شهلا خشگله زن همسایه

0 views
0%

باسلام خدمت دوستان اسم مستعارمن میلاده من 24سالمه ومیخوام قشنگترین سکس زندگیم البته ازنظرزیبایی وخوش اندامی طرفم رو واستون بنویسم اول خیلی کم ازخودم بگم میلاد24 ساله عکاس وطراح تبلیغاتی مجرد ساکن لرستان تقریبا یک سال پیش خدمتم تمام شده بودکه توکف کس چرخ زدن ورفیقبازی ومخصوصأسکس بودم یک روزاتفاقی ازخونه مامانبزرگم زدم بیرون که چشمم به زن همسایه افتادکه ازقبل میشناختمش ولی خیلی وقت بودندیده بودمش واقعازیبابودوخوش استیل خیره شده بودم بهش که متوجه شدم بایه نگاه شهوت آمیزداشت دیدم میزدچون یهو با این صحنه روبه روشدم سرموانداختم پاین ورفتم شب آمارشوازدوست صمیمیم گرفتم که همسایشون بودمتوجه شدم شش ماهی هست که طلاق گرفته وحسابی توکف بودمثل خودم باخودم گفتم کیس خوبیه باشرایط خوب نزاشتم به صبح بکشه آمارشوگرفتم تااومدجلوی در با ماشین ازکنارش رد شدم شمارمو انداختم واسش چون اگه کسی میدید واقعا شر میشد تو آینه نگاه کردم ببینم شمارموبرداشت که دیدم نه دستش نزد رفتم سرکوچه دیدآخرو بزنم که دیدم آروم خم شدو برداشتش خلاصه فرداشدو خانم زنگ زد به هرنحوی بود مخشو زدم و بعد چند روز قرار شد برم جلوی فروشگاهی که کارمیکرد سوارش کنم و بزنیم به دل بیابون سمت ما جاهای تفریحی وباحال زیادداره که مارفتیم به یکی ازهمون جاها اولش تو ماشین نشستیموخانم قضیه طلاقشو مفصل واسم تعریف کردکه حسابی کلافه شدم درهمین حین دستش یهو به زیرچشمم خوردکه خیلی ناراحت شدوبهم گفت اجازه بده جاشوببوسم شهوت از چشاش میبارید ماچو ازم گرفت که من زدم به پررویی گفتم چشاتو ببند تاچشاشو بست لبامو گذاشتم رولباش که دیدم ولوشدروصندلی کمی لباشوخوردم بعدش گفتم اجازه هست دستمو بزارم روسینه هات که جواب دادازخدامه فقط باید تا آخرش بری منم توکف امانش ندادم دکمه هاشوبازکردم وشروع کردم به خوردن سینه هاش واقعاداشت دیوونه میشدبعدازپنج دقیقه دستموبردم ودکمه های شلوارشوبازکردم دستموبردم روکسش که دیدم حسابی خیسه کسشم مثل قیافش بی نظیربود حرف نداشت من چون توکف بودم سریع انگشتاموکردم توکسش که ازم خواست فعلااز روبمالونم واسش چون جامون توماشین تنگ بودپتوروازصندوق درآوردم وجامونوانداختم بیرون درازش کردم وازسرتاراست کمرم افتادم روش ولباوسینه هاشومیخوردم وازپاین دستموگذاشته بودم روکس نازنینش ومیمالوندم که یهودیدم جیغش رفت آسمونوآبش اومد منم بادیدن این صحنه ازکنترل فکری خارج شدموشلوارموکشیدم پایینوکیرموسریع کردم توکسش بدنش داشت به شدت میلرزیدکسشم داغ داغ بود کیرم که رفت داخل یه آخیش حسابی گفت واز زورشهوت شروع کرد به کس شعرگفتن ومدام ازم میپرسیدکسم تنگه منم سرم به کارخودم بودکه یکدفعه احساس کردم صورتم آتیش گرفت آره سیلی بهم زدکه تاآخرعمرازیادم نره باحرس بهم گفت وقتی ازت سوال میپرسم جوابموبده تنگه یانه منم بایه طلمبه محکم بهش گفتم تنگ بودکه یهومتوجه شدم آبم داره میاد بهش گفتم گفت همشوبریز روشکمم منم همین کاره کردم خیلی حال داد بعدازاین قضیه چندباردیگه کردمش ولی توخونه ودرست وحسابی امیدوارم خوشتون بیادنظربزارین ولی بی فحش بای تا های دوباره نوشته

Date: July 27, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *