكم ميك ميزد دستامو دور گردنش حلقه كردم فروغ چشاشو بسته بود و لبامو ميخور منم دستمو كشيدم پايين از روي تيشرتش پستونشو گرفتم دستم تازه فهميدم سوتينشو آخر شب درآورده 10 دقيقه بعد لبامو جدا كردم فروغ هنوز تشنه بود لبامو گذاشتم رو گردن فروغ و زير گلوشو ميليسيدم فروغ نفسش داشت بند ميومد بعد دستامو آروم از سينش تا زير كمرش آوردم پايين بعد گردنشو ول كردم يهو تيشرتشو درآوردم اونم بلند شد نشست بغلم با دستاي نازش لباسمو درآورد و لباشو گذاشت رو لبام و محكم ميك ميزد و زبونمو ميخورد من دوباره خوابوندمش و از گردن تا سينش ليس ميزدم فروغ داشت له له ميزد وقتي به پستوناش رسيدم يه نگاه كردم بهشون سفيد و نسبتا بزرگ و گرد با نوك صورتي كه واقعا دهنمو آب انداخت دهنمو باز كردم تا جايي كه ميشد سينشو كردم تو دهنمو ميك ميزدم با دستم اون يكي سينشو ميماليدم بعد جاشونو عوض كردم و اون يكو ميخوردم و نوكشو محكم ميك ميزدم فروغ نفساش تبديل شده بود به آه كشيدن يه ربعي كه خوردم اومدم پايين تر و شكم سفيد و نرمشو ليس ميزدم و ميخوردم يه دفه زبونمو كردم تو نافش كه آهي كشيد كه ديوونم كرد زبونمو تو نافش ميچرخوندم فروغ از لذت مثل مار به خودش ميپيچيد دستمو آوردم رو شلوارش كه تا ساقش بود و آروم كشيدم پايين تا زانوش بعد صورتمو آوردم بالا يه لب محكم ازش گرفتم شلوارشو كلا از پاش درآوردم يه شورت راه راه سفيد و صورتي پاش بود واقعا قشنگ بود از روناش شروع كردم بوسيدن تا رسيدم به شورتش فقط آه و اووه ميكرد با نفساي بلند نميتونست حرف بزنه دهنمو گذاشتم روي شرتش كه صداي آهش رفت هوبش گفتم هیسسسسسسس کسی بیدار نشههه يه ماچ گنده رو كسش كردم و با دندون شرتشو كشيدم پايين كه با چشماي خمارش نگام كردم گفت بدبختم نكني گفتم حواسم هست ديوونه كسش مثل غنچه بود تميز و سفيد و دست نخورده يهو ديوونه شدم زبونمو از پايين تا بالاي چاك كسش كشيدم كه نفسش بند اومد يدفه يه آهي كشيد كه منو بيشتر ديوونه كرد زبونمو كردم تو كسش داغ داغ بود آبشم مزه ي شيرين داشت زبونمو ميچرخوندم تو كسش و تند تند زبونمو بالا پايين ميكردم رو چوچولش فروغ از شدت لذت صدای نالش بلند شده بود و كمرشو پيچ و تاب ميداد يه دفه دستشو آورد رو سرم فشارش داد ي آه بلند كشيد و پاهاش لرزيد و شل شد منم اومدم بالا و افتادم روش و لبشو ميخوردم سينه هاش چسبيده بود به سينم بدنش داغ داغ بود دوباره يه لب محكم گرفت بلند شد نشست منو هل داد خوابيد روم زير گردنمو داشت ليس ميزد بعضي وقتا لاله گوشمو ميكرد تو دهنش كهخیلی بم حال میداد گردنمو كه ليس ميزد زبونشو آروم آورد پايين رو نوك سينم ميچرخوند و ميك ميزد مغزم داشت ذوب ميشد اون يكي سينمو با دستاش آروم چنگ مينداخت با دست ديگش پهلومو نوازش ميداد داشت جونم ميومد بالا ناخناشو از بالا تا كمرم ميكشيد همه ي بدنمو بوس ميكرد زبونشو رو شكمم از پايين تا بالا ميكشيد شلوارم با دستاش گرفت يواش ميكشيد پايين و همزمان رونمو تا زانوهام بوس ميكرد بعد شلوارمو از پام در آورد كيرمو از رو شرت با دو تا دستاش محكم گرفت اشكشو درآورده بود بعد ميماليد به صورتش از خايه ليس زد تا نوكش واقعا داشتم از هوش ميرفتم بعد يه گاز كوچولو از سر كيرم گرفت كه داشتم از لذت ميمردم ديگه طاقت نداشتم فروغ با دستاي نازش يه كمي شرتمو كشيد پايين كه سر كيرم معلوم شد يهو همونجوري يه ماچ آبدار از سر كيرم كرد بعد سريع شرتمو كشيد پايين از پام درآورد بعد با دستاش كير لختمو گرفت گفت اي جوووووووون صورتشو آورد جلوي كيرم لباشو غنچه كرد و دور سر كيرم حلقه كرد تو آسمونا بودم آروم لباشو آورد پايين تر منم موهاش گرفتم آروم به پايين راهنماييش كردم ماهيچه هاي كيرم لباشو حس ميكرد دهنش داغ و ليز و خيلي نرم بود يه لحظه حس كردم سر كيرم رفت تو حلقش يهو اومد بالا يه نفس عميق كشيد زبونشو رو خايه هام ميچرخوند بعد يكیشو كرد تو دهنش يه لذت عجيبي داشت چند بار اينكارو كرد بعد اون يكي خايمو محكم ميك ميزد كه ميخواست كنده بشه واقعا خايه هامو حال آورد زبونشو از پايين تا بالاي كيرم كشيد يهو نصفشو كرد تو دهنش و محكم ساك ميزد منم موهاي لختشو گرفتم و بيشتر فشار دادم با دستاي نرمش خايه هامو ميماليد بعضي وقتا رونمو ميماليدو با چشاي قشنگش زل ميزد بهم داشت جونم درميومد بعد با دستاش داشت برام ميماليد كه دستشو گرفتم نميخواستم الان آبم بياد اوردمش بالا كشيدمش رو خودم و لباي گوشتيشو ميخوردم دستامو گذاشتم رو لمبرهاي كون گردش و گرفتمشون تو مشتم انقد داشت با ولع لبامو ميخورد كه داشتم كم مياوردم بلندش كردم و به رو خوابوندمش خودمم خوابيدم روش كيرم لاي كونش بود واقعا كونش گرد و بزرگ و نرم بود دوست داشتم تا آخر عمر همونجا بمونم از پشت گردنشو ميليسيدم بعد اومدم پايين رو كونش يه دفه ديوونه شدم با سر رفتم لاي كون سكسيش لاشو باز كردم سفيد سفيد بود سوراخشم كوچولو و صورتي بود با زبونمو از بالا تا پايين ميكشيدم فروغ جيغ هاي ريز ميكشيد لمبرهاي كونشو ميخوردم ليس ميزدم لامصب سير نميشدم انگشتمو آروم كردم تو كون فروغ با عشوه گفت نیماااا میخوای چیکار کنیییییی بعد انگشتمو عقب جلو ميكردم تو سوراخ کونش بعد از 2 3 دقيقه يه انگشت ديگه اضافه كردم فروغ گفت اااااییییییییییی نیما درد دارههههه با دوتا انگشتام كونش و از هم باز ميكردمو ميلرزوندمشون انقد اينكاروكردم كه احساس كردم به اندازه ي كافي جا باز كرده به فروغ گفتم حالت سگي بشه سر كيرمو با دستم گرفتم و تو سوراخ كون فروغ فشار دادم ديدم اصلا تو نميره نميدونم بعضي از اين داستان نويسا چجوري با فشار اول تا دسته ميكنن تو كون طرف خيلي سخته يكم كونشو خيس كردم با آب كسش 3تا انگشت كردم توش چرخوندم بيشتر جا باز كردم دوباره سر كيرمو فشار دادم به سوراخ فروغ به زور سرش رفت تو كه فروغ سرخ شده بود از شهوت یهوصدای اااهش داشت بلند میشد كه سريع دهنشو گرفتم گفت نیماااااا تو رو جون من آروم بكن خيلي درد داره وقتی اینجو با عشوه ازم خواست ارم کیرمو بکنم تو کونش حشرم صد برابر شد ارم دم گوشش گفتم هنوز كه نكردم حالا يه ذره صبر ميكنم جا باز كنه دقيقه اي وايسادم بعد از پشت سينه هاشو گرفتم آروم فشار دادم فروغ آه و اوهش در اومده بود منم ميلي متر به ميلي متر ميكردم تو بعضي وقتا صبر ميكردم دوباره فشار ميدادم تا اينكه تقريبا همشو كردم تو خيلي داغ و نرم بود كيرم تمام ماهيچه هاي كون فروغو حس ميكرد انقد تنگ بود اين دختر كيرمو يواش آوردم بيرون سوراخش ديدني بود تو اون لحظه تميز تميز خيلي حال كردم فروغ گفت اووووويیی وقتي ميكشي بيرون خيلي حال ميده ولي وقتي ميكني تو پاره ميشم كيرمو ماليدم به كسش خيلي دلم ميخواست بزارم توش ولي نميشد فروغ دختر بود كيرم كه ليز شد دوباره كردم تو كونش ايندفه يكم بهتر رفت تو كونش داغ داغ بود كيرم داشت ميسوخت _آي آي آروم تر نیمااااا بخدا درد داره دوباره كشيدم بيرون اما تا نصفه ايندفه دو سه تا تلمبه زدم فروغ داشت ناله ميكرد ديگه كنترلمو از دست دادم سينه هاي درشتشو گرفتم خوابيدم روش تو كون نرمش تلمبه ميزدم فروغ داشت ميوفتاد گريه منم گردنشو بوس ميكردم و تلمبه ميزدم مغزم هنگ كرده بود خيلي تنگ بود تند تند داشتم تلمبه ميزدم _آآخخخخ اوه اووويي پاره شدم آآآييي نیماااا اروم کیرتو بکن توووم ااااااااه داشتم محكم رو بدن نرم و داغ فروغ تلمبه ميزدم كه احساس كردم جونم ميخواد از كيرم بزنه بيرون فروغو با تمام قدرتم محكم گرفتم كه يهو آبم مثل آتشفشان شليك شد تو كونش كه فروغ گفت اووووفف سوختم آييییییي كيرم 10 12 تا نبض زد تموم آب كمرمو خالي كردم توش يه لذتي داشتم كه نميتونم به قلم بيارم چند دقيقه روش خوابيدم فروغ آروم شده بود كيرمو كه شل شده بود كشيدمش بيرون كونش داشت كيرمو قورت ميداد _اووووي چه حالي ميده وقتي ميكشيش بيرون فروغ برگشت خوابيدم رو بدن لختش لبامو گذاشتم رو لباش ميخوردمشون چه حالي داشت من_فروغ ببخشيد اذيت شدي فروغ_اولش خيلي درد داشت بعد كم كم دردش كمتر شد تازه حالم كردم آخراش دوباره رفتم تو لباش بعد از 5 دقيقه خودمونو جدا كرديم از هم فروغخودشو تميز كرد لباساشو پوشيد و يه بوس از لپم كردو گفت شب خوبي بود مرسي يه چشمك زد و يواش رفت پايين يه نگاه به گوشيم كردم ديدم ساعت سه و نيمه بلند شدم لباسامو پوشيدم و خوابيدم نیما نیما پاشو ديگه ظهر شد چشمامو باز كردم صداي عموم بود اینجا چيكار ميكني بيا صبحانه بخور منم گفتم عمو اين خروپف شما نذاشت كه بخوابم اومدم اينجا ولي دمت گرم عموم گفت چرا خنديدم گفتم هيچي همينجوري گفت بيا پايين بابا توام مخت عيب كرده اومدم پايين به همه سلام كردم صورتمو شستم اومدم سر سفره فاميلمون گفت خوب خوابيدي آقا نیما گفتم عالي بود عالي يه نگاه به فروغ كردمو يه چشمك يواشكي تحويلش دادم و يه خنده ي ريزي كرد و خلاصه اونروزا گذشت و با فروغ مثل هميشه رفتار ميكردم ديگه هيچوقت اونجور موقعيتي پيش نيومد و نخواهد آمد و اون بهترين سكس زندگيم بود ممنونم از اينكه وقتتونو گذاشتين مخلصتون نوشته

Date: March 15, 2021

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *