شکنجه شدن توسط عمه ۲

0 views
0%

قسمت قبل عمم منو بسته بود ب دوتا تخته چوب ضربدری و اون دهن بند به دهنم بسته بود و توپ قرمزه دهن بند رو هم کرده بود تو دهنم ک اصلا صدام درنیاد بعد عمم اومد جلوی من کیرم شق شق بود و میخاست از شرتم بزنه بیرون عمم اخم داشت و چشاش هم روی کیرم بود من با چشام به حالت التماس گونه نگاه به عمم میکردم دهنم بسته بود و نمیتونستم ازش بخام ک منو ببخشه میدونستم ک هیز بازیه من باعث شده بود ک اینطوری بخاد شکنجم کنه مطمن بودم ک روز درد ناکی دارم امروز عمم صورتشو اورد جلوی صورتم و یه تف گنده کرد توی صورتم و با دستش مالیدش روی کل صورتم ببلند خندید و یکم رفت عقب بعد گفت امروز برده ی منی خیلی وقت بود ک یه برده رو شکنجه نکرده بودم اخرین باری ک شکنجه کردم داداش رضا بود برادر شوهر عمم یه جوری میزدم تو تخماش ک صدای گریش تا اسمون رفته بود اونم مثل توعه اشغال هیز بازی دراورده بود میخاستم کیرشو ببرم ولی بهش رحم کردم یه زخم عمیق با چاقو سر کیرش گذاشتم ک حالا حالا ها خوب نمیشه و هر بار هم ک میخاد کس بکنه با درد و سوزش بکنه بعد خندید و اروم کف دستشو از روی شرت گذاشت رو کیرم کیرم شق تر شد بهش نگاه میکرد و گفت چقد سیخ شده میخام بیشتر شقش کنی البته با درد ها ها ها ها ها ها ها یه خنده ی بلند کرد و رفت از روی میزی ک تو اتاق بود و روش وسایل شکنجه بود یه دستگاه مکش اورد ک مثل دستگاه فشار سنج بود کیرمو تا ته کرد داخل دستگاه و از اون لوله ک کیرم داخلش بود یه لوله یه باریک تر میخورد به تلمبش ک دست عمم بود عمم شروع کرد ب تلمبه زدن و اون لوله کیرمو بیشتر میکشید و کیرم هی شق تر میشد و انگار داشت باد میکرد من هی زیر اون دهند بند اخ و اوخ میکردم و درد داشتم عمم و ک با یه دستش تلمبه میزد و با دست دیگش گذاشته بود روی اون لوله ک کیرم داخلش بود منم هی با چشام ب عمم التماس میکردم و عمم نگاهم کرد و گفت اوووخی درد داری عزیزم منم با سر گفتم اره و اونم یه دونه محکم با دست زد پس سرم بعد 5 دقیقه تلمبه زدن با اون دستگاه کیرمو از داخلش دراورد کیرم مثل سنگ شده بود سیخه سیخ بود و قرمز شده بود کیرمو محکم گرفت تو دستش و هی تو دستش فشار میداد با یه لبخند گفت حالا خوب شد و با کف دست یه دونه محکم زد روش منم یه تکون خوردم از درد رفت دسنگاه مکش رو گذاشت روی میز و اومد دوباره جلوی من دستشو گذاشت روی شرت توریش ک کسش پیدا بود و کسش و اروم اروم میمالید بعد به یه حالت ک انگار حشری شده گفت حالا یکم با اون کیر بی خاصیتت باید کسمو بمالی اومد جلو و کیرمو گرفت و کرد لای دوتا روناش و روناشو محکم بست کیرم داشت له میشد بین رونای کلفت و عضله ایش و داشت محکم با روناش لاپایی میزد ک چشاشو بسته بود و اه اه میکرد بلند منم کیرم داشت میسوخت از فشار روناش و لاپایی زدن های تندش بعد کیرمو مالید کسش از روی شرت و شرتش خیس بود و بازم لاپایی زد و کیرمو میمالید ب کسش بعد چند دقیقه لاپایی زدن و اه اه های بلندش ارضا شد و شرتش خیس شد بعد شرتشو دراورد و دهن بند منو هم باز کردو تا بازش کرد گفتم عمه تورو خدا ببخش غلط کردم تورو خدا شکنجم نکن و عمم سریع شرت خیس شدش رو کرد تو دهنم و دهنمو با شرتش بست شرت خیسه خیس بود و یه مایع لزج بد بو روی زبونم بود کیرمو محکم گرفت تو دستش دوباره و گفت حالا وقتشه ک یکم درد بکشه این کیرت و رفت یه چوب باریک نسبتا 40 سانتی اورد خودشو اورد و چسبوند بهم و چوب رو گذاشت روی کیرم بعد بهم نگاه کرد و گفت اولین ضربه رو ک ب کیرت بزنم خیلی درد داره اگ تکون خوردی یه دونه پشت بندش میزنم تو تخمات بعد محکم یه دونه زد روی کیرم و منم از درد شرتش ک تو دهنم بود و گاز میگرفتم و هی با چوب میزد بعد هر ضربه محکم 3 ثانیه وایمیساد و دوباره میزد بعد ک تموم شد کیرمو گرفت تو دستش و کیرم کبود شده بود منم هی تند تند نفس نفس میزدم و گریه میکردم چوبه رو گذاشت روی میز و دوباره اومد جلوی من بعد خودشو چسبوند بهم ودستشو گذاشت روی چشمم و با زانوش 5 بار محکم زد تو تخمام من هم داشتم از درد میمردم و هم داشتم خفه میشدم از شرتش ک تو دهنم بود بعد تخمامو گرفت تو دستش جوری ک دوتا بیضه هام چسبیده بودن بهم و باد کرده بودن بهم گفت عقیمت کنم یا نه منم با چشام هی التماسش میکردم و اونم میخندید با دست چپش تخمامو گرفته بود و با دست راستش محکم می زد روش منم هی از درد تکون میخردم و شرتشو گاز میگرفتم بعد منو باز کرد و دستامو پاهمو از اون چوب ها باز کرد و گفت اگه شرتم از تو دهنت دربیاد تخماتو میبرم بعد قلادمو کشید و گفت یالا حیوون راه بیفت و منم چهار دستو پا پشت سرش میرفتم و رفت کنار یه صندلی و پای راستشو گذاشت روی صندلی و گفت مثل یه سگ کسمو لیس میزنی منم سرمو بردم سمت کسش و شروع کردم به خوردن شرتشو از دهنم دراورده بود و گذاشته بودش روی صندلی همینجور کسشو ک باد هم کرده بود لیس میزدم و اونم دستشو گذاشته بود روی سرم انقد واسش لیس زدم ک ارضا شد و ابشو ب زور ریخت توی دهنم تا اخرین قطره بعد دوباره منو بست وشرتشو گذاشت تو دهنم و کلید اتاق رواز سوتینش دراورد ودر اتاق رو باز کردقبل از این ک درو ببنده گفت یکم استراحت کن برده ی عزیزم زود برمیگردم تازه شب هم مهمون داریم یه چندتا از دوستام ک میسترس هستن هم قراره بیان بعد خندید و درو بست و قفل کرد ادامه دارد نوشته برده ارباب و برده

Date: August 23, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *