سلام من و استاد داشتیم از بالای دیوار مدرسه در میرفتیم من داشتم نگهبانی می دادم که استاد بپره استاد اسم دوستمه که بخاطر مهارتهای ویژه اش ما بهش میگفتیم دیدم ناظم شلنگ به دست میدوه سمت ما شیلنگو پرت کرد انگار از بس دک و پوز مارو زده بود مهارت نشانه گیریش حرف نداشت شلاق دم کون استاد خورد که باعث افزایش سرعت استاد برا پریدن از دیوار شد با همون مهارتهای ویژه خودش ی حرکت آکروباتیک زد و با کله اومد رو زمین از این سمتم نازم خودشو رسونده بود به پای استاد و شلوارشو گرفته بود که با لگد استاد دهن ناظم سرویس و خشتک استاد پاره شد تا ناظم از منگی و گیجی در اومد منم از دیوار پریدم و همراه استاد که صورتش ب فنا رفته بود بطور مخفی از مسیر پشت کوها به سمت روستا حرکت کردیم میدونستیم ناظم بیخیالش ما نمیشه و هم اینکه شلوار استاد پاره بود نمیشد از وسط شهر رفت فحشایی که مختص استاد بود به عمه و فک و فامیل ناظم حواله میشد و منم مثل همیشه می خندیدم و نیشم باز بود مطابق رسم هر پیاده رویمون باید ب ی حیوان زبان بسته تجاوز می کردیم شانس ما تورمون ب چندتا شتر خورد استاد رو به من گفت جفر امروز باید اینو امتحان کنیم هرچی گفتم استاد کوتاه بیا این هم قد من و تو نیست بیا به همون خر و گاومون اکتفا کنیم توو کتش نرفت بلاخره منم راضی شدم ی شتر بگیریم و بکنیم استاد دیگه با مهارتهای ویژه و شخصی خودش یه شتر ماده جوان گرفت البته خودش تشخیص داد جوانه من که نفهمیدم شترو خوابوند دو نفری سوار شدیم و از طریق ی دره کوچیک به سمت ی جای مخفی حرکت کردیم انقد بلند بود هزار بار فکردم میفتم اما استاد ماهرانه و با اعتماد ب نفس همیشگیش مهار شترو گرفته بود تا به جای امن رسیدیم خودش پرید و شترو خوابوند تا منم پیاده شم نیازی نبود که پای شترو ببندیم وقتی خوابید فقط باید کیرمونو تیز می کردیم و میذاشتیم کس شتره خیلی سوراخش عالی تنظیم بود استاد مهار شترو دست من داد و خودش مشغول آماده سازی شتر شد با چندتا حرکت دست ویژه خودش شترو برا کردن آماده کرد انصافا این ی موردو خوب بلد بود بارها خواستم فنشو یاد بگیرم اما نمیشد فقط کار خودش بود گفتم استاد بیا اینو نگه دار بذار اول من افتتاح کنم قبول کرد و من رفتم پشت شتر تقریبا کسش چیزی مابین بز و خر بود نه اونجوری تنگ مث بز و ن مث خر گشاد راحت دم شترو کنار زدم و به تف به کیرم زدم که روان بشه اول با انگشتم مسیر سوراخی مشخص کردم دیدم شتره تکون نمی خوره کیرمو با سوراخش تنظیم کردم و یواش دادم داخل انگار فیت کیرم بود تجربه خاصی بود کوهان شترو نگه داشتم اول یواش و بعد تند تند تلمبه زدم تا آبم اومد برا اینکه کثیف نشه و استادم استفاده کنه کشیدم بیرون و رو زمین ریختم رفتم مهار شترو نگه داشتم استاد کارشو بکنه این بشرم مث همیشه اول یه دست سیر شترو گایید بعد شروع به آزمایشاتش کرد و چندتا انگشتم باهم فرو کرد توو کس شتر بطوری ک تا مچ دستش داخل کس شتر رفت انگار اون حیونم دردش گرفت با اینکه مهارش دستم بود ضربتی بلند شد استاد بیچاره قدیم نداشت همون طور از مچ رو کس شتر آویزون بود شترم ی لگد حوالش کرد که شانس آورد بهش نخورد منم از ترس شترو ول کردم اما استاد که مچ دستش توو کس شتره گیر بود بزور خودشو انداخت پایین با به حرکت گاز انبری خودشو از زیر شتر کشید بیرون و نفهمیدم چطور شترو گرفت بازم خوابوند و به دور دیگه از رو عصبانیت کون شترو گایید البته منم دیدم جنس جوره یه بار دیگه کس شتر گذاشتم خیلی باحال بود حیوان ب اون بزرگیو بکنی و بفهمی سوراخ تنگ و نازی داره انصافا چسپید خخخخخ اهالی طرفدار حقوق حیوانات ک لقتون خخخخخ الانمگیرم بیاد بازم میکنم چند باری سعی کردیم گیر بیاریم اما دیگه نشد این تنها تجربه من با شتر بود ی بار دیگه باید امتحان کنم اما کی نمیدونم این قصه مال چند سال قبله اما مزشو هنوزم احساس میکنم شاید اگه توو شهر بودم هیچ وقت نمی تونستم اینارو تجربه کنم اما توو روستام و فانتزی حیونی خودمو دارم موفق باشید نوشته
0 views
Date: August 26, 2019