سلام این خاطره برای ۱۱ سال پیشه و یکم طولانی من محمدم و الان ۳۱ سالمه از دوران مدرسه که با مسائل جنسی آشنا شدم یه حس دخترونه داشتم دوس داشتم بقیه باهام لاس بزنن و دست مالیم کنن همیشه با این فکر خودم رو ارضا میکردم ولی تا ۲۰ سالگی نتونستم بودم که یه تجربه واقعیه و کامل از سکس داشته باشم برای همین تصمیم گرفتم قبل از اینکه سنم بیشتر از این بشه این حسو تجربه کنم تا یه شب که تنها بودم تصمیم گرفتم که یکی از دوستامو دعوت کنم خونمون قبلش رفتم حموم و کل بدنمو تمیز کردم حسابی به خودم رسیدم به دوستم پیام دادم و ازش خواستم که بیاد پیشم تنها نباشم فکر نمیکردم که نه بگه چون همیشه تو نخم بود ولی خب بهونه آورد و منم حالم گرفته شد با خودم قرار گذاشتم صبح زود از خونه بزنم بیرون و از این فرصت استفاده کنم خانوادم رفته بودن مسافرت و موقعیت خوبی بود صبح زود قبل از طلوع از خواب پاشدم یه شلوار جذب و تیشرت کوتاه پوشیدم و کلی ادکلن زدم رفتم بیرون ما تو یکی از شهرهای اطراف تهران زندگی میکنیم میخواستم برم میدون آزادی از اونجا به بعدش تصمیم نگرفته بودم پیاده رفتم تا رسیدم به تاکسی ها پیش خودم گفتم بزار از همین جا شروع کنم میدونستم که تاکسی ها اهلش نیستن و ماشین رو هم پر میکنن از مسافر برای همین وایسادم تا چنتا شخصی رد شدن چشمم دنبال یه پسر نسبتا جوون بود یه پراید نگه داشت جلوم جوون نبود ولی ظاهرش خوب بود و ماشینش خالی سوار شدم و باهاش سلام و علیک گرمی کردم میدونستم اگه قرار کاری کنم باید قبل از سوار شدن مسافر دیگه باشه یه پامو انداختم روی اون یکی و شروع کردم خاروندن کونم یکم طولش دادم و متوجه نگاهش شدم ولی چیزی نمیگفت دوباره همون کارو کردم اینبار دستمو بردم زیر شلوارم و یکم بیشتر سمتش قمبل کردم اینبار توجهش خوب جلب شد نذاشتم ساکت بمونه گفتم شما هم شغل سختی دارید ها واقعا خسته نباشید خیلی اروم جوابمو داد و گفت ممنون عزیزم آره سخته ولی چاره ای نیست دیگه زبونش باز شد و شروع کرد سوال کردن همزمان متوجه شدم که دیگه برای مسافر ترمز نمیکنه پرسید کجا میخای بری این موقع روز و چند سالته و یواش یواش خودمونی تر شد منم کامل جوابشو میدادم و حواسم به کیرش بود که یه لحظه متوجه نگاهم شد یکم حول شدمو سرم رو بگردوندم یه لبخند کوتاهی زد و پرسید اهلشی استرس داشت خفم میکرد خودمو زدم به نشنیدن دوباره پرسید اهلشی به صورتش نگاه کردم لبخند میزد گفتم من آره دیگه فقط من و تویم با یکم خنده گفت قلبم مثل گنجشک میزد اعتماد به نفس صبحم کاملا رفته بود صورتم داغ شده بود دهنم خشک خشک با لکنت گفتم چجوری گفت هرجور که تو بگی گلممم آخرشو کشید نمیتوستم حرف بزنم با یه صدای از ته چاه گفتم باشه گفت چی باشه هستم یکم روم بیشتر شد ای ججووون چه پسری با صدای کامل حشری گفت بهم کیرش داشت بلند میشد کاملا معلوم بود رفت تو یه فرعی بغل پارکینگ یه شرکت که خالی و کامل تاریک بود نگه داشت بازم استرس و ترس ورم داشت داشتم پشیمون میشدم کمربندشو وا کردو کیرشو انداخت بیرون گفت خوبه دوسش داری هر بار که من استرس میگرفتم با لحن موادبش آرومم میکرد سرمو تکون دادم یعنی اره چیز زیادی معلوم نبود ولی اندازش بزرگ بودمو یکم بالاش مو داشت انقدر مالیدش که کاملا سیخ شد آروم دستمو بردم رو کیرشو مالیدم اولین کیری که غیر از دودول خودم گرفته بودم آروم دستشو برد پشت سرم و صورتمو رسوند به کیرش آره ساک میخواست فکر میکرد که اینکاره باشم ولی خب من فقط تو فیلما دیده بودم اولش چندبار دندونم رو زدم بهش چیزی نگفت منم یواش یواش یاد گرفتم که لبامو و بزارم بین دندونام و کیرش دیگه خودشم تلمبه میزد تو فکر این بودم که چجوری باید تو ماشین کون بدم که داغی زیادی تو دهن و حلقم حس کردم سرم کشیدم کنار و تفش کردم بیرون مزش شور بود و بوی وایتکس میداد انتظار نداشتم انقدر زود تموم بشه چون تو فیلما طولای تر بود آروم چشماشو باز کردو یه بوس از صورتم و تشکر کرد راه افتادیم تا آزادی همش ازم میپرسید که چجوری میشه با هم باشیم ولی دوست داشتم ادامه بدم تا یه سکس طولانی رو تجربه کنم رسیدیم و من پیاده شدم ازم کرایه نگرفت و شمارشو داد بهم هنوز هوا تاریک بود راه افتادم سمت ایستگاه بی آر تی آزادی به فکرم زد که اونجا یکیو پیدا کنم صبح ها بی آرتی خیلی شلوغ میشد اکثرا میرفتن سرکار یا سربازای پادگان بودن وایسادم تا شلوغ ترینش اومد به زور سوار شدم و چنتا سربازم پشتم با هل سوار شدن در که به زور بسته شد یکیشون کامل چسبید به من از گوشه چشمم یه نگاه کردم متوجه هیکل بزرگش شدم همون اول کار کیرشو سمت چاک کونم هدایت کرد میدونستم که احتمالا چنتا ایستگاه بعد پیاده میشه پس وقت کم بود شروع کردم به قر دادن کونم روی کیرش بدنم کاملا چسبیده بود بهش و کسی نمیتونست تو اون شلوغی چیزی ببینه یواش یواش بزرگ شدن کیرشو حس کردم اونم شروع کرد آروم تلمبه زدن منم باهاش همکاری میکردم صدای نفس هاش واضح شنیده میدش یکم ازم فاصله گرفتو دستشو بینمون جا کرد شروع کرد انگشت کردن دستش گنده بود و کونمو محکم چنگ میزد طوری که دردم میومد نمیخواستم به همینجا ختم بشه برگشتم سمتشو صورتم بردم بغل گوشش وقت داری آروم جواب داد نه حالم دوباره گرفته شد ولی من دیگه بیخیال این یکی نمیشدم دوبارم رفتم نزدیکش کیرت کون نمیخاد ساکت موند کونم خیلیییی میخاره کمکم نمیکنی چشماش پر شهوت بود اومد نزدیکم ایستگاه بعد پیاده شو وای کارم جواب داد احساس موفقیت میکردم پیاده شدیم و از کلی سرباز جدا شدیم رفتیم سمت دیگه خیابون دستمو گرفته بود گفتم جایی رو سراغ داری جواب داد آره یه پارک این بغله رفتیم تو مستقیم رفتیم سمت سرویس بهداشتیش چنتا معتاد اون بعل بودن بهش گفتم اینا مزاحم نیستن گفت نه کاری ندارن زیاد میام اینجا کسی نیست رفتیم آخرین سرویس تا درو بست لبشو گذاشت روی لبم و شروع کردن خوردن واقعا خیلی حس خوبی بود رو هوا بودم و چشمام رو بستم ازم جدا شد و شلوارش و شرتش رو درآورد یه کیر کامل سیاه افتاد بیرون ولی تمیز بود دوباره ترس اومد سراغم تکیه دادم به دیوار اومد جلوم و گفت بشین رفتم پایین تا کیرش افتاد رو لبام میودنستم چجوری باید بخورم ولی کیرش خیلی بزرگ تر از دهنم بود بزور یکم خیسش کردم دست انداخت و بلندم کرد برگشتم سمت دیوار و با یه حرکت شلوار و شرتم اومد پایین سرمای اونجا موهامو سیخ کرده بود و با دستمالی شدن توسط اون بدترم میشد دستشو برد سمت دهنشو یه تف مالید رو انگشتاش و مستقیم گذاشتش روی سوراخم و مالشش داد صدای خوبی میداد شلق شلق شلق سر کیرش هدایت کرد رو سوراخم با اینکه با خیار و با خودم قبلا ور رفته بود ولی این فرق داشت خیلی زور میزد ولی چون من سردم بود سوراخم تنگ شده بود چند بار محکم زد روی کونم و گفت شل کن دیرم شد خودمو ریلکس کردم و یه آن با یه فشار سر کیرش رفت تو صدای جوننن گفتنش اومد ولی من از درد توی دلم گز گز میشد شروع کرد فشار دادن تا نصفش رو کرد توم دستشو برد سمت دودولم و اونجا بود که حس دخترونم برگشت کاملا خم شدم و اجازه دادم کیرش تا ته برم تو کونم خایه هاش که رسید به پاهام شروع کرد عقب جلو کردن وای بهترین حس زنگدیم بالاخره داشتم کون میدادم اونم به یه کیر سیاه و حشری یواش یواش سوارخم بازتر شدو اونم سرعتشو بیشتر کرد بلند شدمو چسبیدم به دیوار اونم محکم چسبید بهم و تلمبه هاش محکم تر شد تو ابرا بودم صدای نفس هاش تند تر شد متوجه شدم که میخاد ارضا بشه دستمو بردم پشت کونش و حولش دادم سمت خودم و تا اونجا که میشد سوراخمو سفت کردم صداش دراومد و سوزش زیادی تو کونم حس کردم هفت هشت بار کیرش نبض زد و ازم جدا شد همین که خم شدم آب کیرش از داخل کونم شرره کرد بیرون با یه صدا قشنگ به زحمت لباساشو پوشید و گفت خودتو تمیز کن بیا بیرون من اول میرم وقتی بیرون رفتم اونجا نبود ولی خب من شکار خودمو کرده بود به زحمت راه میرفتم و حس درد داشت بیشتر میشد روی یه نیمکت نشستم تازه هوا داشت روشن میشد و من تا شب کلی وقت داشتم ادامه دارد نوشته حس
0 views
Date: February 4, 2019