شدید ترین بردگی جنسی برای زن

0 views
0%

من کامرانم مهندس الکترونیکم و بعد از مرگ پدر با ارث پدری وضع مالی خوبی داشتم خونه ماشین خوب ویلا اما بارها فکر خودکشی کردم ظاهرم بد نبود هیچ کس باور نمیکرد من انقد افسرده باشم اما حس شدید بردگی برای خانم ها دیوونم کرد انقد گشتم تا با دختر اربابی که عاطفه نام داشت آشنا شدم گفتم میتونی برده ی من باشی اما باید اینو بدونی من سختگیر ترین نوع اربابم تو دنیا باید کاملا عروسک دست من باشی و من هدایتت کنم قبول کردم آرامشم در بردگی بود با هم ازدواج کردیم کسیو نداشتیم جفتمون یه عقد دفتری فقط با مهریه ۳۰۰ سکه طلا یه آپارتمان بزرگ تو غرب تهران داشتم با یه مغازه کفش فروشی تو ولیعصر سرورم فهیمه دستور داد که من تو خونه باشم و اونم سرکار میرفت در آمدمون بالا بود همشو فهیمه میذاشت تو حساب بانکی خودش روزای سختی داشتم اما چون حس بردگی و مازوخیست برای خانم ها داشتم لذت میبردم یکی از اون روز ها به این شکل بود هفت صبح از تو قفسم اومدم بیرون لباس پوشیدمو صبحانه ارباب فهیممو دادم ارباب بعد از خوردن صبحانه به حمام بردم و تنشونو شستم ماساژشون دادم و رفتن سرکار ساعت ۵ مغازرو به فروشنده ها سپرد و اومدن خونه صدام کردن کامی توله سگم بیا اینجا ببینم رفتم جلوش کفشاشونو در آوردن لیس لیس بزن کامی کف جورابمو منم کف جوراب ارباب فهیمرو مثه سگ لیس میزدم پاهاشو تو حلقم میبرد به صورتم میمالید تف میرد رو پاهاش و من میخوردم و تمام مدت ازم فیلم میگرفت این فیلمارو چنجا کپی میکرد و نگه میداشت پالیسیم که تموم شد و عرق پاهاشو خوردم براشون عصرونه آماده کردم میل کردن و تصمیم به بازی گرفتن سوارم شدن مثه خر باهام رفتار میکردن و من تمام مدت صدای خر در میاوردم زین هم داشتم تازه ارباب فهیمه چنتا فیلم تماشا میکردن تنقلات میخوردن و فیلم میدیدن منم به دستورشون صورتم زیر پاهاشون بود گاهی با صورتم بازی میکردن با کف پاشون از فیلم ناراحت شدن و عصبانی باز باید سر من خالی میکردن به دستورشون کاملا لخت شدم و بدنم خیس با تسمه چنان بر بدنم میکوبیدن که زار زار گریه میکردم و میگفتم آییییییی ارباب فهیمه آیییییی درد داره نزنید مردممممم که بیشتر لذت میبرد و میگفت جووون درد بکش درد بکش سگ حقیر تو صورتم میزدن با چک تو سرم و پس گردنم و گاهی تو دهنم تف میکردن نوک پستونامو میکندن از درد جیغ میزدم و جیگرش حال میومد واقعا ارباب بود و سادیسم داشت اون یه میسترس واقعی بود و واقعا لذت میبرد از زجر دادنم لیاقت تمام دارو ندارمو داشت حشری شد سرورم رفتم لای پاش و کسشو لیس میزدم انقد حرفه ای میخوردم تا ارضا شد و آبشو خوردم رفت و دراز کشید من مشغول درست کردن استیک گوشت براشون شدم از صب آماده کرده بودم اومدن میل کردن و سریال شب بود کونمو چرب کردن و با دیلدو تو کونم میکردن و نیم ساعت تمام منو میکرد تا از خسته شد رفتیم تو حموم و شاشید و رید تو دهنم و با لذت میخوردم عنشو تو این حینم ازم فیلم گرفت تا ابد باید بردش میموندمو خودم میخواستم بمونم من واقعا عاشق ارباب و همسرمم اون یه میسترس واقعی میسترس واقعی یه نعمته میخوام تمام زندگیم و خونه و مغازرو به نامش کنم کاش دوسم داشته باشه من که جونمم براش میدم بهم فحش ندید توروخدا من از بچگی از ۷ سالگی فهمیدم برده زنهام و از اون موقع تا الان اینجوریم به خدا دست خودم نیس چرا توهین میکنید آخه برم بمیرم راحت میشید به خدا آدم بدبخت تر و بی آزار تر از ما برده ها وجود نداره اما من براتون بهترین هارو آرزو میکنم عزیزای دل نوشته

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *